• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4955 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۹ خرداد

برادران شرلي

مرتضي ميرحسيني

ماجراي ورودشان به ايران به چنين روزهايي از بهار سال 977 خورشيدي برمي‌گردد. آن زمان تازه شاه‌عباس در جنگي سخت بر ازبك‌ها پيروز شده بود و گام به گام در مسير نوسازي كشور پيش مي‌رفت. برادران شرلي (آنتوني و رابرت) كه ونيز و حلب و بغداد را زير پا گذاشته و به ايران آمده بودند نخستين‌بار در قزوين با شاه عباس ديدار كردند. گويا 25 بازرگان ديگر هم در اين سفر همراهي‌شان مي‌كردند، اما هدف‌شان تجارت نبود يا حداقل اينكه اين موضوع براي‌شان اولويت اصلي محسوب نمي‌شد. مي‌خواستند به نوعي از دشمني ميان ايران و عثماني، به نفع دولت‌هاي اروپايي بهره بگيرند و با استفاده از اهرم ايران، فشار عثماني‌ها بر اروپا را كم كنند. دل شاه را -كه خودش از مدت‌ها پيش به جنگ با عثماني‌ها و بيرون كردن آنان از نواحي غربي كشور فكر مي‌كرد- به دست آوردند و همراه او به پايتخت، به اصفهان رفتند (آن زمان عثماني‌ها چند شهر ايران از جمله تبريز را در اشغال خود داشتند). البته نمي‌گفتند كه واقعا چه نيتي در سر دارند و چرا به ايران آمده‌اند و حتي ورودشان به كشور ما و ملاقات با شاه را به اتفاق و دست تقدير منسوب مي‌كردند. شاه عباس هم خودش را به آن راه زد و به قول زرين‌كوب «از اين تصادف استفاده كرد و چون دريافت كه بعضي از همراهان آنها در فن توپ‌ريزي و ساختن سلاح‌هاي آتشين هم مهارت دارند به وسيله آنها ارتش شخصي خود را كه در حال تشكيل بودند به اين‌گونه سلاح‌ها مجهز كرد.» بايد به اين نكته دقت داشت كه برادران شرلي نبودند كه ايرانيان را با سلاح گرم آشنا كردند. از زمان شاه اسماعيل، يعني همان بدو تاسيس سلسله صفويان چنين تسليحاتي در كشور ما وجود داشت و حتي شاه تهماسب چند محموله تفنگ از پرتغالي‌ها خريده بود (تفنگ‌هايي كه ونيزي‌ها سال 1471 براي اوزون حسن آق‌قويونلو فرستاده بودند در قبرس توقيف شده و هرگز به ايران نرسيده بود). پس نقش برادران شرلي -‌كه بسياري از مورخان برجسته‌اش مي‌كنند‌- چه بود؟ آنان در طرح بزرگ شاه عباس براي خودكفايي در توليد توپ و تفنگ نقش موثري ايفا كردند و او را در ساخت كارگاه‌هاي اسلحه‌سازي و توپ‌ريزي ياري دادند. شاه عباس كه به جز جنگ با عثماني‌ها، به فروشكستن قدرت قبايل قزلباش -‌كه روساي آنان سران ارتش ايلياتي ايران بودند‌- نيز فكر مي‌كرد «تشكيل يك ارتش جديد را كه داراي انضباط محكم و تحت فرمان مستقيم خود او باشد، لازم مي‌ديد و چون از روي تجربه شخصي دريافته بود كه ارتش عثماني نيز غالبا هر وقت در جنگي بر ايران پيروزي يافته بود برتري آن به كارايي اسلحه و تجهيزاتش مديون بود، ضرورت تجهيز چنين ارتشي را هم كه مجهز به اسلحه آتشين و مخصوصا به توپخانه موثر و كارساز باشد، شرط نخست براي آمادگي جهت درگيري با عثماني مي‌شناخت.» از اين‌رو ورود برادران شرلي و هياتي كه اين دو با خود به ايران آوردند به فصلي مهم در داستان زندگي و پادشاهي شاه عباس تبديل شد. البته اين دو برادر، يكي زودتر و ديگري ديرتر از طرف شاه عباس مامور مذاكره با شاهان اروپايي هم شدند و با پيامي از طرف او براي همتايان غربي‌اش، نقش سفير را نيز ايفا كردند. اما كوشش‌هاي آنان در انجام اين وظيفه، نتيجه چنداني نداشت و به آن اتحاد نظامي ضد عثماني -كه همه طرف‌ها از ابتدا به آن اميد داشتند‌- منتهي نشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون