• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3379 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۷ آبان

هر دو ساعت، هر دو دقيقه

سيد علي ميرفتاح

رفيقي، تلگرامي، بريده روزنامه‌اي از پاييز 48 برايم فرستاده كه جالب و قابل تامل بود. شايد براي شما هم آمده باشد. روزنامه‌هاي قديمي زرد مي‌شود و فونت‌هاي قديمي‌شان ما را با خود به گذشته‌ها مي‌برند. عجيب است كه روزنامه‌ها همين كه كهنه مي‌شوند بار عاطفي پيدا مي‌كنند و قيمتي مي‌شوند. همين روزنامه‌هايي كه امروز دوست‌شان نداريم، بعضي روزها نگاهي هم به‌شان نمي‌كنيم، كهنه كه بشوند عزيز مي‌شوند. كتاب و روزنامه و هنر، برعكس روال معمول دنيا هستند. روال دنيا اين است كه نو به بازار بيايد و كهنه دل‌آزار شود. اما روزنامه‌ها نوشان دل‌آزار است و كهنه‌شان عزيز. خبر سال 48 را هر كه همان موقع ديده بي‌اعتنا از كنارش رد شده. ما چطور از كنار اخبار امروز با بي‌اعتنايي رد مي‌شويم و به نظرمان همه چيز تكراري و بي‌ارزش مي‌آيند. خبري كه رفيقم برايم فرستاده اين است كه آلودگي هواي تهران، بحراني شده است. كي؟ 46 سال پيش. وقتي كه تهران نه جمعيت فوق‌العاده داشت و نه ماشين فوق‌العاده‌اي و نه به قول محيط زيستي‌ها آلاينده‌هاي فوق‌العاده‌اي. تصور عمومي ما اين است كه تهران قبلاها خيلي خوب و دوست‌داشتني و تميز و بي‌نقص بوده، به ما كه رسيده همه خوبي‌هايش را از دست داده، بلكه همه بدي‌هايش رو آمده‌اند و فضا را پر كرده‌اند. بد نيست گاهي برگرديم به قديم و ببينيم كه واقعا چه خبر بوده. توي كرگدن‌نامه رسم نداريم عكس چاپ كنيم. عكس تهران آلوده نيم قرن پيش فرق زيادي با تهران آلوده امروز ندارد. بدتر شده اما ماهيتش فرقي نكرده. ديروز، پريروز خبر آمده بود كه آلودگي هوا هر دو ساعت، يك نفر را مي‌كشد. يعني شبانه‌روز 12 نفر مي‌ميرند و به ديار باقي مي‌شتابند. شايد اگر 40 سال ديگر اين خبر را ببينيم بيشتر متاثر ‌شويم. امروز كه عين خيال‌مان نيست. براي‌مان چيزهايي مثل برجام و انتخابات مهم‌ترند. حتي دست دادن‌ها و دست ندادن‌هاي وزرا براي‌مان مهم‌ترند. شايد هم واقعا مهم‌تر باشند، اما نيم قرن است كه هواي‌مان آلوده است و به‌خصوص روزهاي پاييزي وارونگي هوا پدر صاحب بچه‌مان را درمي‌آورد، عين خيال‌مان نيست. نه عين خيال دولت است و نه عين خيال ملت. دولت و ملت اگر يك جا با هم اتفاق نظر تام و تمام داشته باشند، همين جاست كه خبرهاي محيط زيستي را گوش كري خود در بدهند. هيچ‌كس، مطلقا هيچ اقدامي نمي‌كند. اگر فرض كنيد مي‌نوشتند كه يك غولي آمده و روزي 12 آدميزاد را مي‌خورد شايد باعث مي‌شد به جنب و جوش بيفتيم و كاري كنيم. شايد هم نه. حساسيت ما با غول و قتل برانگيخته نمي‌شود. شايد اگر مي‌گفتند از قبل دست دادن و راه رفتن دو وزير متخاصم، سلامتي ملت به خطر مي‌افتد، احتمال داشت كه همه به تكاپو بيفتند و جلوي خطر و ضرر را بگيرند. اما لااقل به گواهي همين بريده روزنامه مذكور آلودگي هوا هيچ اهميتي ندارد. 40 سال است بيشتر مي‌گوييم كه ماشين‌هاي تك‌سرنشين عامل آلودگي‌اند. ماشين‌هاي غيراستاندارد موتورهاي دوزمانه، بنزين‌هاي غيراستاندارد، آلاينده‌ها ... راستي اين آلاينده‌ها چه كساني و چه چيزي هستند. وقتي توي اخبار به آلاينده‌ها اشاره مي‌كنند، همه فكر مي‌كنيم يك چيزي بيرون از ما و دور از ما، عين يك ميكروب خطرناك غول‌آسا جايي پنهان شده و توليد دود مي‌كند. اما حقيقت اين است كه آلاينده‌ها ماييم و چيزي و كسي غير از ما اين شهر را آلوده نمي‌كند. حرفي و خبري و رسانه‌اي درباره آلودگي حرف مي‌زنيم، سمينار تشكيل مي‌دهيم، برنامه تلويزيوني مي‌سازيم سخنراني مي‌كنيم، طرح پژوهشي تصويب مي‌كنيم... توي هر سازماني برويد كم‌كم 10، 12 پروژه تحقيقاتي مي‌بينيد كه ارزان و گران سفارش داده‌اند تا بگويند اين آلاينده‌ها چه هستند و چه كارشان مي‌شود كرد. چيز عجيبي نيست. به هر راننده تاكسي بگوييد چه مي‌شود براي آلودگي هوا كرد كلي حرف دارد. كلي طرح دارد. كارشناسان كه به جاي خود. وقتي نمي‌خواهيم دست به آب و هواي شهر بزنيم چه فرقي مي‌كند كه چه كسي طرح و نظر بدهد. نسبت ما با آب و هوا شده است آن دم و دستگاهي كه يكي ساخته بود براي يافتن تشنه‌ها. «تشنه‌ها» نه دستگاه مي‌خواهد، نه خبر، نه طرح و نه پروژه. تشنه بلند مي‌شود و مي‌رود آب مي‌خورد. همين آلودگي هوا هم همين است. كسي كه از اين دود و دم خسته شده، اول كاري كه مي‌كند همين است كه آلاينده‌اش را خاموش مي‌كند... لااقل از مقام آلايندگي استعفا مي‌دهد. ما يادمان رفته كه اصل و اساس حيات همين آب و هواست. آنقدر سرگرم چيزهاي الكي شده‌ايم كه يادمان رفته اگر نفس نكشيم، سياست ديگر به دردمان نمي‌خورد. سياست و اقتصاد و فرهنگ‌مان وقتي است كه بتوانيم نفس بكشيم و زندگي كنيم. به نظرتان عجيب نيست كه 46 سال است خبر آلودگي هوا را به پشت گوشمان حواله مي‌دهيم؟ 46 سال است كه كارمان را به طبيعت وامي‌گذاريم تا از سر كرامت باد بفرستد و اين ورژن را خاكي به سرش بريزد... جز باد كه خدا بفرستد هيچ فكر ديگري نداريم و هيچ كار ديگري از دست‌مان برنمي‌آيد. بر همين منوال اگر آلودگي زنده‌مان بگذارد 40 سال ديگر، خبر اين دو ساعت را مي‌خوانيم و مي‌گوييم چه جالب؟ قبلا هر دو ساعت يك نفر مي‌مرد حال هر دو دقيقه يك نفر.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون