• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4920 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۶ ارديبهشت

ششمين روز بعد از ريزش معدن «طزره»؛ سقوط تخته سنگ‌ها روزنه‌هاي باقي‌مانده براي نجات ميلاد روشنايي و سيداصغر افضلي را هم بست

پايان اميد

بنفشه سام‌گيس

با گذشت 6 روز از ريزش تونل 42 معدن « طزره »  و بي‌نتيجه بودن عمليات امداد و نجات براي دسترسي به دو كارگر محبوس زير آوار معدن، در حالي كه اغلب  كارگران معدن طزره ، به دليل ترس از  اخراج و كم شدن دستمزدها، از هر مصاحبه مطبوعاتي و افشاي جزييات اين حادثه  خودداري مي كنند ، منابع آگاه به «اعتماد» خبر دادند كه حادثه تلخ ريزش اين تونل، دليلي جز بي‌توجهي پيمانكار به ناامني محيط كارگاه نداشته است. اين خبر ، در حالي به« اعتماد  » رسيد كه روز سه‌شنبه؛ 4 روز بعد از حادثه ريزش تونل 42 معدن طزره و در حالي كه اخبار رسمي، همچنان نااميد‌كننده بود چون نتايج عمليات امداد، هيچ نويدي از دسترسي به كارگران محبوس نداشت هم، يكي از پيشكسوتان ايمني معدن طزره، درگفت‌وگو با «اعتماد» تاكيد كرد كه ريزش سقف كارگاه زغال در معادن زغال‌سنگ، با علائم هشدار‌دهنده از قبيل گرد و خاك همراه است كه استاد كار، با مشاهده اين علايم، بايد خطر را بفهمد و بداند كه كارگاه، به مرحله تخريب رسيده و به اصطلاح، بلوك اول، تخريب شده و بايد بلافاصله كارگران را از كارگاه خارج كند چون حتما بعد از دو يا سه شيفت كار، كل سقف ريزش مي‌كند و روي كف مي‌نشيند و در اين تخريب هم، هيچ كس زنده نخواهد ماند.  در حالي كه ظرف 6 روز گذشته، مسوولان شركت زغال‌سنگ البرز شرقي و باقي مسوولان استان سمنان، از توضيح درباره علت وقوع اين حادثه تلخ، خودداري كرده‌اند، ديروز، اطلاعاتي كه منابع آگاه دراختيار «اعتماد» گذاشتند، با اعتراضات كارگران معادن چهارگانه شركت زغال‌سنگ البرز شرقي، قوت بيشتري پيدا كرد وقتي اين كارگران، با نام و امضاي محفوظ و گمنام، به خبرگزاري ايلنا گفتند كه طي هفته‌هاي پيش از وقوع حادثه ريزش ديواره تونل 42 معدن «طزره»، بارها درباره شرايط ناايمن كارگاه و صداهايي كه از سقف و ديواره كارگاه به گوش مي‌رسيد، به پيمانكار اخطار داده بودند.

چكمه و كلاه و ناخن يك جنازه به چه درد خانواده‌اش  مي‌خورد؟ 
ظهر روز شنبه 11 ارديبهشت ماه سال جاري،كارگاه تونل 42 معدن طزره، با ارتفاع 70 متر، بر سر « ميلاد روشنايي» و « سيداصغر افضلي »كه در عمق  35 متري اين كارگاه مشغول استخراج زغال‌سنگ بودند خراب شد. منابع آگاه به «اعتماد» گفتند كه يك ساعت بعد از ريزش كارگاه و حدود ساعت 12 و نيم ظهر، نيروهاي امداد و نجات به محل حادثه رسيدند و عمليات امداد را آغاز كردند اما تا ظهر ديروز و در ششمين روز پس از ريزش معدن، نه تنها دسترسي به محل استقرار ميلاد و سيداصغر ممكن نشده، بنا به اذعان برخي پيشكسوتان امداد و نجات معادن زيرزميني، ترسيم ناشيانه نقشه عمليات امداد و تخليه كارگاه و ورود غيرفني به محل حادثه، از مهم‌ترين دلايل طولاني شدن عمليات زنده‌يابي و البته بي‌نتيجه ماندن اين عمليات  است. 
ديروز،يكي از كارگراني كه در كارگاه مجاور محل حادثه در تونل 42 مشغول به كار بوده، به شرط محفوظ ماندن نام و مشخصات، حقايق تلخي را براي «اعتماد» بازگو كرد. اين كارگر، يك نيروي تحت مديريت پيمانكار و به اصطلاح، «پيماني»  است كه حقوقي بسيار كمتر از نيروهاي «شركتي» دريافت مي‌كند و همچنين، بعد از 22 سال كار در كارگاه استخراج،  اميدي به بازنشستگي مشمول مشاغل سخت و زيان‌آور ندارد و بايد تا 50 سالگي براي دريافت حكم بازنشستگي صبر كند. 
اين كارگر كه با وجود تاكيد پزشك معدن بر ضرورت خروج هر چه زودتر  از بخش استخراج به دليل آسيب‌هاي شديد ريوي، همچنان به دليل اختلاف قابل توجه دستمزد بخش استخراج و تونل، مشغول به تراشيدن لايه‌هاي زغال و استنشاق گوگرد و سيليس است، ديروز و قبل از آنكه از كمربندي «شاهرود»، راه به سمت بيراهه منتهي به معدن كج كند، سراغي هم از خانواده‌هاي ميلاد و سيداصغر گرفته بود؛ سراغ از 3 فرزند سيداصغر 35 ساله كه 4 سال سابقه استخراج زغال داشت و ساكن روستاي «تويه دروار» بود، سراغ از پدر بيمار و مادر سالمند ميلاد 30 ساله كه ساكن «كلاته رودبار» بود و يك سال قبل، دركارگاه استخراج معدن طزره مشغول به كار شده بود و قرار بود تا پايان تابستان، ازدواج كند. 
اين كارگر، در همان چند دقيقه‌اي حرف زد، صدايش مي‌لرزيد چون يادش مي‌آمد كه روزهاي قبل از حادثه، جز ميلاد و سيداصغر، هيچ كارگري حاضر نشد به اين كارگاه برود چون مي‌دانست چه فاجعه‌اي در انتظارش است. 
«كارگاه محل كار ميلاد و سيداصغر، خطرناك‌ترين كارگاه اين معدن بود. ظرف دو ماه گذشته، به‌طور دايم از لايه‌هاي اين كارگاه، زغال استخراج شد بدون اينكه فضاي تخليه شده، با خاك پر و مستحكم شود. پيمانكار ميلاد و سيد، براي جبران تعطيلات نوروزي، مي‌خواست فقط كار پيش برود و از موعد قرارداد خارج نشود. بنابراين، ايمني كارگاه، بي‌معنا بود. اگر قرار به رعايت ايمني كار بود، بايد بعد از هر نوبت استخراج، معادل وزن لايه‌هاي زغال، خاك جايگزين مي‌شد اما اين كار زمانبربود و به زمان‌بندي قرارداد لطمه مي‌زد. پس لايه لايه زغال از كارگاه استخراج شد بدون آنكه فضاي خالي شده، نقطه اتكا داشته باشد. من در اين كارگاه كار نمي‌كردم اما بنا به حجم استخراج مي‌دانم كه ميلاد و سيد، آن‌قدر زغال استخراج كرده بودند كه 10 متر در 80 متر، از داخل بلوك، زغال برداشت شده بود.»
اين كارگر به «اعتماد» گفت كه ميلاد و سيداصغر، چاره‌اي جز قبول دستور پيمانكار نداشته‌اند  چون پيمانكار اين تونل، ظرف دو سال گذشته 1200كارگر را اخراج كرده بود و حالا فقط 200 كارگر با او قرارداد داشتند؛كارگراني كه جرأت اعتراض نداشتند و تا فرق سرشان محتاج نان شب بودند و بنابراين، به هر شرايطي تن مي‌سپردند. 
كارگر «پيماني» معدن طزره، قبل از خداحافظي،گفت كه هيچ اميدي به ديدن دوباره رفقايش ندارد . گفت كه همه ايستادن ها پاي دهانه معدن به اميد نجات تن‌هاي زنده ميلاد و سيد اصغر ،  بي فايده است. گفت كه كل كارگاه ، «قيچي » شده .كارگر « پيماني » معدن طزره ، حرف‌هايش را با پوزخندي به پايان برد، پوزخند به همه شعارها با مضمون «ضرورت ايمني» و «الزام كارفرما به رعايت ايمني» و «اول ايمني، سپس كار».... شعارهايي كه در چاه‌هاي تاريك زغال، هيچ معنايي ندارد:«در كارگاه‌هاي معادن پيمانكاري، استاد كاري وجود ندارد. اگر استاد كار پاي كارگاه حاضر بود، فكر مي‌كني اجازه مي‌داد ميلاد و سيد، دو ماه در يك حفره خالي شده بدون اتكا بمانند وكار كنند؟ استاد كار براي پيمانكار، يك نمايش است و بس. 
اگر استادكار با تجربه در اين كارگاه و در اين تونل بود، اگر استاد كار، جرات اعتراض و يادآوري خطر به پيمانكار داشت، اِكلون(چاه‌هاي قائم استخراج)  نبايد كشته مي‌داد. معدن نبايد كشته مي‌داد.كارگر زير آوار نمي‌مرد. الان 70 متر كوه چسبيده به كف زمين، آن زير مي‌خواهند دنبال چه  بگردند؟ چكمه و كلاه و ناخن شكسته اين بدبخت‌ها به چه درد خانواده‌شان مي‌خورد؟»


  در ششمين روز از حادثه ريزش تونل 42 معدن طزره، در حالي كه هيچ اميدي به زنده ماندن ميلاد روشنايي و سيداصغر افضلي،كارگران محبوس زير خروارها آوار سنگين و سنگي معدن نيست و سخنگوي اورژانس كشور هم در آخرين خبر از 115 ساعت عمليات امداد و نجات، فقط قادر به ابراز اميدواري براي زنده‌يابي اين كارگران بوده، فرماندار دامغان، ديروز خبر داد كه به دنبال اولين ريزش حجيم در روز شنبه، تخته سنگ‌هاي بزرگ زيادي هم از داخل معدن سقوط كرده و حالا هر چه انجام مي‌شود، صرفا تخليه اين آوار است. 
  به ‌دنبال دستور ويژه وزير تعاون، «علي مظفري» مديركل بازرسي كار، مسوول رسيدگي به اين حادثه شد. در اين دستور، بررسي ويژه و فوري اين حادثه با هماهنگي مديران كل اجرايي استان‌ مورد تاكيد است. همچنين به مظفري ماموريت داده شد، ضمن اقدام اصلاحي در ايمن‌سازي محيط كار كارگران، هر چه سريع‌تر نسبت به معرفي عوامل ايجاد اين حادثه به دستگاه قضايي اقدام كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون