• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5598 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۸ مهر

محمد صادق جوادي حصار در گفت‌وگو با «اعتماد» از بازيگران اصلي تحولات فلسطين اشغالي مي‌گويد

ترکیب ديپلماسي و ميدان

مهدي بيك‌اوغلي|بازيگران اصلي حمله حماس به اسراييل چه كشورهايي هستند؟ آيا روسيه به دنبال بهره‌برداري سياسي و تبليغاتي از عمليات توفان الاقصي براي در حاشيه قرار دادن مشكلاتش در اوكراين است؟ راهبرد ايران براي تامين منافع ملي كشور در اين رخداد چگونه بايد برنامه‌ريزي شود؟ اگر حل مناقشه اسراييل و فلسطين از طريق رفراندوم مقدور است چرا از اين راهبرد براي حل ساير چالش‌هاي كشور استفاده نشود؟ اين پرسش‌ها و پرسش‌هاي ديگري از اين دست، اين روزها به تناوب در فضاي عمومي كشور در خصوص ماجراي مقابله حماس و اسراييل مطرح شده است. اما هر اندازه كه ابهامات و پرسش‌هاي بيشتري در خصوص عمليات توفان صحرا و بازيگران اصلي آن مطرح مي‌شود، پاسخ‌ها و روشنگري‌هاي كمتري در خصوص آن بازتاب پيدا مي‌كند. محمدصادق جوادي‌حصار از جمله چهره‌هايي است كه معتقد است، تبعات و پيامدهاي رخداد اخير بسيار گسترده‌تر از وضعيتي است كه در ظاهر نمايان است. به اعتقاد اين فعال سياسي، اين عمليات نشان داد كه شرايط تازه‌اي در منطقه حاكم شده و چنانچه طرف‌هاي مختلف حاضر در منطقه، نظام حكمراني و ساختار تصميم‌سازي خود را با وضعيت فعلي هماهنگ نسازند در ادامه بايد منتظر تكانه‌هاي افزون‌تري باشند. جوادي‌حصار معتقد است ايران بايد رويكرد‌هاي مبتني بر ميدان و ديپلماسي را در هم تلفيق كرده و در بزنگاه‌ها از آن استفاده كند تا بهانه‌اي در اختيار دشمنان كشور براي اعمال فشارهاي افزون‌تر بر ايران فراهم نشود.

 

تحولات فلسطين اشغالي را چگونه تحليل مي‌كنيد، بازيگران اصلي اين رخداد از نظر شما چه افراد، جريانات و كشورهايي هستند و در بطن اين معادله چه دستاوردهايي را جست‌وجو مي‌كنند؟

قبل از هرچيز بايد تاكيد كنم كه نگاه تحليلي من در خصوص اين موضوع از نگاه يك تحليلگر بي‌طرف است. اينكه من به كدام طرف گرايش دارم، بحث ديگري است، اينجا تلاش مي‌كنم در شمايل يك تحليلگر منصف و بي‌طرف مسائل را ارزيابي كنم. 3روز از اجرايي شدن عمليات توفان الاقصي مي‌گذرد، اين پرسش كه آيا حماس با تكيه به توان دروني خود عمليات را برنامه‌ريزي كرده يا اين توانايي به حماس شارژ شده و حماس تحت‌الحمايه كشور يا كشورهايي توانسته اين عمليات را پايه‌ريزي كند، مطرح است. از سوي ديگر اينكه چرا و چگونه با توجه به سابقه اتفاقات و امكانات، ادعاها و توانايي‌هاي اسراييل اين اتفاقات رقم خورده هم موضوع مهمي است. اسراييل مدعي است، يكي از تواناترين و غني‌ترين سيستم‌هاي اطلاعاتي و امنيتي جهان را در اختيار دارد. در واقع اسراييل مدعي است از جهت گستره دامنه اطلاعاتي «گر بر سر خاشاك يكي پشه بجنبد، جنبيدن آن پشه عيان در نظر اوست» بايد ديد چطور اين ساختار قوام يافته اينطور غافلگير مي‌شود و قادر به رصد و پيش‌بيني حركت حماس نشده؟ موضوع ديگر اينكه بايد بررسي كرد كه آيا ادعاهاي اسراييل در خصوص گنبد‌آهنين و ديوار ضد عبور منطقه‌اي كذب بوده يا اينكه توانايي‌هايي مافوق توانايي‌هاي اسراييل ظهور كرده و اسراييل را با مهم‌ترين چالش حيات خود مواجه ساخته است.

مشخص است كه اسراييل از سوي بسياري از كشورهاي غربي به خصوص امريكا و اروپا حمايت مي‌شود. اما اگر قرار باشد حامياني براي حماس براي اجراي عملياتي در حد و اندازه توفان‌الاقصي در نظر بگيريم، اين حاميان چه كشورها و جرياناتي هستند؟

اگر فرض بگيريم، طرف‌ها وكشورهايي از فلسطيني‌ها حمايت كرده‌اند، اين كشورها چه كشورهايي هستند؟ انگشت اتهام در اين قضيه مستقيما متوجه ايران است. بنابر اظهارات قبل و بعد اين رخداد، ايران هيچ ابايي از اعلام حمايت از فلسطين و گروه‌هاي جهادي نداشته است. ايران از فتوحات فلسطيني‌ها خوشحال است و اگر بتواند به اين جريانات منطقه‌اي كمك كرده و همچنان هم مي‌كند. اما اگر كمي بيشتر به زير پوست موضوع دقت كنيم، مي‌بينيم كه احتمالات ديگري هم وجود دارند. مثلا يك گمانه آن است كه فشار جهاني (به ويژه امريكا و اروپا) پس از آغاز جنگ روسيه و اوكراين روي روسيه زياد شده است. روسيه به كمك نيروهاي حماس آمده (اين يك احتمال است) به آنها امكانات و راهبرد نظامي داده و حماس هم براي شكستن حصر غزه از اين كمك‌ها استقبال كرده و راهبرد نظامي مورد نظر روس‌ها را اجرايي كرده است.

اما چرا روسيه بايد يك چنين پروژه پرخطري را برنامه‌ريزي كند؟چه فايده‌اي متوجه روسيه مي‌شود؟

تا توجه افكار عمومي از جنگ روسيه و اوكراين متوجه نبرد حماس و صهيونيست‌ها شود. همان‌طور كه روسيه پيش از اين براي تغيير معادلات جهاني، راهي سوريه شد و از اسد دفاع كرد. اگر قرار باشد امريكا و اروپا پس از اين رخداد به حماس و مردم بي‌دفاع فلسطين حمله كنند با بازخوردهاي منفي فراواني مواجه مي‌شوند. نتيجه وضعي اين راهبرد آن است كه مخالفان بايدن و افراطي‌هاي جمهوري‌خواه كنگره، فشار را بر بايدن و دولت او افزون‌تر كرده و بي‌كفايتي بايدن را فرياد مي‌زنند. اين فضا زمينه را براي پيروزي ترامپ يا چهره‌اي كه رويكرد منعطف‌تري در خصوص نبرد روسيه و اوكراين داشته باشد فراهم مي‌كند. حتي مي‌توان دامنه ارزيابي‌ها را گسترده‌تر كرد و مبتني بر تئوري توطئه گفت سناريويي از جنس 11سپتامبر در اسراييل اجرا شده تا اجازه لشكر‌كشي به امريكا داده شود.البته اين موارد احتمالات است و ممكن است نقض شوند.

اين فرضيه‌ها ممكن است درست باشند يا نباشند، اما چرا اسراييل با اين ميزان تبليغات در خصوص توان نظامي نتوانست يك چنين رخدادي را پيش‌بيني كند؟

اگر نپذيريم كه روس‌ها و امريكايي‌ها و... در اين ماجرا دخالت داشتند، بايد بگویيم اسراييلي‌ها به اندازه‌اي خودشيفته و غره بودند كه فكر يك چنين تهاجمي هم به مخيله‌شان خطور نمي‌كرد. آنها احتمال عملياتي در اين سطح را نمي‌دادند. اسارت نيروهاي نظامي برجسته اسراييلي، همچنين ورود دريايي، هوايي و زميني و... حماس به سرزمين‌هاي اشغالي نشان مي‌دهد آمادگي دفاعي كافي در مرزهاي اسراييل وجود نداشته است.به‌طور كلي گروهي از اين ماجرا خوشحال و گروهي ديگر ناراحت هستند.

اما عواقب و پيامد اين رخداد چيست و چه شرايطي را در منطقه رقم مي‌زند؟ برخي تحليلگران نگران افزايش دامنه‌هاي شعله نبرد هستند.

اين موضوع به كنش‌هاي بازيگران بزرگ جهاني بستگي دارد. در اين رخداد چين موضع پدرخواندگي گرفته و همه را دعوت به صلح كرده است.چين خواستار آتش بس شده و به دو طرف پيشنهاد خاتمه چالش را داده است. همان رويكردي كه در ماجراي تنش‌هاي ايران و عربستان هم اتخاذ كرده بود.از سوي ديگر، روس‌ها با انتشار بيانيه‌اي دو طرف را به آرامش و پرهيز از خشونت فراخوانده‌اند. واكنش امريكا هم در راستاي حمايت از اسراييل بوده، ضمن اينكه ايران هم از حماس حمايت همه‌جانبه‌اي داشته است. با هر عينكي كه به اين عمليات بنگريم نمي‌توان انكار كرد كه ريشه اصلي اين حمله، فشار زايدالوصفي است كه بر نيروهاي حماس و مردم غزه وارد آمده است. مردم فلسطين مي‌بايست بين دوگانه« مرگ تدريجي» در سرزمين‌هاي اشغالي يا «مرگ ناگهاني» در اثر جهاد عليه اسراييل يكي را انتخاب كنند.

قبول كنيد نحوه كنشگري ايران بسيار مهم است. ايران قبلا در ماجراي تهاجم روسيه عليه اوكراين، آسيب‌هايي را متحمل شد. غرب ايران را به دليل حمايت پهپادي و موشكي از روسيه تحت فشارهاي بسياري قرار داد. مبتني بر اين سابقه بسياري از تحليلگران معتقدند، اتخاذ تصميمات مناسب در ماجراي اخير نيازمند تدبير ويژه‌اي است. به نظر شما راهبردهاي ايران بايد چه سمت و سويي داشته باشد؟

به نظرم راهبرد ايران بايد مبتني بر حمايت‌هاي ديپلماتيك و استفاده معقول از ديپلماسي عمومي باشد. ايران بايد كشتار بلاوجه مردم را محكوم كرده و بر امنيت افراد بي‌دفاع و بي‌گناه در طرفين ماجرا پافشاري كند. ايران بايد از كشتار غيرنظاميان در هر سطحي كه باشد، تبري جسته و خواستار پايان دادن به اين مناقشه قديمي باشد. در اين برهه لازم نيست ايران آشكارا جزييات حمايتش از حماس و ساير جنبش‌هاي منطقه‌اي را تشريح كند، در اين مرحله حمايت سياسي كفايت مي‌كند. البته حماس، حزب‌الله، حوثي‌ها و... بارها اعلام كرده‌اند تحت حمايت ايران هستند. اما در اين شرايط خاص نيازي نيست مدام بر نقش ايران در توان‌بخشي به حماس و مقاومت تاكيد شود.نبايد بهانه‌اي به دست دولت‌ها و رسانه‌هاي منتقد و مخالف ايران داده شود تا موج‌هاي رسانه‌اي عليه ايران شكل بگيرد.

به نظرم شما معتقديد در اين برهه ديپلماسي و ميدان بايد در كنار هم و به صورت مكمل عمل كرده و منافع ملي را تامين سازند؟

اين به راهبرد فعال ايران باز مي‌گردد كه چگونه عمل كند و به قول آقاي ظريف ديپلماسي حرف اول را بزند يا ميدان يا تركيبي از هر دو.

براي حل مشكلات بنيادين فلسطين و اسراييل از نظر شما چه راهبردي بايد انديشيده شود؟

پيشنهاد اساسي ايران براي حل مناقشه، برگزاري رفراندوم با حضور همه طرف‌هاي يهودي، مسلمان، مسيحي، عرب و‌... است. البته در سطح داخلي برگزاري رفراندوم براي حل مشكلات به يك تابو بدل شده است، اما ايران اين پيشنهاد را براي حل چالش فلسطين و اسراييل پيشنهاد داده كه پيشنهاد مناسب و عاقلانه‌اي هم محسوب مي‌شود. آموزه‌هاي قرآني ما مي‌گويد: «ياأيُّها‌ٱلذِين آمنُواْ لِم تقُولُون ما لا تفعلُون... اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، چرا چيزي را مي‌گوييد كه خودتان عمل نمي‌كنيد.» هرچند نمي‌توان رفراندوم را يگانه راه‌حل مشكلات دانست، اما بدون ترديد يكي از بهترين روش‌ها براي حل تعارضات و مناقشات جوامع گوناگون است. ايده‌اي كه نه فقط براي حل مشكلات فلسطين و اسراييل بلكه براي عبور از تعارضات داخلي هم كارساز است. موضوعاتي چون حل منازعه ايران و امريكا، مي‌تواند محور همه‌پرسي مهمي شود. مردم پاسخ مي‌دهند كه سياست ايران در مواجهه با امريكا آيا بايد در راستاي ترك مخاصمه در راستای تامين منافع ملي باشد يا رويكردهاي فعلي و حتي رويكردهاي تندتر بايد در دستور كار قرار بگيرد. يا موضوع مسير دستيابي به قدرت در ايران مي‌تواند محور يك همه‌پرسي ديگر قرار بگيرد. آيا مردم نظارت استصوابي فعلي را قبول دارند يا خواستار نوع ديگري از نظام تصميم‌سازي انتخاباتي هستند. ممكن است اكثريت مردم ايران بگويند، خواستار ادامه وضع موجود در خصوص نظارت استصوابي هستند. آيا مردم سبك زندگي مورد نظر خود را خواستارند يا محدوديت‌هاي فعلي در حوزه طرح‌هايي چون حجاب و عفاف، فيلترينگ و... را خواستارند. دامنه‌ موضوعات مي‌تواند وسيع‌تر هم شود. نخبگان، فعالان سياسي و... مي‌توانند وارد عمل شده و موضوعات مطلوب براي همه‌پرسي را تعيين كنند. نبايد فراموش كرد در قانون اساسي ايران، شرايط لازم براي برگزاري رفراندوم تعبيه شده و يكي از قانوني‌ترين روش‌ها براي حل مناقشات داخلي و بين‌المللي است. اين رويكردي است كه ايران عاقلانه درباره حل مناقشه فلسطين هم پيشنهاد داده است. ايران همواره اعلام كرده حل مشكل فلسطين تنها از طريق برگزاري همه‌پرسي ميسر است؛ ايده‌اي كه مي‌تواند مشكلات بنيادين صهيونيست‌ها و فلسطيني‌ها را حل كند، بدون ترديد قادر است، چالش‌هاي نظام حكمراني كشور را نيز حل و فصل كرده و دريچه‌هايي به سمت عبور از معادلات را فراهم سازد.


  پیشنهاد اساسی ایران برای حل مناقشه، برگزاری رفراندوم با حضور همه طرف های یهودی، مسلمان، مسیحی، عرب و ...است. هرچند در سطح داخلی برگزاری رفراندوم برای حل مشکلات به یک تابو بدل شده است
  راهبرد ایران باید مبتنی بر حمایت های دیپلماتیک و استفاده معقول از دیپلماسی عمومی باشد. ایران باید کشتار بلاوجه مردم را محکوم کرده و بر امنیت افراد بی دفاع و بی گناه در طرفین ماجرا پافشاری کند
  چین موضع پدرخواندگی گرفته و همه را دعوت به صلح کرده است.از سوی دیگر، روس ها با انتشار بیانیه ای دوطرف را به آرامش و پرهیز از خشونت فراخوانده اند. واکنش امریکا هم در راستای حمایت از اسرايیل بوده، ضمن اینکه ایران هم از حماس حمایت همه جانبه ای داشته است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون