روايتي از انفجار ساختمان حزب جمهوري اسلامي( 7 تير 1360)
محمود فاضلي
فعاليتهاي سيدمحمد حسينيبهشتي او را به هدف حمله مخالفان نظام تبديل كرد، ولي قاطعانه در برابر توطئههاي متعدد دشمنان ايستادگي كرد. از جمله چهرههايي بود كه با اقدامات بنيصدر، رييسجمهور وقت و مشي به كار گرفته شده او در اداره كشور مخالف بود. از طرف بنيصدر و نيز روزنامه انقلاب اسلامي و دفتر هماهنگي رييسجمهور، شديدترين حملات عليه او صورت گرفت. بعد از صدور راي عدم كفايت سياسي بنيصدر در 31 خرداد 1360 در مجلس، همراه با شهيدرجايي و هاشميرفسنجاني، عضو شوراي موقت رياستجمهوري شد. در 7 تير 1360 هنگام سخنراني در گردهمايي حزب جمهوري، در سرچشمه تهران با انفجار بمبي كه توسط محمدرضا كلاهيصمدي يكي از اعضاي سازمان مجاهدين خلق در سالن اجتماعات حزب كار گذاشته شده بود، همراه 72 نفر از يارانش به شهادت رسيد.
سعيد شاهسوندي عضو باسابقه و پيشين سازمان مجاهدين كه در سالهاي اخير به منتقد جدي اين سازمان تبديل شده، نقش اين سازمان را در اين انفجار چنين روايت ميكند: «شامگاه 7 تير، اولين و بزرگترين عمل مسلحانه سازمان مجاهدين خلق عليه جمهوري اسلامي رقم خورد: انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي. شب عمليات، علي زركش، عليرضا معدنچي، احمد شادبختي و همسرش، محمدعلي جابرزادهانصاري، من و همسرم در خانهاي مخفي در اول اتوبان عباسآباد حضور داشتيم. زركش خبر عمليات را به تعدادي از ما داد و گفت: «امشب منتظر يك خبر هستيم. امشب بشين پشت دستگاه صامت و منتظر يك خبر باش.» ما از طريق دستگاه شنود بيسيم پاسداران و كميتهها به گوش بوديم. وقتي ما خبر را شنيديم، از انفجارات و شنودهايي كه ميآمد، فهميديم كه داستان چيست.
شاخص پيروزي عمليات كشته شدن آيتالله بهشتي بود. بمب در زير تريبون سخنراني ايشان كار گذاشته شده بود. ساعت ۹ شب انفجار صورت گرفت. شدت موج انفجار و كهنه بودن ساختمان باعث فرو ريختن سقف و ريزش آوار شد. بيشترين تلفات نيز ناشي از ريزش آوار بود. با انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي و كشته و مجروح شدن صدها تن از مقامات عاليرتبه سيكل معيوب و دايره شيطاني خشونت و خشونت متقابل بسته شد.»
او ادامه ميدهد: «درست در فرداي هفتم تير، من و سه نفر ديگر به عنوان گروه موسس «راديو مجاهد»، بنا به دعوت دكتر قاسلمو عازم دفتر محل سياسي حزب دموكرات كردستان شديم. چند هفته بعد، فردي به جمع ما پيوست. ظاهري نجيب و آرام و روحيهاي تشكيلاتي و اجرايي داشت. هويت او براي همه مشخص نبود. او با نام تشكيلاتي «كريم راديو» در بخش فني راديو مجاهد سازماندهي شد. او كسي جز محمدرضا كلاهي، عامل انفجار7 تير نبود. آخرين شنيدههاي من در مورد او اين است كه در روند تحولات ايدئولوژيكي درون سازمان مجاهدين خلق، مسالهدار شد و حتي شنيدم كه از سازمان كناره گرفته و در حاشيه است».
محمدرضا كلاهيصمدي متولد 1338، دانشجوي سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود كه انقلاب ايران به پيروزي رسيد. وي به عنوان عامل انفجار حزب جمهوري در تاريخ 24 آذر 1394 در شهر آلمره هلند به قتل رسيد. به ادعاي رسانههاي هلند، كلاهي پس از ورود به هلند نام خود را به علي معتمد تغيير داد و در يك شركت برق كار ميكرد. او با يك زن افغان ازدواج كرده بود و در حال سوار شدن به ماشين سفيد خود براي رفتن به سر كار بود كه هدف گلوله قرار گرفت.
از كلاهي باعنوان فردي فعال و پرتحرك در حزب ياد ميكنند و دليل اعتماد بزرگاني همچون مرحوم شهيدبهشتي به وي را نيز همين عامل ميدانند. آيتالله موحديكرماني در همين زمينه نقل ميكند: «كلاهي در دل شهيد بهشتي نفوذ كرد و شهيد بهشتي نيز به او اعتماد كرد. من به خاطر دارم كه در جلسه شوراي مركزي حزب، كلاهي ميگفت من بايد تمام اين ساختمان را به لحاظ امنيتي چك كنم تا يك وقت در پي اين ساختمان مواد منفجره كار نگذاشته باشند.»
كلاهي در آن زمان، در حزب جمهوري اسلامي كار ميكرد او در زماني كمتر از دو سال جايگاه خود را تثبيت كرده بود و اين همه در حالي بود كه كمتر اطلاعاتي از او در اختيار كسي از اطرافيانش قرار داشت. او توانسته بود يك بمب را در داخل كارتن كاغذها و بمب ديگري را در درون كيفش جاسازي و به راحتي وارد محل جلسه كند. كلاهي بعد از جاگذاري بمبها، به بهانه خريد چيزي از محل خارج شد و دقايقي بعد، انفجار بمب، سقف بتوني محل جلسه را بر سر حاضران خراب ميكند.