روزنامه رايگان و مخاطب فرضي
ابراهيم عمران
در مناسبتهاي مذهبي و برخي اعياد؛ به سنت ديرين، ناهار در برخي مساجد و تكايا پخش ميشود حول و حوش بازار. و به همين دليل از گوشه و كنار، جمعيتي بيشتر از هر روز به صف نماز ميايستند و هم بهره روحي و معنوي ميبرند و هم وعدهاي رايگان تناول ميكنند. كه فينفسه آنچنان هم نميتوان بدان خرده گرفت. شايد از دل همين تكوعدهها افرادي باورمندتر به شعائر و مذهب پديد آيد. بحث اين نوشته اما اين افراد موقتي و گذرا نيستند. بر اين نگره اگر بخواهيم به موارد ديگري بپردازيم؛ ميتوان به حوزههايي چون سينما؛ بازار نشر كتاب و مطبوعات هم پرداخت. چند سال قبل در روز سينما و رايگان بودن بليت، همگان شاهد بوديم كه چگونه هجوم به سالنها باعث شكسته شدن شيشهها و مسائل بعدي شد و بعد آن ديگر اين مخاطبان يك روزه يادي از سينما و پرده آن نكردند! حال پرسش اين است اگر بر فرض مثال در حوزه روزنامهخواني با اين وضع موجود كمخواني؛ اطلاع داده شود كه در روزي مشخص روزنامهها رايگان هستند و همگان ميتوانند از دكهها هر روزنامهاي كه خواستند را تهيه نمايند، آيا ميتوان اميد داشت بسان آن مسجدها كه پر ميشود براي ناهار نذري يا سالن سينما؛ مخاطبان روزنامهها هم افزون شود در آن روز خاص فرضي؟! آيا هر امر رايگان و مفت؛ بالمآل مشتري و مخاطب دارد؟ به حتم بارها سر كوي و برزن ديدهايم كريستالهايي به رايگان به افراد داده ميشود يا تعويض نو و كهنه صورت ميگيرد. بهراستي در پس اين كارها؛ صاحب حرف و مشاغل در پي چيست؟ در امر تجاري يكي بخر دوتا ببر؛ مرسوم است و هم فال است و هم تماشا. و نفعي به طرفين خريدار و فروشنده ميرسد. ولي در حوزه فرهنگ اگر اين تصميم فرضي رايگان بودن مطبوعه در روزي مشخص گرفته شود با همه مشكلات موجود در روزنامهها؛ آيا كشش و مخاطبي پيدا ميكنند روزنامهها؟ به باورم امر فرهنگي حتي اگر در برخي مواقع رايگان هم شود؛ در اين برهوت و شرايط حاد و شاذ به قول قدما ره به جايي نخواهد برد. چه در سبد خانوار پايين و رو به متوسط، متاسفانه ديگر امور فرهنگي معنايي ندارد. يعني ذهن اصولا جايي براي اينكه به اين موارد بپردازد، مجال و يارايي در خود نميبيند. پس توفيري ندارد كه امري رايگان باشد يا پولي. نميدانم شايد كمي روياپردازانه باشد كه روزي اين پيشنهاد عملي شود ولي دل است ديگر و نگاه وراي آن. شايد در پس اين رايگان بودن خوانندگان جديدي رخ بنمايند! راستي مدتها نديدهام دست رهگذري روزنامه و مجله باشد! اگر شما هم بسان من هستيد اين نوشته را درك ميكنيد؛ البته اگر نقض غرض نباشد و خوانندهاي باشد...!