درباره جذابيت امبرتو اكو
«فاشيسم ابدي» با ترجمه غلامرضا امامي ميآيد
زينب كاظمخواه/ غلامرضا امامي مترجم زبان ايتاليايي است؛ البته زبان اول او عربي است، سالها در خوزستان زندگي كرده و به كشورهاي عربي كه ميرفت زبان عربي را آنجا ياد گرفته است. چند سالي قبل از انقلاب ويراستار كانون پرورش فكري
كودكان و نوجوانان بود و بعد از انقلاب هم به پيشنهاد سيروس طاهباز مدير انتشارات كانون پرورش فكري شد. بعد هم رفت ايتاليا و چند سالي در آنجا زندگي كرد و همين شد كه كارهايي را هم از زبان ايتاليايي به فارسي برگرداند. «داستانهاي ماركو و ميركو» اثر جاني رداري، «سه قصه» اومبرتو اكو، «كولاك» سلينا كونتس «گروتسك در ادبيات» فيليپ جان تامسون از جمله ترجمههاي او هستند. او به تازگي كتاب ديگري از
اومبرتو اكو را به فارسي ترجمه كرده، كتابي كه مقالات اجتماعي و مصاحبههاي اين فيلسوف و نويسنده را شامل ميشود. به اين بهانه با غلامرضا امامي گفتوگو كرديم.
چه شد كه تصميم گرفتيد كتاب ديگري از اكو را به فارسي برگردانيد؟
پس از انتشار كتاب «سه قصه» اومبرتو اكو كه همراه با نقاشيهاي شاهكار اوجينو كارمي كه با اجازه امبرتو اكو و پرداخت كپيرايت به ناشر ايتاليايي توسط نشر چكه منتشر و با استقبال خوانندگان مواجه شد در انديشه شدم كتابي ديگري از اين نويسنده ترجمه كنم.
اومبرتو اكو از چهرههاي نامدار جهاني است كه به گمان من مثلثي است از سه ضلع. هر چند كه او با رمان جاودانه«به نام گل سرخ» شهرتي در خور يافت و بر پايه رمان او فيلم زيبايي با بازيگري «شون كانري» ساخته شد؛ اما دو سوي ديگر چهره و اضلاع اين مثلث براي خوانندگان ايراني شايد كمتر شناخته شده باشد. نخست اينكه اومبرتو اكو تنها رمان نويسي نامدار نيست بلكه از بزرگترين فيلسوفان قرن ما به شما ميرود. استاد هرمنوتيك و فلسفه دانشگاه بولونيا و استاد مدعو بسياري از دانشگاههاي جهان است و از بسياري از اين دانشگاهها دكتراي افتخاري دريافت كرده است. آنچنان كه گفتم اومبرتو اكو داستاننويس، فيلسوف و استاد دانشگاه به شمار ميآيد. چهره ديگر امبرتو اكو در ضلع روشن اين مثلث اين است كه: در مباحث و مسائل اجتماعي او صداي بلندي دارد و به آنچه در گرداگرد ميهنش ميگذرد بي خيال نيست. از اين رو در مجلات و روزنامههاي مشهور ايتاليا همچون هفتهنامه «اسپرسو» يا روزنامه «رپوبليكا» ايتاليا نوشتههايي از او نشر مييابد. از ياد نبردهايم كه اومبرتو اكو با نخست وزير اسبق ايتاليا «برلوسكوني» سخت درافتاده بود و به هنگام صدارتش او را هيتلري ديگر خواند و نيز از ساختن مسجدي در رم و از حقوق مهاجران و پناهندگان سخت دفاع كرد. در پي سالها مجموعهاي از مقالات اجتماعي و مصاحبههاي او را گرد آورده و ترجمه كردهام كه به زودي در كتابي با نام «فاشيسم ابدي» توسط كتاب پنجره منتشر خواهد شد.
عنوان اين كتاب را چرا فاشيسم ابدي گذاشتيد؟
يكي از مقالات اين كتاب عنوان فاشيسم ابدي دارد كه در آن اكو به شرح فاشيسم پرداخته است. از اين رو اين نام را براي كتاب برگزيدم.
شما گفتيد كه كتاب «سه قصه» اكو را با اجازه خود او منتشر كرديد. با توجه به قيمت كتاب در ايران چطور ميشود كه كپي رايت اثري را پرداخت كرد؟
دقيقا همين طور است. مساله اين است كه يورو بسيار بالاست و كمتر ناشري ميپذيرد كه كپيرايت پرداخت كند. مشكلات زيادي هم در ايران براي نگرفتن كپيرايت وجود دارد كه هنوز حل نشدهاند. حالا كه ما كپي رايت نداريم ميتوانيم تنها نويسنده را در جريان ترجمه كتابش قرار دهيم و يك نسخه را بعد از انتشار برايش بفرستيم. خيلي از نويسندگان غربي خوشحال هم ميشوند كه كتابشان در كشورهاي ديگر منتشر شود. از سوي ديگر با اين وضع تيراژ افتضاح كتاب، ما نميتوانيم كپيرايت بدهيم كه اگر اين كار را انجام دهيم، وضع كتاب وحشتناك خواهد شد. من وقتي با اكو صحبت كردم گفتم «سه قصه» را در بياورم او ميدانست كه ما كپيرايت نداريم اما اين اجازه را به من داد. به خاطر نقاشيهايي كه اين كتاب داشت از اكو خواستم كه از ناشر اجازه گرفته تا نقاشيهاي كتاب را به ما دهد تا چاپ كنيم. اگر قرار بود كپي رايت دهيم هر كتاب بيش از 150 هزار تومان ميشد. در نهايت ناشر گفت 4 درصد قيمت ريالي پشت جلد را بفرستيد. بد نيست كه مترجم در ايران از نظر اخلاقي اين موضوع را رعايت كند.
شما اكو را از زبان ايتاليايي ترجمه كردهايد، اما كتابهايي از اين نويسنده از زبانهاي ديگر هم ترجمه شده است، به نظر شما ترجمه اثر نويسنده از زبان ديگري چقدر به اثر لطمه ميزند؟
من اعتقاد دارم به خصوص در مورد اكو بايد از زبان اصلي ترجمه كرد. مثلا اگر گلستان سعدي را به انگليسي برگردانند و فرد ديگري بخواهد از انگليسي به فرانسه برگرداند شايد آن ظرافتها را در نيابد؛ بهتر است از فارسي برگردانده شود.
پس از ترجمه اين مجموعه مقالات دريافتم كه برخي از آنها قبلا از زبان ديگري در شبكههاي مجازي انتشار يافته است.