گزارش «اعتماد» از متن و حاشيه سخنرانى نيمه تمام مصطفي معين در دانشگاه شيراز
نبايد از حقيقت عريان جامعه فرار كنيم
چهارشنبه شب است و تالار فجر دانشگاه شيراز پر است از دانشجوياني كه آمدهاند سخنراني دكتر مصطفي معين درباره «چالشهاي اصلاحات اجتماعي در ايران» را بشنوند. مراسم با كمي تاخير شروع ميشود و كمي حاشيه. بنابه دستور مسوول حراست دانشگاه شيراز و برخلاف عهد قبلي، مسوولان دانشگاه اجازه ورود به خبرنگاران نميدهند و حتي دستور دكتر صفوي، قائم مقام دانشگاه نيز افاقه نميكند. پيگيري خبرنگاران از معاون سياسي- امنيتي استاندار فارس (هادي پژوهش) نيز نتيجهاي نميدهد و در نهايت به شرط عدم نوشتن خبر، خبرنگاران اجازه ورود به دانشگاه شيراز را ميگيرند. معمولا سخنراني يك وزير علوم سابق در دانشگاه محل تحصيلش امري عادي است، اما وقتي ميزبان برنامه انجمن «فرهنگ و سياست» دانشگاه شيراز باشد و سخنران هم چهرهاي چون دكتر معين كه برخي سايتها و خبرگزاريهاي استان او را «يكي از افراطيترين چهرههاي اصلاحطلبان» ميخوانند كه «ديدگاههاي ساختارشكنانه خاص خود رادارد»؛ اوضاع كمي متفاوت ميشود. حساسيتها اما به 8 ماه پيش برميگردد كه انجمن «فرهنگ و سياست» دانشگاه شيراز، چهره سرشناس سياسي ديگري را دعوت كرد تا از «اسلام و آزادي» بگويد، اما چنان كه افتد و داني، علي مطهري هرگز نتوانست به دانشگاه بيايد و موتورسواراني با حمله به او مانع از انجام سخنرانياش در دانشگاه شيراز شدند. آن حمله پيامدهاي بسياري داشت، از تغيير استاندار فارس تا به دادگاه كشاندن گروه فشار شيراز.
مصطفي معين اما با شيراز ناآشنا نيست، داماد آيتالله شهيد دستغيب و گوهرالشريعه دستغيب است و به قول خودش «افتخار نمايندگي شيرازيان شريف در نخستين دوره مجلس» را نيز داشته است. 14سال هم در دانشگاه شيراز دانشجو، استاد و رييس دانشگاه بوده و ميداند كه «شيرازيها به طبع نرم، اخلاق خوش و مهماننوازي شهره شهرند و بهطور حتم، روح و روانشان از هرگونه خشونت و ددمنشي و سيطره بينش، تفكر و رفتار اسلام داعشي متنفر و بيزار است.»
سخنان مصطفي معين
مصطفي معين صحبتهاي خود را با اشارهاي به آخرين ديدار خودش از دانشگاه شيراز آغاز ميكند كه «برميگردد به سال ٨٤، اما اين خواسته من نبود؛ ما در اين ١٠سال به كسي كه ١٠سال وزير علوم بوده اجازه سخنراني در دانشگاه شيراز را نميدادند». دكتر معين سپس ميگويد رسالت دانشگاه تنها علم و پژوهش نيست و دانشگاه يك رسالت اجتماعي نيز دارد. به باور او دانشگاه نقشي تعيينكننده در همه تحولات و اصلاحات اجتماعي پس از سال ٣٢ داشته است: «در ١٥خرداد ٤٢، انقلاب اسلامي، دوران دفاع مقدس، دوم خرداد ٧٦ و ٢٤ خرداد ٩٢.» وزير علوم دولت اصلاحات سپس به بررسي چالشهاي اصلاحات اجتماعي ميپردازد و با تاسف ميگويد كه برداشت غالب از اصلاحطلبي، اپوزيسيون و ضدارزش بودن است و غيرمستقيم به صحبتهاي اخير محمدرضا باهنر اشاره ميكند: «ميگويند حتي معتدلترين اصلاحطلب هم نبايد به مجلس راه پيدا كند، مگر مجلس ارث پدري كسي است؟ مجلس، مجلس مردم است». معين اصلاحطلبي را مرادف بزرگترين اهداف عاليه انساني برميشمرد و امام حسين را نماد اصلاحطلبي ميخواند كه براي اصلاح امور شهيد شد. به گفته معين اصولگرايي نيز اگر واقعي باشد همرديف اصلاحطلبي صادقانه است.
وزير اسبق علوم سپس به چالشهاي عملي اصلاحات اجتماعي اشاره ميكند؛ «گسلهاي اجتماعي.» ميگويد احساس بيگانگي و بياعتمادي ميان مردم باعث اغلب ناهنجاريها شده است و سپس آماري ميدهد از ميزان بياعتمادي مردم به يكديگر كه «عدد وحشتناك٨٠درصد» است. به اعتقاد معين اين ازهمگسيختگي اجتماعي باعث اغلب معضلات اجتماعي است.
پس از صحبت هاي دكتر معين جلسه پرسش و پاسخ برگزار ميشود، پرسش و پاسخي كه تبديل ميشود به ميتينگ منتقدان و شعار دادنها و حتي حمله كردن آنها به سمت جايگاه. يكي از دلواپسان معين را متهم به دروغگويي در خصوص آمار ٨٠درصدي بياعتمادي مردم به يكديگر ميكند كه دكتر معين با اشاره به سند تحقيقاتي پژوهش ميداني اين ادعا ميگويد: «نبايد سرمان را زير برف كنيم و از حقيقت عريان جامعه فرار كنيم.» سوالات ديگري هم از معين درباره انتخابات ٨٤ و اعتراض او به نتيجه آن انتخابات پرسيده ميشود كه معين اعتراض را حق طبيعي هر نامزد ميخواند و ميگويد «تنها من معترض نبودم و آقايان هاشمي و كروبي هم به آن انتخابات معترض بودند». سرانجام شعارهاي عده اندكي از دلواپسان و ايجاد ازدحام و شلوغي در سالن باعث ناتمام ماندن جلسه پرسش و پاسخ ميان دكتر معين و دانشجويان ميشود و برنامه «چالشهاي اصلاحات اجتماعي در ايران» در دانشگاه شيراز، در حوالي ساعت 20:30 به پايان ميرسد.