رسانههاي معاند و ارتزاق
از ايرانهراسي
حسين آهن
چهاردهم دي ماه امسال يك روز تلخ براي افغانستان بود. وزارت خارجه افغانستان در تاريخ 14 دي ماه اطلاعيهاي منتشر كرد كه در آن بدون ذكر زمان دقيق از وقوع يك حادثه رانندگي در تركيه كه منجر به كشته شدن 5 تبعه افغان شده بود، خبر داد. در همين روز از پاكستان خبر رسيد ۱۰ معدنچي شيعه هزاره كه گويا 7 نفر از آنها افغانستاني بودهاند توسط تروريستها در ۵۰ كيلومتري شهر كويته، شبانه سر بريده شدند. از وقوع اين دو حادثه بيش از دو هفته گذشته است. امروز در بررسي فضاي شبكههاي اجتماعي افغانستان پيرامون اين دو حادثه متوجه شدم كه نهادهاي جنگ رواني در فضاي فيسبوك، اينستاگرام و توييتر نه عليه تركيه و نه عليه پاكستان بسيج نشدهاند كه اتفاقا همين امر مايه تعجب كاربران هم شده است. براي همين هم سوالات مختلفي مطرح شده، مثلا سوال كردهاند كه چرا ويديويي از حادثه تركيه منتشر نشده؟ چرا وزارت خارجه افغانستان دو روايت از حادثه تركيه منتشر كرده است؟ چرا در تركيه شليك به افغانها حادثه ترافيكي خوانده ميشود؟ چرا همانند حادثه يزد در ايران هشتگ «آب بيار سوختم» ترند نشده؟ واقعا نبايد اين سوال در ذهن ما مطرح شود كه چرا از مرگ انسانها استفاده سياسي ميشود؟
حادثه يزد براي مدتي طولاني سوژه رسانههاي داخلي افغانستان همچنين شبكههاي اجتماعي كه افغانها در آنها فعال هستند، شده بود؛ ولي حادثه تركيه در حد يك خبر آمد و بعد از منقضي شدن زمانش از همه سايتها محو شد. حتي در جستوجوي سايت شبكه طلوع خبر حادثه تركيه مشاهده نميشود در حالي كه در جستوجو براي حادثه يزد متوجه ميشويم كه گزارشات حادثه همچنان با جزييات آن موجود است و از همه جالبتر بيبيسي فارسي از عكس حادثه يزد براي حادثه تركيه استفاده كرده و براي رعايت شرافت خبرنگاري!!! در متن خبر حادثه تركيه آن را با حادثه يزد مقايسه كرده و لينك مربوط به حادثه يزد را نيز درج كرده است. وضعيت در داخل افغانستان نيز جالب است، نه نمايندگان مجلس افغانستان براي بررسي حادثه تركيه كميته تشكيل دادند و نه نمايندهاي نطق پيش از دستور داشت. هر چند در مورد حادثه معدنچيهاي كويته به علت فجيع بودن حادثه چند نماينده مجلس سخناني را بيان كردهاند ولي به طرز عجيبي از كنار حادثه تركيه گذشتهاند.
وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي افغانستان در مورد حادثه رانندگي خودرو حامل اتباع افغان در منطقه «دغو بايزيد» استان «آغري» تركيه به سرعت بالاي خودرو و انحرف از جاده اشاره كرده ولي هيچ اشارهاي به تيراندازي پليس به سوي خودرو كه علت اصلي انحراف آن از جاده بوده، نميكند. سفارت افغانستان در آنكارا نيز با اعزام نماينده كنسولي خود به محل حادثه كفايت ميكند و نيازي به سفر سفير و مصاحبه او نميشود. اينجا هم وزارت خارجه افغانستان براي اينكه عدالت را رعايت كرده باشد در اطلاعيه خود گفته است كه اين اتباع افغانستان از ايران آمده بودند، يعني باز هم نام ايران مطرح ميشود. تنها اين حادثه نيست مدتي قبل نيز 31 پناهجوي افغان در يك حادثه واژگوني قايق در درياچه وان كشته شدند،كمي عقبتر در حادثه ديگري 30 پناهجوي افغان در حادثه غرق شدن كشتي در يونان كشته شدند ولي بررسيها نشان ميدهد كه به هيچ يك از اين حوادث به اندازه دو حادثه مربوط به افغانها در هريرود و يزد پرداخته نشده است. حتي در بحبوحه حادثه تركيه، ناگهان فيلم صحنه سيلي خوردن يك زن افغان در ايران منتشر ميشود تا توجهات از حادثه تركيه منحرف شود. بر اساس اعلام نيروي انتظامي، بعد از بررسيهاي اوليه اين فيلم، مشخص شد كه آدرس اعلامي از طرف فرد منتسب به اين بانوي افغاني غيرواقعي و جعلي بوده و متاسفانه به رغم تلاش ماموران تا كنون هيچگونه آدرسي از نامبرده جهت مشخص شدن صحت و سقم اين قضيه پيدا نشده است.
حالا ما بايد دنبال پاسخ به اين سوال باشيم كه چه شده است كه برادران افغان از ما توقع بيشتري دارند. در صحبتي كه با برخي از اتباع افغانستان داشتهام علت اين تفاوت را اينگونه توجيه كردند كه علت توقع ما از جمهوري اسلامي ايران اين است كه ساير كشورها هيچ كدام داعيه اسلامي بودن ندارند، توقع ما از نظام جمهوري اسلامي رفتار برادرانه است. اما به اعتقاد من اين همه ماجرا نيست. فرمان و كنترل اين موضوع هم در دست برادران و خواهران افغان هم نيست، واقعيت اين است كه هدايت اين جوسازيها ريشه در دشمني شبكههاي ضد ايراني و معاند دارد كه در حوادث مربوط به ايران بلافاصله بيبيسي و ايران اينترنشنال فعال ميشوند و حجم گستردهاي از حملات رسانهاي را تدارك ميبينند. اين شبكهها فورا دست به كار ميشوند و خبرنگاران آنها گزارش تهيه ميكنند و ميزگرد تشكيل ميدهند و چندين روز به تيتر يك خبر آنها تبديل ميشود.
آن محافلي كه براي كشته شدن افغانها در حوادث رخ داده در ايران گريبان چاك ميكنند چرا نسبت به حوادث داخل افغانستان و ساير مناطق دنيا سكوت اختيار ميكنند. پس معلوم ميشود كه اينها دغدغه جان مردم افغانستان را ندارند و فقط دنبال سوژههايي براي عقدهگشايي در مورد جمهوري اسلامي ايران هستند. خطاب من اينجا به برادران و خواهران افغان در تمام سطوح است. عزيزان متوجه باشيد كه عدهاي چشم ديدن دوستي و رابطه خوب بين دولت و ملت افغانستان با برادران ايراني را ندارند. اجازه ندهيد جرياني پليد با اهداف شوم خود اينگونه هدايت شده و آشكار، دو ملت برادر را به جان هم بيندازند و حواسشان جمع باشد در حوادثي كه ممكن است در آينده نيز اتفاق بيفتد، فريب اين جريانهاي معاند را نخورند. ما با برادران افغان بيشترين اشتركات را در بسياري از زمينهها داريم و مطمئن باشند كه هيچ كسي در دنيا به اندازه مردم ايران ميزبان خوبي براي مردم رنج كشيده و خسته شده از جنگ و ناامنيهاي داخلي افغانستان نبوده و نيست و همچنان برادران و خواهران مسلمان كشور همسايه ميتوانند روي مردم ايران براي روزهاي سختي و دشواري حساب باز كنند.
كارشناس روابط بينالملل