يادداشتي درباره بهرام بيضايي كه نخبهاي يگانه و جاودانه است
شريك ريشهها و روح انسان ايراني
قطبالدين صادقي
بهرام بيضايي در تئاتر و سينماي ايران نخبهاي يگانه است. نميگويم بود، چون تاثير كار و انديشه و سبكش همچنان باقي است. او با بيشتر از ده فيلم بزرگ، سي نمايشنامه، پنجاه فيلمنامه، پنج روايت و شش پژوهش گرانسنگ نامي است ماندگار.
نخست بايد از پژوهشهاي او نام برد كه نه تنها در حوزه نمايش ايران و شرق، بلكه درباره اسطوره و فرهنگ كهن ايران زمين، از ماندگارترين آثاري است استثنايي كه مرجع بودن آنها بر هيچ كس پوشيده نيست. سپس بايد گفت او نمايشنامهنويسي است خبره و توانا كه در زبان و شكل و محتوا توانسته خوانشي مدرن، عميق و بيواسطه از روايات قديم و داشتههاي كهن ايران كرده و آنها را با نوانديشي و نگاهي تازه، دوباره وارد چرخه خلاقيتهاي روز كرده است.
از خلاقيت و دانش سينمايي او نيز نبايد به آساني گذشت؛ زيرا هم از نظر زاويه ديد فني هم پرداختن به جايگاه زن در فرهنگ گذشته و امروز ايران و هم از طريق انگشت نهادن بر تضادهاي تاريخي و تاريك ما، تا توانسته به مخاطب خود اصل دگرگونه ديدن را بياموزد و بيننده را به تأمل، تعقل و ترديد در پيشداوريها دعوت كند.
در اين سالها از تدريس او در دانشگاه كمتر سخني به ميان آورده شده است؛ درحاليكه او با دانش منسجم و روش علمي خود يكي از پرمايهترين استادان هنر اين دوران است و تا آنجا كه با خبرم در طول سالهاي تدريس، ذهنهاي خلاق، پرسشگر و اهل پژوهش بسياري تربيت كرده و در فضاي دانشگاه، هيجان، تخيل، تئوري و انديشه زيباييشناسي كمنظيري پديد آورده است.
طي دههها كار بيوقفه، او با شخصيت مستقل و شعور تحليلگرانهاش، از خود هنرمند الگو آفريده بود كه در اينجا ميتوان به اختصار او را وجدان بيدار جامعه ناميد، همواره از انسان و انسانيت در گسترهاي بزرگ و به ويژه از آناني كه به خاطر ستمگري، جهل و آز زمانه، پيوسته تحت ستم، در اقليت و محروم از حقوق اوليهاند، داد سخن داد و ماهرانه از توازن و تقارن هنر و انديشه به سود انسان سخن گفت. در جمعبندي همه ابعاد كار و تلاش او ميتوان به آساني نوعي تجربه فرهنگي-هنري خاص و مشاركت رازگونه او با ريشهها و روح انسان ايراني را ديد كه من از آن در اينجا به عنوان هويت نام ميبرم و درست به همين دليل است كه ميتوان او را هنرمندي اصيل، خلاق و با هويت دانست. نتيجه قطعي كارنامه مستمر و پربار پژوهشي-تاليفي-آموزشي او به اضافه شخصيت مستقل و انديشمندي كه از خود بهجا گذاشت، تاثيرگذاري او تنها محدود به اينك و اكنون نيست و يقينا براي آيندگان نيز راه، روش و الگويي خواهد بود ريشهدار براي ايجاد تعريفي بديع و يكپارچه تا هنرمندان ما هر كس با هر تواني كه دارد، هنر خود را جديتر، فرهنگيتر، اصيلتر و انسانيتر در كار آورد.