• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4955 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۹ خرداد

كرونا چه جوري تو اين گرما دوام مياره؟!

هوا گرم است و قرار است گرم‌تر هم بشود. بسياري از اين گرما كلافه‌اند و تلاش مي‌كنند ساعت‌هاي كمتري را بيرون بگذرانند. تركيب گرما و كرونا باعث شده تا كاربران توييتر فارسي با داغ كردن هشتگ «گرما» به اين موضوع واكنش نشان دهند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست.
«اون مازوخيستي كه از گرما با موهاي خيس ميشينه جلوي پنكه ولي ليوان چايي از دستش نميفته كيه؟ منم منم»، «سياه كه قشنگه، از گرما ميميري بچه»، «كولر و اسپيلت روشنه فقط يه محدوده خاصي رو قطب ميكنن بقيه خونه آدم از گرما ميتركه»، «از صبح دو قوري چاي خوردم و نميدونم چرا تو اين گرما در حالي كه شرشر عرق مي‌كنم، اينقدر ميچسبه»، «تا حالا كسي به خاطر شدت گرما و آفتاب افسردگي گرفته؟ من گرفتم»، «اين دفاتر خارجي‌ها رو ديديد كه يك طرف كلا شيشه است و نمايي از شهر و برج‌ها در اون ديده ميشه. چند تا دفتر اينجوري در تهران ديدم، اينقدر نور در طول روز زياد است كه به سختي ميشه صفحه مانيتور را ديد. در تابستان به‌شدت گرم مي‌شود. نماي بيرون هم معمولا پشت‌بام ديگر خانه‌هاست»، «با همون بچه ۹ساله همسفر داشتيم جاهاي قديمي شهر رو مي‌ديديم؛ كلافه و گل‌انداخته از گرما با لهجه اصفهاني گفت تاريخ بس‌تون نيست؟»، «اون زمان بچه بوديد مدرسه مي‌رفتيد، بعد امتحانا تعطيل بوديد و خب منطقي بود عاشق تابستون و گرما باشيد. الان كه بزرگ و عاقل شديد بسه ديگه، طي يه حركت جمعي با تمام وجود از تابستون متنفر باشيد»، «خدايي تابستون ديگه چي به جز گرما داره»، «خب ديگه گرما بسه وقتشه برف بياد»، «گرما در تابستان رابطه مستقيم با اعصابم داره»، «اين گرما واسه ساعت دو بعدازظهره نه هفت و نيم صبح»، «واقعا بيدار شدن از گرما بدترين نوع بيدار شدن تو زندگيه»، «اين گرما قشنگ چهل، پنجاه درصد افسرده‌ترم مي‌كنه، همش منتظرم شب شه، يكم خنك شه كه به زندگيم برسم»، «جمعه خود را چگونه گذرانديد؟ - تا ساعت ۱۲ وسط گرما توي تعميرگاه»، «ذوب شديم از گرما!»، «امروز، خيلي گرمه و من احساس مي‌كنم واقعا نميتونم نفس بكشم از گرما»، «يك روز هم كه از گرما بيدار نميشي همسايه خوش‌فرهنگت، سنگ‌بُري ميكنه»، «تركيب ماسك و گرما خيلي سمه»، «مهم نيست چه فصلي از سال باشه، پتو يار هميشگي منه حتي اگه قرار باشه از گرما ذوب شم و بميرم»، «فكر نكنم ديگه هيچكس رو انقدر دوست داشته باشم كه وقتي خودم دارم از گرما مي‌سوزم كولر رو بگيرم سمت اون»، «كاش شركت‌ها مثل مدرسه تابستونا تعطيل‌ مي‌شدن، نميتونم اصلا انرژي ندارم‌ تو اين گرما»، «توي اين گرما فقط استخر جوابه»، «از گرما فنا منم»، «برام سواله كه اين موجود دوپا، چجوري تونسته قبل از كولر و يخچال تو گرما بقا پيدا كنه»، «ما خودمون داريم تو اين گرما هلاك ميشيم كرونا چجوري تو اين گرما دوام مياره»، «نه كه خيلي زندگي روال بود اين گرماي هوا هم از يه طرف تموم نميشه»، «توي گرماي 41 درجه سر چهارراه ايستاده با يه دستمال و شيشه شور بي‌حال و بي‌جون از شدت گرما، به شيشه ماشين ميزنه و ميگه پول نميخوام فقط يه ذره آب داريد»، «ولي آدمي كه نه ماه سال و از سرما تو آذربايجان يخ ميزنه انصاف نيست واقعا، سه ماهش از گرما كباب بشه»، «گرما از همه‌چي بي‌خودتره! باز توي سرما خودتو ميپوشوني خوب ميشي، توي گرما هر غلطي كني درست نميشه!» و «دوست دارم اينايي كه ميگن فصل گرما خوبه رو بگيرم بندازم تو تنور نونوايي بگم: خوبه؟ خوش ميگذره؟».

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون