ارتباط مستقيم وزرا با مردم در جادهاي يكطرفه
نازنين متيننيا / عبدالرضا رحماني فضلي، بلافاصله بعد از نشست سياسي با احزاب، به سراغ اينستاگرامش رفت و با عكسي از مجموعه اهالي حاضر در اين نشست، نوشت: «انتشار اخبار اغراقآميز درباره لغو كنسرتها در كشور از مصاديق بداخلاقي اجتماعي است. حجم خبرها به گونهاي است كه حكايت از لغو 50 درصدي كنسرتها دارد. اين درحالي است كه بر اساس آمار سه ماهه اول امسال از 312 كنسرت داراي مجوز تنها 9 كنسرت برگزار نشده كه سه مورد آن از طرف برگزاركنندگان و يك مورد به دليل اشكال محتوايي از سوي وزارت ارشاد لغو شده است. اميد است همگي با تن دادن به قواعد شهروندي شاهد لغو هيچ كنسرتي نباشيم». اين پست تقريبا تا 14 ساعت بعد، 249 لايك گرفته و 22 كامنت. در ميان كامنتها، عدهاي از وزيركشور تشكر كرده بودند و عدهاي ديگر هم از لغو كنسرتها و حتي از لحن نوشته رحماني فضلي انتقاد كرده بودند. در ميان اين دوستان مجازي اما، جواني كامنت گذاشته بود: « حاجآقا، خود رييسجمهور در نشست خبري اخير به اين مساله دامن زدند». وزيركشور بعد از اين پست ديگر جوابي به كامنتگذارها نداده و ترجيح داد كمي بعد عكس ديگري از اهالي نشست بگذارد و درباره منشور اخلاقي انتخابات حرف بزند و اينكه شفافسازي منابع مالي انتخاباتي مورد مهمي است و وزارت كشور آماده دريافت انتقادها و پيشنهادها در اين زمينه است. به اين ترتيب وزير تازهوارد به اينستاگرام، دقيقا به همان شيوه و روش وزراي ديگر كابينه كه سابقه حضور قديميتر و فعالتر در فضاي مجازي را دارند، وارد ميدان شده است تا هدايت رسانهاي اخبار مربوط به وزارت كشور را در دست بگيرد و به شكل مستقيم و فارغ از تمام رسانهها، اطلاعرساني كند. راه و روشي كه به همان اندازه ارتباط مستقيم با مردم است و مزاياي خاص خودش را دارد، در دو سال اخير ثابت كرده كه معايبي هم دارد و مهمترينش رها شدن اخبار و اتفاقهاست؛ وزراي كابينه شخصا به عرصه رسانه ورود پيدا كردهاند و به يمن دسترسي سريع در اينترنت و فضاي مجازي، آنچه خواست خود هست را به سمع و نظر مردم برسانند. براساس اين شيوه، خبرها كمي بعد از رسانهها منتقل ميشود، اما دقيقا به دليل همان انحصار خبري، بعد از انتشار خبر نه كسي پاسخگوي كامنتهاي مردم ميشود و نه محدوديتهاي رسانهها اجازه پيگيري بيشتر ميدهد. مثل همين خبر كه وزيركشور، رسانهها را متهم به بياخلاقي ميكند و تمام اتفاقهاي مربوط به ماجرايي مهم را «اغراقآميز» ميخواند و از آنجايي كه مخاطب اينستاگرامي و فيسبوكي، نه كارش پيگيري اخبار است و نه قرار است حافظه خبري داشته باشد يا حتي تحليلگر حوزه فرهنگ و هنر هم نيست و نبايد باشد، در چنين محيط آزاد رسانهاي، همهچيز يكطرفه اتفاق ميافتد و تمام. در حال حاضر اين جاده يك طرفه، مسيري به ظاهر راحتتر و امنتر براي تمام وزاري كابينه است؛ مسيري كه فقط «اعلان»ها و «اعلام»ها در آن در حال رفتوآمدند و به جز آن نه سوال تازهاي جواب داده ميشود و نه نقد درستي خوانده ميشود و مورد توجه قرار ميگيرد. رسانهها هم كه به «بياخلاقي» متهم شدهاند و چارهاي جز سكوت ندارند و فقط زمان مشخص ميكند كه اين شيوه همزباني با مخاطب، چقدر نتيجهبخش است و انتشار خبرها بدون پيگيري، سوال و سرانجامخواهي، چه تاثيري روي جامعه مخاطب ميگذارد. پيشبيني آن آينده هم كار سختي نيست و از همين حالا هشدار جامعهشناسان و روانشناسان درباره جامعهاي كه اهالي حرفهاي رسانهاش حذف شدهاند را ميشنويم.