• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4559 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۱ دي

ادامه از صفحه اول

محيط آشوبناك

براي فهم ماجرا بد نيست كه از تمثيل استفاده كنيم. در گذشته مسابقه فوتبال مي‌توانست در يك ورزشگاه محدود انجام شود و گزارش صوتي آن مستقيم و تصويرش را با فاصله زماني براي مردم پخش كنند. همه چيز كنترل شده بود. تصميمات تيم‌ها، مربيان، فدراسيون، داور و همه و همه در محيط محدود و كنترل شده و با تماشاگراني محدود و قابل كنترل انجام مي‌شد. حالا ديگر از آن وضع خبري نيست. تماشاگران مستقيم در بازي حضور دارند، مرز ميان تماشاگر و بازيكن و تيم برداشته شده است. كوچك‌ترين رفتار از يك فرد ناشناس ممكن است كل بازي را تحت تاثير قرار دهد. فن‌آوري نيز فرآيند بازي را حساس‌تر كرده است. در حوزه سياست اين آشوبناكي بيشتر و به اين صورت است كه تماشاگران نيز وارد زمين شده‌اند!! موضع‌گيري در هر موضوع بسته به شرايط است و مواضع افراد چندان خطي يا متصلب و در يك راستاي ثابت نيست. بنابر اين نوعي عدم قطعيت در مسائل، نتايج و مواضع قابل مشاهده است. اگرچه فهم و تحليل وضعيت سياسي و اجتماعي در جهان و ايران همچنان با شيوه‌هاي كلاسيك و حتي چند عاملي انجام مي‌شود و گريزي از اين نيست ولي اتفاقاتي رخ مي‌دهد كه گاه چنان متغير و غير منتظره هستند كه فرد را در درك پديده‌ها و پيش‌بيني آنها دچار ابهام مي‌كند و او را به اتخاذ موضع‌گيري غيرمنتظره‌اي وا مي‌دارد. موضعي كه در قالب يك تحليل كلي و ثابت، قابل فهم و تحليل نيست و به ظاهر متفاوت و متعارض با مواضع گذشته مي‌نمايد. در چنين محيطي تحليل خطي و مرسوم كارآمد نيست و جواب نمي‌دهد و در اين صورت چه بسا فرد از سرعت تحولات و فهم آنها عقب بماند و قادر به تطبيق خود با شرايط نشود.

اگر نتوان در محيط آشوبناك، به صورت خطي كلاسيك تحليل كرد، پس مبناي تحليل ما چه خواهد بود؟ در چنين شرايطي اصولا گروه‌هاي سياسي و حزبي چه جايگاهي خواهند داشت؟ واقعيت اين است كه يكي از علل تضعيف احزاب سياسي و تا حدي رسانه‌هاي كلاسيك و قدرتمند شدن افراد به ويژه افراد ناشناخته، همين آشوبناك بودن محيط اجتماعي و سياسي است. برآمدن افرادي مثل ترامپ در ايالات متحده و بوريس جانسون در بريتانيا، انتخاب يك كمدين به عنوان رييس‌جمهور در اوكراين و مواردي از اين نوع ناشي از وضعيت آشوبناك اين جوامع است كه مردم هنوز آمادگي و تجربه كافي براي مواجهه موثر با اين محيط‌ها را ندارند. به نظرم وضعيت پيش‌آمده براي جامعه ايران در سه ماه گذشته نمونه بارز اين آشوبناكي است كه مواضع و تحليل‌ها و نيز پيش‌بيني‌پذيري جامعه را در چارچوب فهم كلاسيك دچار عدم قطعيت كرده است.

 


معجزه مردم ايران

ايرانيان با همه انتقادها، دلخوري‌ها، اعتراض‌ها و انتقادها ثابت كرده‌اند كه از هوش و احساساتي عميق برخوردارند و بعضا پيش‌بيني‌ناپذيرند. آنان پس از ترور آقاي سليماني توسط امريكا علاوه بر جريحه‌دار شدن قلب‌شان براي كشور احساس خطر كردند و همه قشرها حتي مخالفان جمهوري اسلامي چنان به ميدان آمدند كه در برج و باروي كاخ‌نشينان واشنگتن سردرگمي عجيب و كم‌‌سابقه‌اي بروز كرد. در تشييع پيكر پاك شهيد حاج قاسم چنان واقعه‌اي در ايران ظهور كرد كه در مخيله چون ترامپي نمي‌گنجيد. امريكا با مردمي تا به اين حد آگاه و موقع‌شناس و مصمم چه مي‌توانست بكند جز اينكه فقط ظاهر را حفظ كند و باطنا با خشم و عصبانيت تعظيم كنند و ماجرا را فيصل دهند؟ حالا باز هم براي چندمين بار طي 40 سال گذشته جهانيان و خصوصا كاخ‌نشينان امريكايي متقاعد شده‌اند كه در ايران با ملتي سرزنده و باهوش و فعال روبرو هستند و هر چه مي‌كنند نبايد به خطوط قرمز اين ملت نزديك شوند. در اين ميان بايد از همه اقشار و جناح‌ها و شخصيت‌ها و روحانيون و روشنفكران از اديب تا فيلسوف تا رمان‌نويس تا كارگردان خاضعانه تشكر كنيم كه به ميدان آمدند و همه حساب‌ها را شستند و ايرانيت و غيرت و فرهنگ و دانايي خود را به منصه ظهور رساندند. مي‌ماند كه ما چگونه از فضاي همبستگي به وجود آمده توسط مردم حفاظت مي‌كنيم يا خداي ناكرده با قدرناشناسي و انحصارگرايي آن را از دست مي‌دهيم؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون