• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4915 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۹ ارديبهشت

به بهانه سومين سالمرگ هوشنگ آزادي‌ور

مرگِ شاعر مرگنامه‌ها

بهنام ناصري

 

ذوالجناح زخم‌هاي فراوان دارد/ و مرگِ هزار افعي/ در يالش/ پس تا مي‌شود به حق و/ سم بر ابر مي‌گذارد
- هوشنگ آزادي‌ور
امروز سومين سالمرگ هوشنگ آزادي‌ور است. در معرفي او بايد عناويني چند رديف كرد و نوشت كه او شاعر، مترجم، فيلمنامه‌نويس، نمايشنامه‌نويس، كارگردان و... بود. گرچه صفحه ادبيات بالطبع با وجه ادبي و در مورد آزادي‌ور با شاعري او سر و كار دارد اما او در ديگر زمينه‌هاي هنري هم كارهاي مهمي كرده است. تاليف و ترجمه كتاب‌هاي مختلفي كه در كارنامه آزادي‌ور ديده مي‎شود، گواه اين مدعايند. جداي از وجه شاعري كه به گمان ما وجه بسيار مهمي از كار فرهنگي آزادي‌ور است، «تاريخ جامع سينماي جهان» و «تاريخ تئاتر جهان» را مي‌توان دو نمونه مهم از آثاري دانست كه از او در دو رشته هنري ديگر منتشر شده است. آزادي‌ور 1321 در تهران به دنيا آمد و سه سال پيش در چنين روزي، مرگي خودخواسته را انتخاب كرد و با پرت كردن خود از پنجره خانه‌اش به زندگي‌اش پايان داد. اين البته نبايد ملاك قضاوت هنري و ادبي درباره آثار او باشد، چراكه اثر هنري به مثابه متن، خود حيات مستقلي از مولفش را دنبال مي‌كند و سال‌هاست كه الصاق نويسنده و شاعر و به‌ طور كلي هنرمند به اثرش، ديگر رويكرد معتبر در تحليل‌ها و موضع‌گيري‌هاي انتقادي نيست. اين پيش‌فرض زماني اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه بدانيم، آزادي‌ور در تمام شؤون هنري و ادبي خود -نويسنده، شاعر، فيلمساز و غيره- انسان كم‌حاشيه‌اي بوده است. چرا عجيب باشد كه موجودي تا اين اندازه خويشتندار و به دور از حواشي مرسوم و معمول عرصه‌هاي هنري و ادبي -چنان‌كه افتد و داني- سرانجام با شكل از دنيا رفتنش، شمايل ديگري به حيات خود بدهد. مگر جز اين است كه او درنهايت از خودش انتقام گرفته، نه از ديگران. ابراهيم گلستان جايي درباره خودكشي صادق هدايت در پاسخ به اين پرسش كه «حيف نبود [هدايت] خودش را كشت؟» مي‌گويد: «چرا، حيف بود ولي خُب وقتي يك آدم در خودش بشكند، شكسته شود، همه كار مي‌كند. [خودكشي] بهتر از اين است كه آدم كس ديگري را بكشد؛ ولي خُب، خيلي‌ها كس ديگري را مي‌كشند.» (فيلم مستند «ابراهيم گلستان، نقطه، سرخط» ساخته محمد عبدي) روشن است كه گلستان به هيچ رو در فضيلت خودكشي سخن نگفته كه اگر بر اين سبيل بود، امروز در آستانه سده دوم زندگي‎اش به‌سر نمي‎برد. آنچه او درباره هدايت گفت و مي‌توان سخنش را به بسياراني و از آن ميان شاعر خوبي چون هوشنگ آزادي‌ور تعميم داد، در عينِ تاثر و تاسف از نفس انتقام از خود در عمل انتحار، قياس ميان خودكشي و ديگركشي است. نفسِ نامبردگان حتي اگر سركش بوده، تير پيكان اين سركشي را به سوي كسي جز خود نشانه نرفته. حق حيات را از كسي جز خود نگرفته و اگرچه به قول گلستان «حيف بود» كه هدايت و در اينجا آزادي‌ور فرهنگ و هنر و ادبيات ايران را زودتر از موعد از حضور خود و آثارشان محرومم كنند اما آنها ضايعه‌اي را رقم زدند كه قرباني‎اش خودشان بودند و نه «ديگري».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون