• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4599 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۱ اسفند

گفت‌وگو با علي درخشنده، كارگردان فيلم «دشمنان»

تنهايي درد يك نفر نيست

شهرزاد رويايي

«دشمنان» فيلمي كه به بيان درد لحظه‌هاي ممتد تنهايي و واكنش‌هاي مختلف فرد تنها به اين وضعيت پرداخته است. اين فيلم به نويسندگي برديا يادگاري، كارگرداني علي درخشنده و تهيه‌كنندگي مجيد برزگر در زمره فيلم‌هاي مستقل محسوب مي‌شود. «دشمنان» با توصيف لحظه‌هاي مختلفي از زندگي زهره به عنوان كاراكتر اصلي و نقش‌هاي فرعي متعدد سعي بر بيان تاثير چگونگي روابط انساني بر ايجاد تنهايي فرد دارد و حاصل اين تنهايي را خطرات دامن‌گير براي اطرافيان مي‌شمرد. از سوي ديگر اين تنهايي با انتخاب لوكيشن در شهرك اكباتان و معماري ساختمان‌هاي مشابه و تكراري مورد تاكيد قرار گرفته است. «دشمنان» همان مفهومي است كه كاراكتر اصلي براي جلب‌توجه ديگران، هر چند به شيوه منفي سعي بر ايجادش دارد يا با استناد به ديالوگي در فيلم به دنبال «صدا شدن» است. قصه‌اي بر پايه مباحث انساني و روانشناختي و تقبيح بيگانگي حين همزيستي است. فيلمي كه با هدف بيان جزييات بيشتر، كند پيش مي‌رود تا احساس دردناك فرد تنها را بهتر القا كند. زهره با خود ويراني و انكار تنهايي خويش دست و پنجه نرم مي‌كند و در برخورد با خانواده، همسايه و... واكنش واقعي انسان‌هاي مدعي بر دوستي و خيرخواهي را در تنهايي فرد نشان مي‌دهد. اين فيلم به تازگي در روز پاياني سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر اكران شده است. بعضي ايده فيلم و پرداختش را به نمونه‌هاي ديگري منتسب دانستند كه علي درخشنده درباره شكل‌گيري ايده و مباحث ديگر توضيح مي‌دهد.

 

ايده «دشمنان» باتوجه به درونيات انسان و به‌طور خاص انسان مدرن و برخلاف جريان فعلي سينماي ايران و دور از مشكلات ناشي از بحران اقتصادي جامعه ماست. انتخاب اين موضوع براساس شخصيتي واقعي بوده است؟

اين سوژه براساس كاراكترهاي واقعي در شهرك اكباتان شكل گرفته است. من زمان زيادي از عمرم را در اين شهرك گذرانده‌ام و به شرايط آنجا اشراف دارم اما كاراكتر براساس تجربه برديا يادگاري از زندگي در شهرك اكباتان و از دراماتيزه شدن چند شخصيت ايجاد شد. خانمي در شهرك پسرش را از دست داده بود و شرايطي مشابه داشت و از طرفي پسري از همين شهرك شبنامه‌هايي با موضوعاتي كاملا متفاوت از شب‌نامه زهره (شخصيت اصلي فيلم)، منتشر مي‌كرد، اما به هر حال زهره تلفيقي از هر دو كاراكتر است. اين روزها همه به دنبال «گداگرافي» (لفظي است تحقيرآميز براي اشاره به فيلم‌هايي كه به نمايش اغراق‌آميز فقر و عرضه آنها در جشنواره‌هاي خارجي متهم بودند) رفته‌اند و اتفاقا بعضي از سينماگران آثار بسيار خوب و ماندگاري را به سينما ارايه كرده‌اند، اما من به دنبال يك ايده با جهان‌بيني گسترده‌تري بودم. تنهايي و نيمه سياه وجود انسان‌ها معضل جهاني است. «دشمنان» انسان‌هايي با هم اما دور از هم را نشان مي‌دهد. تنهايي هر فرد درد يك نفر نيست، بلكه امكان ايجاد خطر براي بقيه را نيز به همراه دارد. قصه زهره تاكيدي به توجه ما به اطرافيان‌مان است.

كاراكتر زهره با بيان ديالوگ‌هايي سعي در انكار تنهايي خود دارد يا ارتباطش با گربه‌ها نمادي از نااميدي او از ارتباط با انسان دارد، به كارگيري اين جزييات براي بيان درون زهره چه تحقيقاتي انجام داده‌ايد؟

فيلمنامه‌نويس ما تحقيقات زيادي در زمينه روانشناسي انجام داد و علاوه بر او، من نيز فيلمنامه نهايي را با دكترهاي روانشناس، روانكاو و روانپزشك بررسي كردم و آنها نگاه مثبتي به اثر داشتند و نكات مورد نظرشان را پيشنهاد دادند. ساخت اين فيلم چهار سال طول كشيد و در اين چهار سال بارها شرايط كاراكتر اصلي و كاراكترهاي فرعي را بررسي كرديم. وقتي كليت كار توسط همه عوامل درك شود، قطعا هر بخش از جمله ديالوگ‌ها به واقعيت نزديك‌تر مي‌شود. همچنين درباره مثال ديگرتان يعني، ارتباط زهره با گربه‌ها بايد بگويم معمولا افرادي كه با انسان‌ها سخت ارتباط مي‌گيرند بيشتر به حيوانات پناه مي‌برند.

آيا خانواده مشيري در اين فيلم نمادي سياسي دارد؟

نه ما هرگز به دنبال نماد سياسي نبوديم، اما به هر حال سياست بر احوال جامعه تاثير دارد.

شكل‌گيري «دشمنان» تا چه حد تحت‌تاثير «پرويز» به كارگرداني مجيد برزگر است؟

«پرويز» نقشي در ساخت «دشمنان» نداشته. نام مجيد برزگر به عنوان تهيه‌كننده «دشمنان» و برديا يادگاري به عنوان فيلمنامه‌نويس اين فيلم كه يكي از نويسندگان «پرويز» هم بوده تا حدي باعث چنين برداشتي از سمت منتقدان شده است. «دشمنان» از جهت تماتيك در گروه فيلم‌هايي مانند «پرويز» قرار مي‌گيرد اما اين مساله دليلي بر اين نيست كه زهره نمونه زنانه پرويز باشد. ما در فيلم‌هاي مختلف سينماي جهان هم شاهد ويرانگري كاراكترهاي سركوب شده در فيلم هستيم. به‌طور مثال رابرت دنيرو در فيلم «راننده تاكسي» ساخته اسكورسيزي نوعي از اين دست ويرانگري‌هاي متفاوت اما شبيه به زهره را بازي مي‌كند، اما نمي‌توان گفت كه «دشمنان» تقليدي از همه اين فيلم‌هاست. «پرويز» مانند بسياري از ديگر فيلم‌هاي خوب سينما در ذهن من ثبت شده اما هرگز به دنبال ارايه كار تكراري نبوده‌ام. پرويز با بازي شاهكار زنده‌ياد لووان هفتوان بعد از زمين خوردن‌ها به انتقام از ديگران مي‌پردازد اما زهره از ابتداي فيلم در حال خودزني است. هر فيلمي به درونيات انسان بپردازد و نتايج روحي حاصل از شكست‌ها را نشان دهد، نمونه‌اي از «پرويز» نيست، اما اميدوارم فيلم‌هايي از اين دست بيشتر ساخته شود.

انتخاب نقش‌هاي فرعي و حضور كوتاه هر يك از آنها مانند دكتر روانشناس و همسر زهره چطور اتفاق افتاد؟

زهره خود را بيان نمي‌كند در نتيجه كاراكترهاي فرعي هر چند كوتاه اما حضورشان ضرورت داشته است. كاراكتر همسايه روانشناس كه سعي دارد به بهانه كمك و خيرخواهي به زهره نزديك شود اما وقتي متوجه وضعيت بحراني روان زهره مي‌شود او را مورد حمله قرار مي‌دهد و شبيه بعضي از انسان‌هاي اطراف‌مان كه ادعاي دوستي دارند و زماني كه نياز است، رفتار ديگري نشان مي‌دهند. ساير شخصيت‌ها براي بيان چرايي رسيدن زهره به اين وضعيت و نشان دادن ميزان تنهايي او اهميت دارند.

من براي انتخاب نقش شيوا بازيگرهاي مختلفي را درنظر گرفتم و درنهايت ندا جبرئيلي انتخاب شد و حتي در ابتدا انتخاب ندا هم با ترديد انجام شد اما درنهايت بهترين بازيگر براي اين نقش او بود.

هيچ‌يك از بازيگرها چهره‌هاي مشهوري براي مخاطب نيستند.

بله درنظر داشتم كه بازيگران در ذهن مخاطب يادآور كاراكترها و تيپ‌هاي گذشته‌شان نباشند و پيش‌بيني نقش‌ها براي مخاطب از ابتداي فيلم رخ ندهد. امكان انتخاب بازيگرهاي تواناي ديگري در نقش زهره را داشتم اما بازيگر بي‌نظيري مثل رويا افشار با چهره خاصش مانند يك مجموعه بي‌نقص براي نقش زهره بود. ما كساني مثل مسعود دلخواه را در فيلم مي‌بينيم كه گرچه در حوزه‌هايي مانند كارگرداني شناخته شده‌اند اما چهره‌شان نقش خاصي را در ذهن متبادر نمي‌كند.

در پايان حضور لك‌لك بر درخت ما را براي دقايقي از فضاي رئاليستي به يك بعد فانتزي مي‌برد. آيا دليل اين تصوير استفاده از لك‌لك به عنوان نمادي اميد‌بخش است؟

نه. صحنه‌اي كه لك‌لك بر درخت نشسته كاملا سورئاليستي نيست و تا حدي مي‌توان آن را رئاليسم جادويي تلقي كرد، اما من به دنبال لقمه آماده براي مخاطب نبودم و به همين دليل اين لحظه بيشتر براي ايجاد چرايي در ذهن مخاطب است. خودم لك‌لك را همچون لحظه‌اي مي‌بينم كه زهره به سمت رهايي مي‌رود اما شايد رهايي همچون لك‌لكي بر درخت هر لحظه پرواز كند.

سينماي ايران طي سال‌هاي اخير از تنوع لوكيشن بهره برده و شما با انتخاب شهرك اكباتان با نماي ساختمان‌هايي به رنگ و شكل يكسان، گرچه به درك بيشتر مخاطب از وضعيت كمك كرديد اما تا حدي از جهت اقناع بصري مخاطب ريسك كرديد.

نماها يك رنگ و شكل هستند اما ما با اين لوكيشن، شهرك‌نشيني را هم نشان داديم و برف و گورستان و فضاهاي مختلف را هم به تصوير آورديم. لوكيشن در فيلم «دشمنان» داراي شخصيت است، يعني ما به كمك لوكيشن، تكرار و روزمرگي زهره را از جهت بصري هم نشان داديم. لنز آنامورفيك (نوعي عدسي كه به واسطه نوع برش، اعوجاج تصاوير را به حداقل مي‌رساند) به دليل معماري شهرك و پنجره‌ها كه عريض و به صورت پاناروما هستند، براي فيلمبرداري انتخاب شد. درخصوص نورپردازي هم تنها از يك منبع نور استفاده كرديم و آن هم خورشيد بوده است.

فاصله دوربين از كاراكتر اصلي در ابتدا بيشتر است و در ادامه نماها بسته مي‌شود.

من با اعتقاد به اينكه نبايد به تنهايي افراد وارد شويم از ابتدا تا انتهاي فيلم فاصله دوربين از زهره را درنظر گرفتم اما در شروع فاصله بيشتر بوده و بعد از اينكه فضاي ذهن كاراكتر اصلي براي مخاطب گشوده مي‌شود، به تدريج زهره را در نماهاي متوسط مي‌بينيم. همچنين يكي ديگر از دلايل انتخاب لنز آنامورفيك بنا به امكان ارايه تصوير عريض‌تر، توضيح عمق و گسترش اين تنهايي بوده است.

بازخورد بعضي مخاطبان درخصوص ضرباهنگ كند فيلم تا حدي با انتقاد همراه بوده، به نظرتان سينماگراني كه جدا از جريان اصلي سينماي كشور در حركت هستند تا چه حد موظف به ساخت فيلم‌هايي با ضرباهنگ تند يا ريتم مرسوم در سينماي تجاري هستند؟

اينكه ضرباهنگ فيلم كند يا تند باشد اهميتي ندارد، بلكه اهميت به كارگيري ضرباهنگ در اثر است. من از سينماي مستقل هستم و توقعي ندارم كه رضايت را در ابعاد گسترده با فروش ميلياردي به دست آورم، گرچه در دوران جشنواره به وضوح شاهد نگاه مثبت اقشار مختلف به «دشمنان» بوده‌ام. با اين حال چنين فيلم‌هايي در همه جاي دنيا لبه تيغ هستند و به قاعده صفر و صد دچار. انتخاب من ساخت فيلم با چنين ساختاري است.

«دشمنان» براي اكران عمومي دوباره تدوين مي‌شود؟

حتما. من از توليد تا تدوين كنوني فرصت كافي نداشتم و قطعا تغييراتي در تدوين نهايي براي فيلم رقم مي‌خورد.

عدم انتخاب «دشمنان» در هيچ يك از بخش‌هاي جوايز جشنواره فيلم فجر را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

وقتي فيلم به جشنواره راه پيدا مي‌كند هنرمندان از جهت امكان ديده شدن اثرشان خوشحال مي‌شوند، بنابراين نمي‌توانيم در ادامه به دليل انتخاب نشدن گله‌مند باشيم، به‌خصوص كه همه ما در اين سال‌ها به ايدئولوژي حاكم بر جشنواره فجر و نحوه انتخاب و درنهايت اهداي جوايز در اين جشنواره آگاه هستيم. با اين حال وقتي بخشي با عنوان نگاه نو را براي فيلمسازان جوان درنظر مي‌گيريم حداقل تعداد مشخصي را براي بررسي سالانه اعلام كنند و اينكه بايد بخش هنر و تجربه هم كانديدايي داشته باشد. من طلبي از جشنواره ندارم اما مطمئن هستم كه اين فيلم در بخش‌هاي مختلف حرفي براي گفتن داشت. اگر با هر نگاهي از هر بخش اين فيلم بگذريم از بازي رويا افشار نمي‌توان به راحتي گذر كرد و نقش‌آفريني او مستحق تقدير بيشتري از سوي جشنواره بوده است.

در پايان درباره چالش‌هاي پيش‌روي سازندگان فيلم اول چه صحبتي داريد؟

چالش براي ما فيلم اولي‌هايي كه در سينماي مستقل فعاليت داريم، بيشتر از هر عاملي چالش مالي است. هيچ ارگان يا فردي در حمايت از نسل جديد فيلمسازان وجود ندارد و ما نمي‌توانيم فيلم بسازيم مگر با هزينه خودمان. اين وضع در حالي در ايران رخ مي‌دهد كه كشورهاي مختلف امكانات بيشتري براي فيلمسازان كار اولي قائل هستند.


چالش براي ما فيلم اولي‌هايي كه در سينماي مستقل فعاليت داريم، بيشتر از هر عاملي چالش مالي است. هيچ ارگان يا فردي در حمايت از نسل جديد فيلمسازان وجود ندارد و ما نمي‌توانيم فيلم بسازيم مگر با هزينه خودمان. اين وضع در حالي در ايران رخ مي‌دهد كه كشورهاي مختلف امكانات بيشتري براي فيلمسازان كار اولي قائل هستند.

اين سوژه براساس كاراكترهاي واقعي در شهرك اكباتان شكل گرفته است. من زمان زيادي از عمرم را در اين شهرك گذرانده‌ام و به شرايط آنجا اشراف دارم اما كاراكتر براساس تجربه برديا يادگاري از زندگي در شهرك اكباتان و از دراماتيزه شدن چند شخصيت ايجاد شد.

درنظر داشتم كه بازيگران در ذهن مخاطب يادآور كاراكترها و تيپ‌هاي گذشته‌شان نباشند و پيش‌بيني نقش‌ها براي مخاطب از ابتداي فيلم رخ ندهد. امكان انتخاب بازيگرهاي تواناي ديگري در نقش زهره را داشتم اما بازيگر بي‌نظيري مثل رويا افشار مانند يك مجموعه بي‌نقص براي نقش زهره بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون