• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4599 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۱ اسفند

كوتاه به بهانه زاد روز سرپرست گروه تئاتر «دن‌ كيشوت»

تازه هيجان در راه است

بابك احمدي

بايد اعتراف كنم بين تمام گروه تئاتري كه ظرف يكي، دو دهه اخير فعاليت كرده‌اند، سر به مهر گذاشتن و سكوت يكي بيش از باقي من را تحت تاثير قرار داد. ‌تعداد گروه‌ها و كارگرداناني كه يك روزنامه‌نگار علاقه‌مند باشد از نزديك همراه‌شان و كنار تمرين‌ها و عرق ريختن‌هايشان تنفس كند(يادداشت بردارد) زياد نيست. جماعتي كه با دقت در تجربيات صحنه‌اي آنها بتوان به خط و ربط قابل مطالعه رسيد. دغدغه‌‌دار، مسووليت‌پذير، صاحب زيبايي‌شناسي، خودآيين و دست اول نه از اينها كه كل امور معطل دستور! يك نفر است. دور از فضاي دون‌پرور گردن كج‌ساز كه بارها ديده‌ايم وقتي كارگردان دست از كار كشيد، گروه نيز از هم پاشيد. چه بسيار گروه‌ در سال‌هاي اخير كه هر زمان موفقيتي حاصل شد، شيريني‌اش فقط زير زبان يك نفر نشست و اگر كلاف درهم پيچيد تاوان ماند براي ديگران؛ هميشه برنده كارگردان. چهره‌اي كه درباره‌اش مي‌نويسم هرگز چنين نبود. به گواه يك دهه گذشته شناخت خودم شهادت مي‌دهم در روزگار كبودِ بعد از خروشِ روزهاي انگار بازگشته از دهه 60 همان سالي كه خيلي‌ها به محاق رفتند و سكوت خودخواسته، وقتي پرسيدم چرا تئاتر كار نمي‌كنيد؟ دوستانه دو كلمه پاسخ داد:«اول گروهم» تاكيد داشت، اعضاي گروهش ديگر مستقل بذر استقلال بكارند.

درباره علي‌اصغر دشتي، سرپرست گروه تئاتر «دن كيشوت» حرف مي‌زنم. دشتي همين روز گذشته به چهل و دومين سال زندگي‌اش وارد شد. همزمان در صفحه شخصي‌اش متني منتشر كرد كه اجازه نمي‌دهد، بنويسم «ورود به چهل و دومين زادروزش را جشن گرفت». درباره ويروس نقاب بر چهره اين روزها نوشت كه نمي‌گذارد دست‌هاي يكديگر را بفشاريم؛ موذيانه تن‌هاي ما را تنها كرده، بين همه‌مان فاصله انداخته و حتي اجازه نمي‌دهد لحظه‌هاي سخت دست روي شانه‌هاي هم بيندازيم و جمع شويم. خوشحالم درباره فردي مي‌نويسم كه در دوره‌اي تجربه روزنامه‌نگاري داشته و به همين واسطه پيوندش را با هنر و جامعه عميق‌تر كرده است. به علاوه موهب هم‌نشيني و هم‌كلامي چهره‌هاي مهم معاصر تئاتر ما تجربه مضاعفي براي دشتي به همراه داشته و از او شمايل كارگرداني ساخته كه تو گويي به اندازه چند دهه تجربه اندوخته دارد. تماشاگران و جامعه تئاتر ظرف سال‌هاي اخير اجراهاي سروشكل‌دار با استخوان‌بندي محكم از دشتي ديده‌اند. به ‌زعم نگارنده كه اميد دارم مجال بهتري براي انتشارش پيدا شود، دوران كاري دشتي به دو بخش قابل تقسيم است. دوره نخست كه با اجراهاي تماشايي «دن كيشوت» 1379 و «پينوكيو»(مشترك با نسيم احمدپور) 1386 به اوج مي‌رسد و دوره‌ دوم كه با اجراي «متازستاز» 1394 آغاز مي‌شود و لحظات اوج خود را در «نامبرده» 1397 تجربه مي‌كند. جايي كه كارگردان عواطف شخصي‌اش را سوژه قرار مي‌دهد اما در عين ‌حال بر وضعيت جامعه معاصر نيز پرتو مي‌‌افكند. در نهايت هم وضعيت پرتنش حاكم بر جسم‌اش را روي صحنه زير نور پروژكتورها و در برابر ديدگان مخاطبان مي‌گذارد. اجراي «تل/ضحاك» كار مشترك گروه تئاتر دن‌كيشوت(ايران) و گروه مس‌اند فيبر(سوييس) در سال 91 در اين ميان حلقه اتصال دو دوره به يكديگر است. هر چه هست من يكي معتقدم از اين به بعد بايد منتظر شروع دوران سوم كاري دشتي باشيم. تازه هيجان در راه است...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون