واكنشها به انصراف عليزاده از دريافت نشان شواليه فرانسه ادامه دارد
ناظري اطلاعي ندارد، اما شجريان نامه مينويسد
نازنين متيننيا / شهرام ناظري به «اعتماد» ميگويد كه اطلاعي از جريانات ندارد، اما محمدرضا شجريان در نامهيي سرگشاده از اعتراض به بادمجان دورقابچينهايي ميگويد كه نام يك نشان را پيشوند نام هنرمند مورد علاقهشان ميگذارند. اينها، واكنشهاي جداگانه دو هنرمند بزرگ موسيقي ايران است كه نشان شواليه دريافت كردهاند و هركدام شبيه به خود، نسبت به اخبار نپذيرفتن نشان شواليه توسط حسين عليزاده واكنش نشان ميدهند؛ يكي كه اتفاقا اولين هنرمند موسيقي دريافت كننده اين نشان است، از نامهيي كه عليزاده نوشته و اعلام كرده كه به نشان شواليه فرانسه نيازي ندارد از واكنشهاي قبل و بعد از اين خبر اظهار بياطلاعي ميكند و در نهايت ميگويد كه درباره مساله دريافت نشان شواليه توسط هنرمندان ايراني بايد در يك جلسه مديريتي حرف بزند و آن ديگري كه همين تازگيها اين نشان را دريافت كرده، صميمانه و در راستاي تذكري به اوضاع و احوال دنياي موسيقي اين روزها، مينويسد: «پوزشخواهي عليزاده از جنبه اعتراض به دولت فرانسه نبود بلكه اعتراض به رفتار و گفتار كساني از خودمان بود كه از اين نشانها استفاده نابجا كردند و ميكنند. منظورم خود شخصيتهاي دريافتكننده نشان و مدال نيست بلكه بادمجان دورقابچينهايي است كه نام اين نشانها را پيشوند نام هنرمند مورد علاقهشان ميكنند. نمونه ديگري هم اغلب سازمانهاي تبليغاتي براي موفقيت در كسب درآمد بيشتر يك شركت توليدكننده يا برگزار كننده كنسرتها براي پر كردن سالنهاي كنسرت پيشوندهايي به نام هنرمند يا گروه هنري اضافه ميكنند كه مفهوم آن هيچ مناسبتي با كاري كه آن هنرمند يا گروه انجام ميدهد ندارد و گاه خندهآور است. اين نابجاگوييهاست كه نشانها و مدالها را بياعتبار ميكند». شجريان در ادامه نامهاش توضيح ميدهد كه از نظر او، «پوزش» حسين عليزاده از سفارت فرانسه، حركتي است براي اينكه هنر او را به واژههايي بيربط نچسبانند و به دستاوردهايش لطمهيي وارد نكنند. اما حسين عليزاده در نامه انصرافش از دريافت اين نشان كه سه روز پيش منتشر شد، حرفهاي ديگري ميزند. او در هيچ بخش از نامهاش نه حرفي از «پوزش» ميزند و نه اشارهيي ميكند به آنهايي كه قرار است از اين عنوان به قصد منافعي سودجويانه استفاده ديگر كنند. نوازنده چيرهدست ايراني، در نامهاش با روايتي از خاطرات مهم و اهميت موسيقي در زندگياش، ميگويد كه نميخواهد هيچ پيشوند و پسوندي به نامش اضافه شود و بعد، به فضاي هنري موسيقايي تاريك ما اشاره ميكند كه چراغي شبيه نشان شواليه، شبيه يك نور خيرهكننده به چشم ميآيد بعد هم آرزو ميكند كه روزي مديران شبيه مردم و علاقهمندان به موسيقي، درك والايي از هنر موسيقي داشته باشند. عليزاده خيلي قبلتر از اينكه نامش ميان فهرست منتخبان نشان شواليه فرانسه باشد يا نامه علي رهبري به دستش برسد يا در برخي سايتها و خبرگزاريهاي تندرو بخواند كه نبايد اين نشان را بگيرد و معلوم نيست كه سفارت فرانسه به چه نيت اين نشان را به هنرمندان ايراني ميدهد، بارها و بارها از مهجوريت هنر موسيقي در نزد مديران ايراني گله كرده و با صراحت بيانش در موقعيتهاي مختلف، مشكل اصلي موسيقي ايران را همين نپذيرفتن هنر موسيقي در ميان متوليان دانسته است؛ نگاهي كه نه در نامه محمدرضا شجريان، نه بياطلاعي شهرام ناظري و نه حتي دو نامه درخواست و تشكر علي رهبري از سرزميني دورتر، هيچ اشارهيي به آن نيست و تنها حسين عليزاده خواهان آن است؛ خواهاني كه آنقدر در دنياي موسيقي غرق است كه ترجيح ميدهد، هيچ پيشوند و پسوندي كنار نامش نباشد و حتي در آخرين خط نوشتهاش براي جلوگيري از هر سوءبرداشتي تاكيد كند: «اما من ضمن قدرداني از مسوولان كشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ايران، به نام حسين عليزاده قناعت كرده و تا آخر عمر به آن پيشوند و يا پسوندي نخواهم افزود. در آخر ضمن تبريك به تمام بزرگان ايران و جهان كه نشان با ارزش شواليه را دريافت كردهاند، خود را بينياز از دريافت هر نشاني دانسته، همچنان اندر خم كوي دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ايستاد». عليزاده با اين جملات نامهاش را تمام ميكند، اما همچنان و بعد از گذشت چهار روز از انتشار اين نامه، واكنشها به اين تصميم ادامه دارد. نشان شواليه، نشاني است كه تا امروز به چهرههاي مختلف فرهنگي، هنري و اجتماعي جهاني تقديم شده و در فهرست ايرانيان صاحب اين نشان، از محمود حسابي تا محمود دولتآبادي، نامهاي مختلف علمي، فرهنگي و هنري ديده ميشود. اما در ماههاي اخير و بعد از اهداي نشان شواليه به كامران شيردل، توجه برخي سايتها و خبرگزاريهاي تندرو به اين نشان و هنرمنداني كه اين نشان را دريافت كردهاند، بيشتر شده و با توجه خاص به چهرههاي هنري كه اين نشان را دريافت كردهاند، طيفي از حملات و انتقادات آغاز شده است؛ حملات و انتقاداتي كه فعلا در مورد حسين عليزاده، به تقدير و تشكر ختم ميشود بيدرك آنكه حسين عليزاده با نوشتن اين نامه به عنوان يك شخصيت حقيقي و حقوقي تصميم خود را گرفته است. فارغ از هر حزب و جناح و نگاه سياسي! درنهايت نامهيي منتشر شده كه واژه به واژهاش خيلي عميقتر و دلسوزانهتر از يك نشان و پيشوند گرفتن نامي است.