مشكلات مربوط به طلاق بايد به صورت ريشهاي حل شود
حسين احمدينياز٭
طلاق راهحلي است قانوني و شرعي براي برونرفت زوجين از مشكلات متعدد اجتماعي كه با آن دست به گريبان هستند، طلاق توافقي يك راه حقوقي است كه قانونگذار در قوانين مختلف اين را پيشبيني كرده است. اما متاسفانه در ساليان اخير يكي از موارد علل افزايش طلاق در خانواده، طلاق توافقي بوده است. با اين وجود اعلام اخير قوه قضاييه مبني بر اينكه طلاق توافقي به سادگي گذشته انجام نخواهد شد، نميتواند مانعي براي جلوگيري از طلاق در جامعه باشد. هر چند اين قانون براي اجراي طرح صيانت از خانواده است، اما واقعيت مساله اين است كه طلاق معلول عوامل مختلفي در جامعه است، از مسائل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حقوقي گرفته تا موارد ديگر، مهم اين است كه نهادهاي دخيل در امر طلاق چه اقداماتي براي پيشگيري واقعي از بروز طلاق در جامعه انجام ميدهند. مهم اين است كه ببينيم چه عواملي موجب طلاق شده است و ما چه اقداماتي انجام دادهايم.
يك كار فرهنگي جالبي در مترو ديدم كه در يك پوستر تبليغاتي اين مساله عنوان شده بود كه بيشترين تبعات طلاق متوجه فرزندان مشتركي است كه نتيجه ازدواجي بودهاند كه منجر به طلاق شده است. به نظر ميرسد زوجين بايد تمرين مدارا داشته باشند، اگر نهادهاي متولي در جامعه بتوانند در جامعه فرهنگ مدارا بين زوجين را ترويج كنند، شايد ديگر شاهد اين نباشيم كه بسياري از مشكلات منتج به طلاق خواهد شد.
مساله اين است كه وقتي ما خودمان را به جاي زوجين قرار ميدهيم و به اينكه چه مشكلي دارند كه تصميم به جدايي گرفتهاند فكر ميكنيم، اگر بتوانيم راهي براي حل اين مشكل پيدا كنيم، خوب است نسخهاي كه براي پيشگيري از طلاق پيچيده ميشود نبايد شكل آمرانه پيدا كند يا به شكل موانع حقوقي اجرا شود. به فرض كه ما طلاق را ظرف شش ماه عملي كرديم، اين موضوع نه تنها موجب اطاله دادرسي و تضييع حق مردم ميشود، بلكه باعث كثرت دعاوي و افزايش معضلات موجود در دادگستري خواهد شد. لذا بهتر است ما به مواردي مثل تمرين مدارا در جامعه و حل و فصل مشكل زوجين از طرق علمي امر بپردازيم و معضلات اجتماعي و اقتصادي در جامعه را كمتر كنيم. اين يك واقعيت است كه زوجين داراي تفاوت نگرش نسبت به هم هستند. اين را وقتي در جامعه ترويج بدهيم كه زوجين بايد با پذيرش تفاوتها زندگي كنند، بسياري از مشكلات برطرف ميشود. بهتر است ما به اين نكته توجه كنيم كه راهكار مناسب براي برون رفت از پديده طلاق در جامعه واقعياتي است كه منتج به ايجاد پديده طلاق شده است. اصلاح شيوهها صرفا از بعد شكلي مساله انجام ميشود، اما از بعد ماهوي تا زماني كه ما موضوع را درمان نكردهايم نميتوانيم مانعي براي طلاق در جامعه ايجاد كنيم. اينها جزو نكاتي است كه بايد در نظر بگيريم كه به چه نحوي ميتوانيم مكانيزم مناسبي براي جلوگيري از طلاق در جامعه داشته باشيم.
نكته ديگري كه ضرورت طرح آن وجود دارد، اين است كه متصديان امر و نهادهاي متولي در امر خانواده، بايد در زمان عقد ازدواج به فكر آينده زوجين باشند كه در آينده اين زوج متوسل به طلاق نشوند. لذا با جابهجايي و ايرادات شكلي نسبت به نهاد حقوقي طلاق توافقي ما نميتوانيم توفيقي براي پيشگيري از طلاق در جامعه داشته باشيم، مهم همان تمرين مدارا است و جلوگيري از ناهنجاريهاي موجود در جامعه و مواردي كه نهاد خانواده را تهديد ميكند. اينها موثر در برون رفت از پديده طلاق در جامعه ما خواهد بود. در بحث مشاوره هم اين مشاورهها نبايد به صورت روتين باشد. ما از پشت ميز نميتوانيم نسخه براي زوجين يا خانوادههايي كه دچار تلاطم و معضل و مشكل اختلافات خانوادگي هستند، بپيچيم. مهم اين است كه ابعاد اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي خانواده و مباحثي كه باعث طلاق ميشود را درمان كنيم. در اينصورت است كه ميتوانيم از بروز طلاق در جامعه پيشگيري كنيم.