ثروتي كه به نتيجه منتهي نميشود
پاريسنژرمن؛ ماشيني كه قطعاتش رو به نابودي است
علي ولياللهي
در چند هفته گذشته پاريس درگير داستان فوقستارهاي بود كه گفته ميشود ميخواهد آنجا را ترك كند. با اين حال براي يك ساعت در پارك دو پرنس فضا براي همدلي فراهم آمده بود، زيرا تيم پاريسنژرمن كه با مسي و نيمار به عنوان دو بال برابر بايرنمونيخ به ميدان رفته بود عملكرد وحشتناكي داشت. عملكرد بدي كه درنهايت به باخت يك بر صفر منجر شد. حالا پاريسيها ميترسند فصل براي آنها در رقابتهاي اروپايي قبل از فوريه به پايان برسد.
امير قطر براي تماشاي بازي رفته بود تا در مرحله يكهشتم نهايي عملكرد پاريس را ببيند. او از جايگاه ويژه بازي را نگاه كرد. البته چه كسي ميداند؟ شايد نيمنگاه او از آنجا به شمالغربي انگليس بود.
در پاريس در مورد علاقه امير قطر به خريد باشگاه منچستريونايتد ناراحتيهايي وجود دارد. گفته ميشود ايلان ماسك هم براي اين معامله وارد شده اما اين كمي دور از ذهن است، ولي خب! امير قطر حتما دوست دارد چيزهايي را بخرد.
احتمالا او در نيم ساعت آخر بازي هيجانزده شد. جايي كه ورود كيليان امباپه به بازي ريتم و سرعت را به تيم پاريسي منتقل كرد. اگر او به زمين بازي نيامده بود پاريسنژرمن به راحتي توسط تيم بانظم و سختكوش بايرن مهار شده بود و آنها توانايي انجام هيچ كاري را نميداشتند.
نشريه لا پاريزين اين مسابقه را Le Grand Soir ناميده بود. به اين خاطر كه اساسا تمام فصل براي PSG در همين بازي خلاصه ميشود. پروژه يكساله باشگاه در همين بازي به نتيجه ميرسد. يا مرگ يا زندگي در طول ۱۸۰ دقيقه رقابت در مرحله حذفي ليگ قهرمانان اروپا در پاريس و مونيخ. پارك دوپرنس در شروع مسابقه بسيار پرتنش بود. اگرچه مانند هميشه بسياري از فرانسويها در كنار يك مسابقه فوتبال فرصت لذت را از خودشان دريغ نكردند و به خواندن آواز و رقص مشغول شدند.
بايرن از همان ابتدا با سه مدافع مركزي به ميدان رفت. شكلي جاهطلبانه به اين معنا كه كينگزلي كومان به عنوان يك بال چپ هجومي به كار گرفته شود. در آن سمت امباپه همانطور كه وعده داده شده بود كار خود را از روي نيمكت آغاز كرد و به جاي او وارن زئير امري ۱۶ساله كه سابقه پوشيدن پيراهن تيم ملي را دارد براي بزرگترين بازي سال در ميانه ميدان به كار گرفته شد.
آمار ميگويد اين بازيكن جوان بهترين بازيكن زمين به نظر ميرسيد. البته قبل از آمدن امباپه وگرنه نيمار شبيه يك موجود موميايي شده بود كه كاري از دستش برنميآمد. از ابتداي بازي تيم پاريس كاملا تخت به نظر ميرسيد. مجموعهاي از قطعات تصادفي كه تلاش بيهودهاي براي شكل گرفتن به خود انجام ميداد. براي مدتي از شروع بازي بايرن تيم مسلط ميدان بود. نه فقط توپ را ميگرفت و نگه ميداشت بلكه كاملا منسجم به نظر ميرسيد. اين تيم موقعيتهايي را هم روي دروازه حريف ايجاد كرد.
در مورد پاريس البته آنها مسي را داشتند. او تنها تاكتيك قابل توجه ميزبان در اين بازي بود كه در عمق زمين توپ ميگرفت و ميدويد. او مغز متفكر تيم بود و گاهي حركاتي عالي به نمايش گذاشت. پاريس گرچه در فاز نگه داشتن توپ خوب عمل نميكرد اما در خط دفاع لااقل منظم به نظر ميرسيد.
در نيمه دوم ناگلزمان تغييراتي در تيمش به وجود آورد. او آلفونسو ديويس را به زمين بازي فرستاد و همين بازيكن چند دقيقه بعد از شروع نيمه دوم با يك ارسال تماشايي كومان را در موقعيت گلزني قرار داد. كومان كه در فينال ليگ قهرمانان دو سال پيش هم دروازه پاريسيها را باز كرده بود موفق شد يك بار ديگر اين كار را تكرار كند.
همينجا بود كه ميزبان فهميد يا بايد از امباپه استفاده كند يا ديگر هيچ شانسي نخواهد داشت. ورود او هيجان را به زمين بازي آورد. او چند بار از سمت راست مدافعان حريف را جا گذاشت. يك بار تك به تك شد و در نهايت موفق شد دو بار دروازه حريف را هم باز كند اما دو آفسايد كه يكي از آنها ميليمتري بود اجازه شادي طولاني مدت را از او و نيمار گرفت. پاريسنژرمن در آن 20 دقيقه پاياني بهتر بود، زيرا امباپه با دويدنهاي هيجاني جان تازهاي به تيم بخشيده بود. در اين بين يك بار هم مسي صاحب فرصتي طلايي شد ولي دروازه زومر فرو نريخت. مسي توپیس را ديد كه از بالاي دروازه منحرف شد. امباپه حتي موفق شد كاري كند كه پاوارد مدافع بايرن از زمين بازي اخراج شود.
اما اين ۲۰ دقيقه واقعا براي تيمي اينچنين ثروتمند كه از انواع و اقسام ستارهها بهره ميبرد اصلا مناسب نيست. تيمي كه به نظر ميرسد در بخشهاي بسيار زيادي دچار مشكل است و از لحاظ ساختار داخلي توانايي كمي دارد. آنها بايد چند روز ديگر در مونيخ به مصاف بايرن بروند و به نظر ميرسد جز اميدواري به درخشش فوق ستارههاي خود برنامه خاص ديگري نداشته باشند. هر چند قانون گل زده در خانه حريف حذف شده و اين خبر خوبي براي آنهاست.
براي پاريسنژرمن كه يك بار ديگر در نيمه راه در آستانه خارج شدن از رقابتهاي ليگ قهرمانان قرار گرفته وضعيت اصلا مناسب نيست. احساس ناهماهنگي، پير شدن و شروع به نابودي قطعات كليدي در اين تيم وجود دارد. در چنين وضعيتي بازي برگشت در مونيخ اصلا آسان نخواهد بود.
منبع: گاردين