قيمت نفت، تهديدي براي مذاكرات نيست
«اعتماد» در گفت و گو با علياكبر فرازي، اقتصاددان و سفير اسبق ايران در كشورهاي روماني و مجارستان و معاون امور بينالملل اتاق بازرگاني ايران نقش عربستان در جلوگيري از افزايش قيمت نفت در اجلاس اخير اوپك و تاثير اين مسئله بر مذاكرات هستهيي را جويا شد
گفته ميشود اقدامي كه عربستان در اجلاس اخير اوپك در جلوگيري از افزايش قيمت نفت داشته است، براي رويارويي با ايران و همراه با اغراضي سياسي بوده است. ارزيابيتان از اين مساله چيست؟
از ابتداي تشكيل اوپك، در زمانها و ادوار مختلف، بحث قيمتگذاري نفت و افزايش يا كاهش توليد مبتني بر تقاضاي بازار مطرح بوده است. قطعا آنچه اوپك به آن نگاه ميكند، بحث عرضه و تقاضاي بازار است اما شايبه سياسي بودن برخي تصميمات يا شايبه سياسي بودن حركتهاي برخي كشورها در اين دوره در برخي محافل سياسي و ديپلماتيك نيز شنيده ميشود. به نظرم، فارغ از اينكه عربستان سعودي و كشورهاي ديگر كه با عربستان در رابطه با مساله اخير اوپك هماهنگ شدهاند، چه اهدافي را دنبال ميكنند بايد بگويم كه در نهايت اوپك تصميمي را ميگيرد كه همه اعضا با آن موافق باشند و اگر اكثر اعضا با آن موافق نباشند آن تصميم نيز عملي نخواهد شد. ما اگر شايبه سياسي را در اين باره قبول داشته باشيم، بعيد ميدانم اين كار در درازمدت دوام بياورد زيرا آنچه در درازمدت خودنمايي ميكند و خود را به اوپك تحميل خواهد كرد بحث قيمتگذاري بر اساس عرضه و تقاضا و منافع جمعي اعضاي اوپك است. با نزديك شدن فصل سرما و احتمال افزايش تقاضا، احتمالا شاهد تغيير در قيمتها و عرضه خواهيم بود. يادمان نرود كه اين كاهش قيمت بنابه گفته صاحبنظران مسائل نفتي مبتني بر كاهش تقاضا در بازارهاي چين و شرق آسياست، بنابراين حتي اگر شايبه سياسي بودن اين حركت را بپذيريم بايد گفت اين حركت دوام چنداني نخواهد داشت و آنچه در اوپك تعيينكننده خواهد بود بحث عرضه و تقاضاست كه قيمتها را بالا و پايين ميكند.
در صحبتهايتان اشاره كرديد كه جلوگيري از افزايش قيمت، همراه با شايبههاي سياسي بوده است. گفته ميشود در ديداري كه جان كري با سعودالفيصل در وين داشت، وزير امور خارجه عربستان فارغ از مباحثي كه درباره پرونده هستهيي ايران داشته است، بيان كرده كه اگر توافقي صورت گيرد ديگر نميتوان ايران را در عرصه انرژي مورد مديريت قرار داد و خواستار يك دوره سه، چهار ماهه براي مديريت بازار انرژي شده است. اخيرا نيز رويترز از فشار امريكا به عربستان براي جلوگيري از افزايش قيمت سخن گفته است. در مجموع، آيا ميتوان گفت كه كشورهاي غربي خواستار جلوگيري از افزايش قيمت نفت هستند و عربستان نيز با استفاده از ابزار انرژي در حال گروكشي از آن براي جلوگيري از رسيدن به توافق است؟
اين تحليل در ذات خود دچار يك تناقض است. اگر كشورهاي غربي و امريكا به اين جمعبندي رسيده باشند كه به توافقي دست پيدا كنند، نميآيند ابزاري را به كشوري مثل عربستان سعودي بدهند كه با استفاده از آن ابزار، جلوي توافق را بگيرد.
به هر حال عربستان در طول 30، 40 سال اخير يكي از متحدان استراتژيك امريكا در منطقه بوده و به نوعي مسووليت حفاظت از منافع امريكا را برعهده داشته است.
من كاملا قبول دارم كه عربستان در طول زمامداري خاندان سعودي متحد غرب بوده است اما اينكه بپذيريم غربيها از عربستان خواستهاند تا قيمت نفت كاهش يابد تا پرونده هستهيي به نتيجه نرسد، اين تحليل دچار تناقض است. بنابراين حتي اگر شايبه سياسي بودن اين مساله وجود داشته باشد، نظر من اين است كه در ميانمدت شرايط تقاضا، خود را به بازار تحميل ميكند و عربستان نميتواند با افزايش توليد جلوي افزايش قيمت را بگيرد. نكته ديگري نيز كه نبايد فراموش كنيم، اين است كه با وجود اينكه عربستان جزو متحدان امريكاست اما در سايه بهبود روابط ايران و غرب در پرونده هستهيي، عربستان و متحدانش دچار اين توهم خواهند شد كه از اعتبار و ارزش اوليهشان در ميان غربيها كاسته شده و بنابراين ممكن است آنها يكجانبه قدمهايي براي ضرر زدن به جمهوري اسلامي ايران از لحاظ مالي بردارند كه اين مساله به معناي هماهنگي غرب و عربستان نيست. به نظر من، اگر غربيها با عربستان بخواهند براي شكست مذاكرات هستهيي هماهنگ باشند اين مساله، با اصرار بر لزوم ادامه ديپلماسي و گفتوگو درباره حل پرونده هستهيي متناقض است. من فكر ميكنم غرب ترجيح ميدهد هرچه زودتر و در زمان و فرصت مناسبي كه ايجاد شده است، پرونده هستهيي را خاتمه ببخشد.
با توجه به اينكه به هر حال اكنون با كاهش قيمت نفت روبهرو هستيم، فكر ميكنيد اين مساله چقدر ميتواند دست ايران را در مذاكرات كوتاه كند؟
قطعا كاهش قيمت نفت دست ايران را در مذاكرات كوتاه نميكند. اين را به عنوان يك شعار نميگويم. اين مساله نميتواند ايران را وادار به دست برداشتن از موضعش مجبور كند چراكه هرچقدر نيز قيمت نفت پايين بيايد، پايينتر از دهههاي قبل كه نميرسد. ايران در سختترين شرايط با قيمتهايي پايينتر از الان، زندگي جمعي خود را مديريت كرده و هماكنون نيز ايران از دست بازتري در مسائل اقتصادي برخوردار است و از سوي ديگر، ماهانه شاهد آزادسازي 700ميليون دلار از اموال بلوكه شده هستيم. از طرفي، ايران تا به امروز توانسته به خوبي پرونده هستهيي را مديريت كند. از طرف ديگر، غربيها دريافتهاند كه تحريمها در شديدترين اوضاع خودش كه در دو، سه سال قبل بود نتوانست موجب عقبنشيني ايران از مواضع اصولياش شود.
فكر ميكنيد جمهوري اسلامي ايران چقدر ميتواند از ابزار انرژي در ميز مذاكره استفاده كند؟
به نظرم ميتوان از هر ابزاري در پرونده هستهيي استفاده كرد بالاخص ابزار انرژي. اما اين استفاده، به معناي استفاده منفي نيست و ما نميتوانيم و نميخواهيم كه با ترساندن كشورهاي ديگر كه اگر انرژي به شما نرسد چه و چه ميشود يا راه ارسال و دريافت انرژي سرسخت شود، پرونده هستهيي را سامان ببخشيم. اينها روشهاي امروز جمهوري اسلامي ايران در خاتمه دادن به پرونده هستهيي نيست. روشهايي كه دولت تدبير و اميد در حل پرونده هستهيي دارد روشهايي مثبت و مبتني بر استراتژي برد - برد است و بعيد ميدانم كه ما به دورهيي بازگرديم كه استفاده ابزاري از انرژي ميشد. جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه بايد راههاي ارسال انرژي امن باشد و دولت تدبير و اميد، هيچگاه مايل نخواهد بود كه به استفاده منفي از اين ابزار متوسل شود.