گفتوگوبا فيضالله عربسرخي
مخالفان دولتميخواهند روحاني در سال 96 راي نياورد
گروه سياسي |وقتي حسن روحاني پيروز انتخابات خرداد ماه سال 92 و رييسجمهور ايران شد، در ميان شادي هوادارانش به ويژه اصلاحطلبان يك نگراني بزرگ وجود داشت و آن ارثيهاي بود كه از محمود احمدينژاد و دولتش به حسن روحاني رسيده بود. حسن روحاني اداره كشوري را تحويل گرفت كه به گفته وزير اطلاعاتش خزانهاش نه تنها خالي نبود بلكه منفي بود، تحريمهاي جهاني اقتصاد كشور را تحت فشار قرار داده بود و فروش نفت ايران به خاطر همين تحريمها به پايينترين حد خود رسيده بود، به علاوه پروندهاي 12 ساله كه در هشت سال احمدينژاد گرههايش كور شده بود. همه اينها را بايد اضافه كرد به وضعيت سياست داخلي و فاصلهاي كه ميان جريانهاي سياسي در كشور ايجاد شده بود. اما اينها همه مصائب دولت روحاني نبود. دولت اعتدال با منقداني روبه روست كه هرچند در اقليت هستند اما امكانات زيادي را در اختيار دارند و بسيار پر سروصدا هستند. حال سوال اينجاست با دو ساله شدن دولت چقدر از آن مشكلات حل شده و دولت در كجا ايستاده است؟ در گفتوگويي كوتاه اين مسائل را با فيضالله عرب سرخي، فعال سياسي اصلاحطلب درميان گذاشتيم و نظرات او را جويا شديم. عربسرخي معتقد است مشكلات باقي مانده از دوران احمدينژاد به قدري اساسي هستند كه 10 سال كار منظم و برنامهريزي نياز اسست تا به نقطه صفر بازگرديم. مشروح اين گفت و كوي كوتاه را در ادامه بخوانيد:
آقاي روحاني اعلام كردند كه دولت در ابتداي كار خود با چالههاي متعددي روبهرو بوده است. فكر ميكنيد اين چالهها كه اكثرا از دولت قبل به ارث رسيدهاند تا چه اندازه پر شده است؟
دولت در مسير اداره كشور با مشكلات به ارث مانده از دولت قبل مواجه است و اين مشكلات آنقدر اساسي و ريشهاي هستند كه عمر چهار ساله دولت براي سامان بخشيدن به آنها كافي نيست. مشكلات ساختاري اقتصاد كشور با اقدامات ويرانگر هشت ساله دولتهاي نهم و دهم شرايطي ايجاد كرده كه 10سال كار منظم و با برنامه لازم است تا بشود آن چالههاي مورد اشاره را پر كرد. علاوه بر اين، بقاياي اين جريان كه عملا مجلس را تحت كنترل دارند تمام توانايي خود را به كار گرفته تا دولت نتواند نيروهاي تراز اول و تواناي مورد نظر خود را جهت حل و فصل مشكلات بهكار گيرد و عملا با اعمال اين روش دولت را در اجراي برنامهها و تعهدات خود با مشكلات مواجه كرده است. مشكل كاهش قيمت نفت به كمتر از چهل درصد قيمتهاي گذشته و تعهداتي كه دولت احمدينژاد با توجه به درآمدهاي نجومي سالهاي قبل ايجاد كرده از دو سو برنامههاي اقتصادي - اجتماعي دولت را به چالش گرفته است.
دولت در نيمه دوم كار خود با منتقداني روبهرو است كه از يك سو براي ناكامي دولت در مسير رسيدن به وعدههاي انتخاباتياش تلاش ميكنند و از سوي ديگر در تلاش هستند تا اميد مردم به همان وعدههاي عملي شده را نيز نااميد كنند. ارزيابي تان از اين مسير چيست و فكر ميكنيد كه دولت در برابر اين شيوه كار مخالفانش چه رفتاري را در پيش بگيرد؟
برداشت كلي من از جايگاه دولت اين است كه به دليل تغيير روند امور در سطح كلان و توفيق در مذاكرات هستهاي كه منشأ تغيير نگرش در نگاه جهانيان به ايران شده و تا حدودي زيادي تبليغات عليه كشور را خنثي كرده، بهبود حاصل شده است، اما بهنظرم طريقه دقيقتر و صحيحتر در اين باره توسط يك نظرسنجي توسط مراجع بيطرف به دست خواهد آمد.
پايگاه اجتماعي دولت در نيمه دوم عمر كاري خود را چگونه ارزيابي ميكنيد و تصور ميكنيد كه طيفهاي اين حاميان چقدر دچار فراز و نشيب شده است؟ چقدر ريزش و چقدر رويش در اين مسير داشته است؟
تلاش مخالفان دولت از ابتدا تمركز بر اين نكته بوده است كه دولت روحاني در سال ٩٦ زمينه رايآوري مجدد نداشته باشد و حتي اين دوره چهارساله را هم با سختي سپري كند و از همه ابزارهاي حاكميتي و غير آن هم استفاده كردهاند، اما اينكه تا چه حد موفق شوند به عملكرد دولت و حاميانش مربوط ميشود.
آيا قبول داريد كه اقدامات مخالفان دولت در برابر توافق هستهاي به نوعي تلاش براي ايجاد ريزش در پايگاه اجتماعي دولت است؟
بدون شك استفاده از همه ظرفيتهاي مجلس و از جمله ظرفيت كميسيون برجام بخشي از پروژه تضعيف و وارونه نمايي نمايندگان تندرو و وابسته به دولت قبل از عملكرد مثبت و موفق دولت در عرصه سياست خارجي است كه هوشياري دولت و وزارت خارجه ميتواند خنثيكننده اين برنامه تبليغاتي باشد.
تصور ميكنيد كه جلسات كميسيون ويژه برجام و حملات مخالفان دولت به برجام چقدر جنبه تبليغاتي انتخاباتي براي جناح متبوعشان را دارد؟
اعتقاد من بر اين است كه متاسفانه دولت از همه ظرفيتهاي در اختيار و اختيارات قانوني خود براي پاسخگويي و روشنگري جامعه كه متاسفانه پشت پرده بسياري از اين بازيهاي تبليغاتي را نميدانند، استفاده نميكند و بار اين مسووليت سنگين را ميان بدنه وسيع دولت توزيع نميكند، نتيجا تحمل اين فشارها بر دوش شخص رييسجمهور قرار ميگيرد. بهنظر من بايد در اين زمينه طرحي همهجانبه و مبتني بر همه ظرفيت دولت آماده و اجرا شود.