• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3275 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲ تير

زمان براي مذاكره در افغانستان

چگونه با طالبان بايد گفت‌وگو كرد؟

  جيمز دابينز و كارتر مالكاسيان / گفت‌وگوهاي صلح و حتي خود صلح، ممكن است دست‌ها در افغانستان را ببندد. در طول چند ماه گذشته، افغانستان، پاكستان و طالبان افغانستان گام‌هاي غيرمنتظره‌اي به سمت مذاكرات برداشته‌اند. در اوايل ماه مه، اعضاي طالبان و دولت افغانستان حتي در قطر ملاقات و براي شروع رسمي مذاكرات ابراز تمايل كردند.
از سال 2001، فرصت براي مذاكرات صلح به وجود آمده است. اما اين‌بار شرايط ممكن است متفاوت باشد. اشرف غني، رييس‌جمهور جديد افغانستان، مذاكرات صلح را در راس دستور كار خود قرار داده است. پاكستان و چين هر دو به نظر مي‌رسد مايل به كمك به شروع روند هستند و طالبان خود اشاره كرده كه آنها ممكن است مايل به حمايت از پايان دادن به خشونت   باشند.
ايالات متحده بايد زمان آنچه مي‌تواند به روند رو به جلو صلح بينجامد را در اختيار بگيرد. واشنگتن بايد تركيبي از ابزارهاي هويج و چماق استفاده كند. در سال 2007، جيمز فرون متخصص علوم سياسي در اين مورد اشاره داشت كه مذاكره صلح ممكن است تنها 16 درصد از جنگ‌هاي داخلي و شورش را پايان دهد، با اين حال بهترين گزينه براي افغانستان و ايالات متحده است.
يك قدم به جلو، دو گام به عقب
در دسامبر سال 2001، يك گروه از مقامات عاليرتبه طالبان با حامد كرزي كه به زودي رييس‌جمهور افغانستان شد، در قندهار پايتخت جنوبي طالبان ملاقات كرد. آنها به كرزي نامه‌اي دادند كه احتمالا توسط ملا عمر رهبر عالي طالبان امضا شده بود، با شرح اينكه چگونه طالبان ممكن است به شكل مسالمت‌آميز اقدام به كناره‌گيري از قدرت كند، اما مقامات ايالات متحده با نپذيرفتن مصونيت ملاعمر، با شتاب نيروهاي امريكايي و افغان را به شهر قندهار فرستادند. در سال 2002، هيات‌هاي ارشد طالبان بار ديگر با كرزي ديدار كردند. اما ايالات متحده قويا دولت را از مذاكره با طالبان منصرف كرد. در همان سال، نيروهاي نظامي امريكا حتي احمد متوكل، وزير امورخارجه طالبان را زماني كه براي ديدار با دولت افغانستان به كابل آمده بود، دستگير كردند. تا آنكه از سال 2003، طالبان تمركز خود را به گرفتن قلمرو تغيير داد و پس از آن حملات طالبان در سال 2006 آغاز شد. در درون طالبان، يك جناح ميانه رو علاقه‌مند مذاكرات است و در سال 2008، ملا عبدالغني برادر، معاون ملا عمر، اجازه داد زيردستان وي با مقامات دولت افغانستان تحت نظارت عربستان ديدار كنند. همان زمان، يك هيات طالبان با كاي آيده، فرستاده سازمان ملل به افغانستان، در دوبي ديدار كرد. اما همه ارتباطات در فوريه 2010 متوقف شد، زماني كه مقامات پاكستاني براي اثبات حق وتو پاكستان در مذاكرات مستقيم كابل و طالبان، ملا برادر را در كراچي دستگير كردند. يك مقام امنيتي پاكستان در سال 2010 به روزنامه نيويورك تايمز اعتراف كرد: «ما برادر را بازداشت كرديم... چون [طالبان] در تلاش بود به يك معامله بدون ما دست يابد. ما از طالبان محافظت كرديم. آنها به ما وابسته هستند. ما اجازه نمي‌دهيم آنها به معامله‌اي با كرزي و هندي‌ها دست بيابند.»
در همين حال، ايده مذاكرات صلح، براي نخستين بار در دولت باراك اوباما، رييس‌جمهور ايالات متحده توسط ريچارد هالبروك، نماينده ويژه اوباما در افغانستان و پاكستان، و بارنت روبين، يكي از مشاوران ارشد هالبروك مطرح شد تا در هنگام ديدار كرزي از واشنگتن در ماه مه 2010، اوباما ممنوعيت مذاكره با طالبان را كه مصوب دوران بوش بود، لغو كند. در نتيجه، يك ماه بعد، كرزي در لويه جرگه، بحث در مورد امكان مذاكرات صلح را به ميان آورد. و در ماه سپتامبر، او شوراي عالي صلح را از چهره شناخته شده مجاهدين و اعضاي سابق طالبان تشكيل داد. اين شوراي 70 نفره توسط برهان الدين رباني رييس‌جمهور سابق افغانستان   رهبري  مي‌شد.
در نوامبر 2010، ديپلمات‌هاي ايالات متحده و نمايندگان طالبان براي نخستين بار در آلمان ملاقات كردند. پس از مدتي تاخير، مذاكرات ميان ايالات متحده و نمايندگان طالبان در اواخر سال 2011 آغاز شد و تا ماه‌هاي اوليه سال 2012 ادامه داشت، زماني كه طالبان با واشنگتن قطع ارتباط كرده و مذاكره با كابل را آغاز كرد. شرط طالبان براي كابل آزادسازي تعدادي از سران اين گروه بود كه در زندان گوانتانامو بازداشت بودند. اما مقامات پنتاگون مي‌گفتند آزادي سران طالبان تنها در صورت آزاد شدن بائو براگدل گروگان امريكايي از دست اين گروه امكان‌پذير است. طالبان نيز به واشنگتن سيگنالي فرستاد كه آماده آغاز دوباره مذاكرات است. به اين ترتيب دفتر نمايندگي طالبان در قطر بازگشايي شد. اما زماني كه پرچم امارت اسلامي بر فراز اين دفتر به احتزار در آمد و امريكا از مقامات قطر خواست اين پرچم را حذف كند، طالبان تمام راه‌هاي ارتباط با واشنگتن و كابل را بست. با آنكه ارتباط مجدد بين آنها در سال 2014 موجب تبادل پنج رهبر طالبان با سرباز گروگان   امريكايي شد.
طالبان چه  مي‌خواهند
بازيكنان مختلف در طالبان به مذاكره تمايل دارند. جناح ميانه، از جمله اعضاي شوراي كويته (سازمان مركزي جنبش) و رهبران مذهبي با نفوذ هستند كه خواستار پايان دادن به خونريزي هستند. اما برخي رهبران طالبان، از جمله معاون فعلي ملاعمر، ملا اختر محمد منصور، موضع سختي دارند. با بازگشت قابل توجه طالبان پس از 2001، منصور معتقد است كه اين گروه شانس پيروزي قطعي در يك جنگ طولاني را دارد. با اين حال طالبان چه معتدل و چه تندرو خواستار خروج   نيروهاي خارجي هستند.
اكنون اين سوال وجود دارد كه اگر طالبان تصميم به شركت در مذاكرات صلح بگيرد، آنها خواستار چه خواهند بود. به گفته برخي كارشناسان افغانستان، مانند توماس راتينگ، مايكل سمپل و تئو فارل، ممكن است طالبان با سه شرط براي امريكا مايل به صلح باشد: يكي چشم‌پوشي از القاعده است. در سال 2009، شوراي كويته اعلام كرد كه اگر نيروهاي خارجي افغانستان را ترك كنند، طالبان به كشورهاي ديگر حمله نخواهد كرد و نه به گروه‌هاي تروريستي خارج افغانستان اجازه مي‌دهد در اين كشور پايگاهي براي عمليات خود ايجاد كنند. نقطه بعد در تناقض با قانون اساسي افغانستان است كه قابل دفاع نيست. آنها مشروعيت دولت را قبول نداشته و خواستار تشكيل دولت هستند. به عبارت ديگر پذيرفتن اين شرط نه به معناي آتش‌بس كه واگذاري دولت به طالبان است. خواست مهم ديگرطالبان به احتمال زياد خروج همه نيروهاي امريكايي از افغانستان است.
جنگ و صلح
با وجود حمايت خارجي و تمايلي داخلي براي مذاكرات، امريكا مي‌تواند در پنج گام به سوي مذاكرات  قدم بردارد.
گام اول:  صلح از ميدان جنگ آغاز مي‌شود و ابتدا بايد يك پيروزي بزرگ بر طالبان كسب كرد. تابستان فصل جنگ است اگر طالبان متحمل شكست سنگين شود دليل كمي براي چانه‌زني خواهد داشت.
گام دوم:  تاكنون دولت افغانستان در يك مدل بي‌تصميمي بوده و ايالات متحده بايد در پشت صحنه وزن كمك خود به غني و عبدالله را براي تشكيل يك دولت منضبط افزايش دهد.
گام سوم: كمك‌هاي نظامي و غيرنظامي به پاكستان است تا اين كشور طالبان را در ميز مذاكره نگه دارد.
گام چهارم: ايالات متحده بايد بپذيرد كه صلح مستلزم تنظيم يك قانون اساسي جديد براي افغانستان و تبديل طالبان به بخشي مشروع از دولت افغانستان است.
گام پنجم:  وقتي بايد برداشته شود كه حل و فصل بحران آغاز شده. ممكن است ايالات متحده مجبور باشد سربازان خود را براي حفظ امنيت در هنگام بحث درباره قانون اساسي و انتخابات جديد در زمين حفظ كند اما امريكا بايد متعهد شود كه در صورت خارج شدن كامل نيروهايش همكاري استراتژيك با افغانستان را حفظ مي‌كند. در غير اين صورت ممكن است توازن قدرت به نفع طالبان تغيير كند.
در هر صورت بدون فشار ايالات متحده ممكن است مذاكرات هرگز اتفاق نيفتد و يك جنگ داخلي تمام‌عيار ممكن است اجتناب‌ناپذير باشد. شواهد كمي وجود دارد كه طالبان به تنهايي مي‌تواند القاعده يا داعش را شكست دهد و ممكن است افغانستان به عراق ديگر تبديل شود.
منبع: فارين   افيرز

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون