«اعتماد» در گفت و گو با جهانگير كرمي، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بينالملل نقش روسيه در پرونده هستهيي و روابط ايران با اين كشور را مورد بررسي قرار داد كه مشروح اين گفتوگو در پي ميآيد.
به نظر ميرسد روابط ايران و روسيه در يكي، دو سال گذشته در اثر تحولات منطقهيي افزايش و تقويت يافته است و اين روابط، رنگ و بوي اقتصادي نيز به خود گرفته است. ارزيابي شما از اين مساله چيست؟
در يك سال گذشته شاهد افزايش تماسهاي دو طرف بوديم. روسايجمهور دو كشور در سه مرحله با يكديگر ديدار داشتهاند و شاهد ديدارهاي متعدد مقامات اقتصادي دو كشور و برگزاري نشستهايي ميان تاجران و صادركنندگان دو كشور بوديم ولي در عمل هنوز آمار و ارقام مربوط به روابط تجاري ايران و روسيه خيلي افزايش نيافته و علت آن هم اين است كه شايد هنوز اين توافقات و تصميمات به مرحله اجرا نرسيده است ولي شرايط پيشآمده براي دو كشور يعني تحريمهاي غرب عليه روسيه و بحران اوكراين و مسائلي كه در خاورميانه رخ داده است، زمينهساز ارتباطات بيشتر تجاري و اقتصادي ايران روسيه شده و روسيه نيز اين مساله را جدي گرفته است و روسها نيز سعي كردهاند روابط تجاريشان را با ايران و چين و هند و كشورهاي غيرغربي گسترش دهند و بسترهاي مناسبي فراهم شده است كه جمهوري اسلامي ايران بتواند بخشي از نيازهاي خود را از طريق روسيه تامين كند و اين شرايط در مجموع، شرايط مساعدي است و براي همين، اگر ترافيك رفت و آمد مقامات اقتصادي دو كشور را نگاه كنيم، مشاهده ميكنيم اين بخش، از فعالترين عرصههاي سياست خارجي است و بخش مهمي از روابط دو كشور نيز مرتبط با روابط تجاري است و اميدواريم در عمل نيز ارقام و شاخصهاي تجاري دو كشور افزايش يابند و نهتنها به شرايط قبل از تحريمها بازگردند بلكه فراتر از آن نيز برود.
اين نزديكي روابط در بعد سياسي چطور بوده است؟
روابط ايران و روسيه درخصوص مسائل منطقهيي مانند سوريه از سال 2012 افزايش يافتهاند و دو كشور از امنيت و ثبات سوريه منافع مشترك دارند و همكاريهايي در اين باره داشتهاند و بعد از بحران اوكراين نيز اين همكاريها افزايش يافته است و حتي در مساله عراق، خاورميانه و تروريسم منطقهيي هم ايران و روسها اشتراك نظر دارند.
آقاي دكتر! بحث مبادله نفت با كالا ميان ايران و روسيه از ماه ژانويه مطرح بوده است. وزير توسعه اقتصادي روسيه نيز اخيرا بيان كرده كه تلاش ما براي مبادله با ارزهاي ملي است و از توسعه همكاريها و قراردادها سخن گفته است. اين مساله در شرايط فعلي چه معنايي ميتواند داشته باشد؟
اين مساله دو وجه دارد يك وجه آن سلبي است كه دو كشور سعي ميكنند تا با همكاري يكديگر، تحريمها را دور بزنند و اثر تحريمها را كاهش دهند ولي وجه ايجابي نيز دارد كه آن اين است كه به نوعي اين دو كشور ميخواهند تلاش جديتر در همكاري با يكديگر داشته باشند و به تغيير تدريجي مباني اقتصادي جهاني را كه غرب محور بوده و بر مبناي ارز دلار صورت ميگرفته است به ارزهاي ملي تبديل كنند كه اين تلاش باتوجه به نگرش مثبت چين ميتواند قدمي بر بازتعريف ساختارهاي اقتصادي باشد كه فراتر از ساختارهاي موجود اقتصادي است.
ايران و گروه 1+5، در يك سال گذشته مذاكرات جديتري را آغاز كردهاند. نقش روسيه را در اين مذاكرات طي يك سال گذشته چگونه ارزيابي ميكنيد؟
روسها نقش خنثايي در اين روند بازي كردهاند، يعني نقششان نه مثبت بوده كه كمك كنند اين موضوعات حل و فصل شود و نه منفي بوده كه مانع از توافق شوند.
دليل اين نقش خنثا چيست؟
روسيه نگران است كه با توافق هستهيي ايران و 1+5 چه توافقي حاصل شود.
دليل آن، اين است كه فكر ميكنند سطح روابط سياسي و اقتصادي ايران به سمت غرب متمايل شود.
بله.
اما همانطور كه اشاره كرديد به دليل مسائل منطقهيي، سطح روابط ايران و روس در حال افزايش است. انعقاد قراردادهاي تجاري و انعقاد ساخت دو نيروگاه از سوي روسيه براي ايران نميتواند تضميني براي آنها باشد؟
اين يك بخش از داستان است و ايران ميخواهد اطمينان بخشي كند كه روسيه نگران روابط ايران و غرب نباشد ولي بايد ديد كه طرف مقابل چقدر قانع ميشود و طبيعتا ديدگاهها و نظرات مختلفي درباره روابط روسيه با غرب و روسيه با ايران وجود دارد. از عمق ذهن تصميمگيرندگان روسيه ميشود اين را فهميد كه آنها نگران هستند توافق هستهيي يك معامله و توافق بزرگي باشد كه نتيجه و پيامدش اين شود كه ساير مسائل ايران و غرب در يك پروسه تدريجي حل شود و ايران در همكاريهايش با روسيه بازنگري كند.
بنابراين دولتمردان روس سعي كردهاند كه با توافق مخالفتي نكنند ولي كمكي را نيز براي رسيدن به توافق نكنند، كما اينكه روسيه ميتوانست در رسيدن به توافق و كاهش خواستهاي طرف غربي كمك موثري كند ولي نكرد چرا كه اين نگراني برايشان جدي است.
مسائل منطقهيي كه در ماههاي اخير اتفاق افتاد، به چه ميزان در اين ايفاي نقش توسط روسها موثر بوده است؟ مثلا با وقوع مساله اوكراين حرف و حديثهاي متعددي مطرح شده است؟
در خصوص بحران اوكراين، جمهوري اسلامي ايران يك سياست مستقلي را مطرح كرد و خيلي حاضر نشد كه از روسها حمايت كند و در رايگيري مجمع عمومي سازمان ملل نيز نمايندگان ايران شركت نكردند. اين موضوع مبتني بر مباني سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بود ولي روسها انتظار داشتند كه ايران از روسيه حمايت كند ولي ايران معتقد نبود كه بحران اوكراين مساله مرتبط با پرونده هستهيي است و ما از آن بحران منافعي داريم.
به نظر ميرسد كه روسيه از تمديد مذاكرات ناراحت نبود. فكر ميكنيد به چه ميزان ايران به كارت بازي روسيه تبديل شده است؟
من اين مساله را قبول ندارم چرا كه سياست ايران درباره پرونده هستهيي، سياستي كلان است كه سالها دنبال شده است و اينكه ايران بخواهد روند ديپلماسياش را چگونه دنبال كند، ربطي به كارت بازي روسها يا غيرروسها ندارد ولي من اين را ميپذيرم كه رفتن پرونده هستهيي ايران از آژانس به شوراي امنيت ما را در موقعيت خطرناكي قرار داد كه هزينههاي زيادي را براي ما داشت و نقش روسيه و چين خيلي جدي است چرا كه به سوق دادن پرونده از آژانس به شوراي امنيت نقش مثبتي داشتند و قطعنامههاي ششگانه نيز هميشه راي مثبت دادند.
به نفع چين و روسيه است كه پرونده هستهيي ايران بحرانساز نشود اما اين به معناي حل پرونده هستهيي نيز نيست بلكه ميخواهند پرونده هستهيي بينابين بماند، يعني هم ايران هستهيي نشود و هم بر اثر تحريمها نيازمند روسيه و چين باشد و قاطعانه ميگويم كشوري مثل چين بهشدت نگران حل و فصل پرونده هستهيي است چون بازارش را از دست خواهد داد، بنابراين تلاشي نيز نخواهد كرد هرچند ممكن است مخالفتي نيز نكند ولي به هيچوجه هم خوشحال از توافق نميشوند.
متاسفانه با اشتباه محاسباتي كه در كشور صورت گرفت پرونده هستهيي به سمتي رفت كه خروج از آن شرايط مخالفان جدي نيز پيدا كرده است.
كشورهايي مثل عربستان و كشورهاي عربي و رژيم صهيونيستي ميگويند ولي برخي كشورها مخالفتشان را بيان نميكنند ولي عمق وجودشان مخالف حل و فصل پرونده هستهيي است و از ايران در فشار سود ميبرند مانند آذربايجان و تركمنستان تا امارات و قطر و اميدوارم با تدبير دستگاه ديپلماسي كشور اين پرونده هستهيي حل و فصل شود تا اين هزينهها كاهش يابد.