جو بايدن براي جلب اعتماد اروپا كار سختي پيش رو دارد
«اول ديپلماسي» جايگزين «اول امريكا»
مترجم: هديه عابدي
جو بايدن، رييسجمهور منتخب امريكا قصد دارد استراتژي «اول امريكا» دونالد ترامپ را به استراتژي «اول ديپلماسي» تغيير دهد اما موفقيت او در انجام اين كار به اين بستگي دارد كه بتواند اعتماد متحدان را دوباره جلب كرده و آنها را متقاعد كند كه ترامپيسم دوره بسيار كوتاهي در تاريخ سياست خارجي امريكا بوده كه اكنون به پايان رسيده است.
خبرگزاري امريكايي آسوشيتدپرس در گزارشي نوشت: بايدن كار سختي در پيش دارد. از اروپا تا خاورميانه و آسيا، ديپلماسي خاص ترامپ، يعني اتكا بر پول و منافع تجاري در روابط با جهان به يك اندازه باعث رنجيدن دوستان و دشمنان امريكا شده و بايدن را با كوهي از مسائل امنيت ملي بغرنج تنها گذاشته است. بايدن كه ماه گذشته اعلام كرد «امريكا بازگشته و آماده است جهان را اداره كند و از زير بار اين مسووليت شانه خالي نكند» احتمالا تلاش ميكند در عرصه جهاني درست برعكس ترامپ عمل كرده و دستكم برخي از اقدامات سلف خود را لغو كند. اما تاثيري كه ترامپ بر جايگاه جهاني امريكا گذاشت - چه خوب و چه بد- نميتوان به اين راحتي پاك كرد. متحدان امريكا كور نيستند و ميبينند كه دهها ميليون رايدهنده امريكايي همچنان طرفدار ترامپ، تمايلات مليگرايانه او هستند و مثل او معتقدند امريكا بايد از منازعات جهاني فاصله بگيرد. اگر هدف بايدن احياي جايگاه جهاني امريكا باشد، او نه تنها بايد اعتماد متحدان خارجي خود را بازيابي كند بلكه بايد رايدهندگان را در داخل امريكا قانع كند كه ديپلماسي بينالمللي بهتر از گفتوگوهاي يكجانبه و خشن جواب ميدهد. ترامپ اصرار داشت كه با چندجانبهگرايي مشكلي ندارد بلكه مشكلش با نهادهاي جهاني است كه اثربخشي لازم را ندارند. او از چندين توافق بينالمللي خارج شد، چندين گروه مرتبط با سازمان ملل را ترك كرد و به متحدان و شركاي امريكا بد و بيراه گفت. از سوي ديگر، بايدن ميگويد براي مقابله با تغييرات آب و هوايي، بحران كرونا و آمادگي براي اپيدميهاي آينده و تهديد روزافزون چين، لازم است كه ائتلافهاي جهاني از نو ساخته شوند. افرادي كه تاكنون از سوي بايدن براي تصدي سمتهاي مرتبط با امنيت ملي و سياست خارجي انتخاب شدهاند همگي مدافعان سرسخت چندجانبهگرايي هستند. انتخاب آنتوني بلينكن به عنوان وزير خارجه، وندي شرمن به عنوان معاون وزير خارجه، جيك ساليوان به عنوان مشاور امنيت ملي و سامانتا پاور به عنوان دستيار ارشد در حوزه مسائل خارجي
-كه همگي در دوره اوباما خدمت كردهاند- نشاندهنده اراده بايدن براي بازگشت به فضايي در سياست خارجي است كه به باور او، ترامپ آن را ترك كرده است. بايدن ميگويد: در حال حاضر خلأ بزرگي وجود دارد. ما مجبوريم اعتماد و اطمينان جهان را بار ديگر به خود جلب كنيم چراكه جهان در 4 سال اخير به سمت دور زدن امريكا و حل مشكلات بدون كمك ما پيش رفته است. بايدن ميخواهد امريكا را به توافق آب و هوايي پاريس بازگرداند و همكاري با سازمان بهداشت جهاني را ازسر بگيرد. او قصد دارد روابط حسنه با اروپاييها و ديگر دوستان امريكا را احيا كند و ديگر به متحدان خود در ناتو حمله نكند. او احتمالا امريكا را به توافق هستهاي با ايران نيز بازميگرداند. با اين حال همچنان بسياري از امريكاييها از سياست «اول امريكا» ترامپ حمايت خواهند كرد به ويژه با توجه به اينكه اكنون اقتصاد امريكا به شدت تحتتاثير بحران كرونا قرار گرفته، خيابانهاي امريكا درگير ناآرامي و اعتراض به نژادپرستي است و گفتمان سياسي مدني وجود ندارد. فيونا هيل كه يكي از اعضاي شوراي امنيت ملي دولت ترامپ بوده و اكنون در انديشه ليبرال بروكينگز فعاليت دارد، ميگويد: چه مردم خوششان بيايد و چه نيايد، ترامپ در سال 2016 در انتخابات پيروز شد. انتخاب او در سال 2016 و دهها ميليون رايي كه در سال 2020 كسب كرد، نشان ميدهد ملت امريكا به شدت دچار تفرقه است. بايد بپذيريم كه نتيجه انتخابات در سال 2016 اتفاقي و شانسي نبوده است. استيون بلاكمانس، مدير پژوهش مركز مطالعات سياست اروپا در بلژيك ميگويد، اروپاييها نبايد خودشان را گول بزنند و فكر كنند با آمدن بايدن روابط با امريكا به دوران پيش از ترامپ بازميگردد. شايد اسمش عوض شود اما سياست «اول امريكا» حالا حالاها باقي ميماند. بايدن قول داده سرمايهگذاري در انرژيهاي سبز امريكا، مراقبت از كودكان، آموزش و زيرساخت را به هر توافق تجاري جديدي اولويت بخشد. او همچنين خواستار تاكيد بر خريد اجناس امريكايي در تهيه مايحتاج نهادها و سازمانهاي دولتي شده است. اين مساله مدتهاست مزاحم روابط تجاري با اتحاديه اروپاست. هر گوشهاي از جهان براي بايدن چالشهاي خاص خودش را دارد.
چين
ترس از تلاش چين براي تسلط بر جهان پيش از آغاز رياستجمهوري ترامپ بالا رفته بود. ترامپ ابتدا تلاش كرد به آرامي به شي جينپينگ همتاي چيني خود نزديك شود. اما پس از شكست تلاشها براي رسيدن به يك توافق تجاري اوليه، ترامپ رويكرد تهاجميتري نسبت به چين گرفت و بارها پكن را به خاطر شيوع كرونا سرزنش كرد. او چينيها را تحريم كرد و در سخنرانيهاي مختلف، مقامات دولتش هشدار دادند چين فناوري امريكا را به سرقت ميبرد، حملات سايبري عليه اين كشور ترتيب ميدهد، در درياي چين جنوبي اقدامات تهاجمي اتخاذ ميكند، دموكراسي در هنگكنگ را سركوب ميكند و از مسلمانان اويغور در غرب چين سوءاستفاده ميكند. جمهوريخواهان و دموكراتها هر دو نگران افزايش تهديد اقتصادي و ژئوپليتيكي چين هستند و روز به روز به اين نگراني افزوده ميشود. البته اين نگراني قرار نيست با رفتن ترامپ از كاخ سفيد به پايان برسد.
كره شمالي
بازسازي روابط امريكا با متحدان آسيايي نه فقط در بحث چين بلكه براي مقابله با كرهشمالي نيز ضروري است. ترامپ با 3 ديدار رودرروي خود با رهبر كرهشمالي، بنبست هستهاي با پيونگيانگ را وارد مرحله تازهاي كرد اما تلاشهاي او به توافقي منجر نشد كه به موجب آن كيمجونگ اون راضي شود سلاحهاي اتمياش را در ازاي رفع تحريمها و ارايه تضمينهاي امنيتي كنار بگذارد. در واقع كرهشمالي هنوز هم به توسعه توانمنديهاي هستهاي خود ادامه ميدهد. بايدن مجبور ميشود دير يا زود با كرهشمالي به توافق برسد چراكه كارشناسان ميگويند پيونگيانگ همواره قبل يا بعد از انتخابات امريكا براي جلبتوجه اين كشور دست به آزمايشهاي موشكي ميزند.
افغانستان
نزديك به 20 سال پس از سرنگوني دولت طالبان هنوز هم هزاران غيرنظامي افغان كشته ميشوند. نيروهاي امنيتي افغانستان كه در خط مقدم نبرد هستند، تلفات زيادي ميدهند. حملات طالبان اغلب خارج از شهرها انجام ميشود و داعش نيز بمبگذاريهايي را در پايتخت يعني كابل ترتيب ميدهد. امريكا و طالبان در سال 2018 وارد مذاكره شدند. آن گفتوگوها در نهايت در ماه فوريه سال 2020 منجر به توافقي شد كه زمينهساز خروج نيروهاي امريكا و ناتو از افغانستان ميشود. ترامپ در راستاي عمل به وعده انتخاباتي خود مبني بر پايان دادن به «جنگهاي بيپايان» نيروهاي امريكا در افغانستان را از 8600 به 4500 نفر رسانده و دستور داده اين تعداد نيز تا روز تحليف بايدن به 2500 نفر برسد. امريكا وعده داده تا اول مه 2021 همه نيروهاي خود را از اين كشور خارج كند اما مشخص نيست بايدن پس از ورود به كاخ سفيد به اين وعده عمل كند يا خير.
خاورميانه
ترامپ تصميم گرفت در بحث منازعه فلسطين و اسراييل و روابط با كشورهاي عربي، رويكرد امريكا را تغيير دهد. فلسطينيها طرح صلح ترامپ را رد كردند اما ترامپ دو كشور عربي يعني امارات و بحرين را قانع كرد اسراييل را به رسميت بشناسند. اين مساله اهميت تاريخي داشت چراكه ملتهاي عرب همواره اصرار داشتند تا وقتي مبارزه فلسطينيها براي تشكيل يك كشور مستقل به نتيجه نرسد، اسراييل را به رسميت نميشناسند. گرم شدن روابط ميان اسراييل و كشورهاي عربي كه هر دو دشمن ايران محسوب ميشوند، نيروي محركه اين توافق بود. مراكش و سودان نيز در ادامه اسراييل را به رسميت شناختند.
ايران
در سال 2018 ترامپ امريكا را از توافق هستهاي با ايران خارج كرد. او معتقد بود برجام توافقي يكطرفه است، جلوي دستيابي ايران به سلاح اتمي را نميگيرد و ميلياردها دلار داراييهاي بلوكه شده اين كشور را آزاد ميكند. بايدن ميگويد خروج از توافق اقدام نسنجيدهاي بود و درنتيجه اقدام ترامپ، ايران اكنون چندين برابر حد مجاز برجام اورانيوم غنيشده دارد.