• 1404 دوشنبه 22 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3392 -
  • 1394 شنبه 23 آبان

يك خبر، سه چهره/ چرا قضاوت و پيش‌داوري را به جاي نقد درست به جامعه آورده‌ايم؟

به اطراف اگر نگاهي بيندازيد، مي‌بينيد كه معمولا در معرض اتهام و قضاوت ديگران هستيد تا نقد و داوري. حتي گاهي ممكن است كه خودتان را هم آدمي ببينيد كه بيشتر از نقد، مشغول پيش‌داوري و قضاوت ديگران هستيد. از جامعه كوچك ايراني كه بيرون بياييم و به بحث‌هاي كلان‌تر، دعواهاي سياستمداران، چهره‌هاي فرهنگي و... برسيم، مي‌بينيم كه دوطرف ميدان بيشتر از آنكه درگير نقد درست و صحيح يكديگر باشند، مشغول اتهام‌زني، پيش‌داوري و جبهه‌گيري هستند؛ خصلت ناخوشايندي كه در جامعه ايراني شكل گرفته و روزبه روز هم بيشتر مي‌شود. براي همين سراغ سه كارشناس رفتيم و از آنها درباره اين عادت ناخوشايند پرسيديم.

 

كج‌رفتاري به جاي صداقت و اعتماد

غلامعباس توسلي

كج‌رفتاري‌ها و ناهنجاري‌هاي اخلاقي، مختص جامعه ما نيست. تمام جوامع دچار ناهنجاري‌هاي اينچنيني هستند. اما آن‌چيزي كه باعث مي‌شود در جامعه ايراني، اتهام‌زني، پيش‌داوري و قضاوت به جاي نقد بسيار بيشتر ديده شود و حساسيت ايجاد كند، شدت اين رفتار است. جامعه ايراني دچار افتراق و بي‌اعتمادي شده است. شهروندان نه به يكديگر اعتماد كامل دارند و نه به مديران. اين بي‌اعتمادي از دروغ و مشكلاتي كه در سال‌هاي اخير ايجاد شده نشات مي‌گيرد. ديگر كسي اصل را بر برائت و شفافيت آدم‌هاي مقابلش نمي‌گذارد و هميشه اين احتمال را مي‌دهد كه پشت پرده هر اتفاقي، دروغ و ناشايستي، وجود داشته باشد. وقتي اين نگاه در جامعه ايجاد مي‌شود و شدت مي‌گيرد، ديگر ديدن اين ناهنجاري‌ها، طبيعي و بديهي است. آدم‌ها در شرايط غيرقابل اعتماد و اطمينان هستند و در چنين شرايطي ترجيح مي‌دهند كه با پيشينه‌هاي ذهني و آنچه تجربه مي‌نامند، با اتفاق‌ها، وقايع و حتي آدم‌ها روبه‌رو شوند. همين است كه اتهام‌زني بيشتر مي‌شود و اختلال‌رفتاري و كج‌رفتاري در جامعه جايگزين. صداقت و اعتماد، واژه‌هايي هستند كه از جامعه ايراني دور شده و به جاي آنها پيش‌داوري و اتهام‌زني جايگزين شده. براي تصحيح اين كج‌رفتاري‌ها، بايد مديران آستين بالا بزنند. آنها بايد تلاش كنند تا تمام وقايع و آنچه را كه رخ مي‌دهد در نهايت صداقت و شفافيت با مردم در ميان بگذارند. اين رفتار به مرور زمان در ذهنيت جامعه تاثير مي‌گذارد و اعتماد از‌دست‌رفته را بازمي‌گرداند. به جز اين، اين روند بي‌اعتمادي و اتهام‌زني، روزبه‌روز بيشتر مي‌شود و درمانش هم سخت‌تر.

 

جاي خالي شايسته‌سالاري

مصطفي اقليما

قضاوت‌كردن، پيش‌داوري و اتهام‌زني، عادت غلطي است كه در جامعه ايراني رايج شده؛ عادتي كه در محيط‌هاي كاري و دانشگاهي بيش از محيط‌هاي ديگر است. افراد در دفاتر كاري دور هم مي‌نشينند و خيلي راحت درباره ديگران حرف مي‌زنند، عيب‌ و ايراد‌هاي نفر غايب را مي‌گويند و با اين‌كار عيب ‌خود را پنهان مي‌كنند. مثلا اگر در زندگي‌ كاري يكي‌ از همكاران‌شان مشكلي‌ ايجاد شود، مي‌گويند: چون آدم بدي بود، خدا جوابش را داد. اين ‌نوع قضاوت‌‌ها در اداره‌ها و سازمان‌ها رايج‌تر است. افراد در اين محيط‌ها مدام در معرض قضاوت هستند و اين‌ رفتار به يك عادت تبديل شده، مثلا وقتي فردي حس مي‌كند در محيط‌ كار‌ از طرف يكي از همكارانش مورد قضاوت قرار گرفته، پيش‌دستي مي‌كند و ‌او هم شروع به اتهام‌زني مي‌كند. اگر جايگاه‌ و رتبه‌هاي كاري افراد براساس لياقت و توانمندي‌هاي آنها تعيين شود، هرگز از قضاوت‌ و اتهام‌هاي ديگران نمي‌ترسند و اهميتي به ‌اين حرف‌ها نمي‌دهند. فرد زماني به‌ اين رفتارها اهميت مي‌دهد كه احساس كند جايگاهش متزلزل مي‌شود. مثلا اگر كارمند كوچك‌ترين اختلاف نظري با مدير خود داشته باشد، به راحتي او را قضاوت كرده و مي‌گويد: مدير ضعيفي است، يا توان كاري پاييني دارد. مدير هم از ترس تاثير حرف‌هاي كارمند او را متهم به كم‌كاري مي‌كند. اين جريان ادامه پيدا مي‌كند تاجايي كه افراد به شناخت نسبي از هم مي‌رسند، آن‌زمان دست از قضاوت برمي‌دارند و راه ارتباط با هم را پيدا مي‌كنند. شايسته‌سالاري در محيط‌هاي اداري از اين قضاوت‌ها مي‌كاهد. افرادي كه موقعيت كاري‌شان براساس لياقت و توانمندي باشد، توجهي به انتقاد ديگران نمي‌كنند و كار خود را مي‌كنند، به اين ترتيب هم كارها براساس شايستگي، بهتر به سرانجام مي‌رسد و هم اين عادت‌هاي ناخوشايند به مرور زمان از بين مي‌رود.

 

از قضاوت مي‌ترسيم

افسر افشارنادري

قضاوت كردن يا نيت‌خواني و اتهام به جاي نقد درست، در جامعه ايراني به يك معضل تبديل شده و ما همواره در حال رصد و ارزيابي رفتار ديگران هستيم تا اينكه بيشتر رفتارهاي خود را ارزيابي يا اصلاح كنيم. افراد مدام در دنياي خارج از دنياي دروني‌شان زندگي مي‌كنند و از ترس قضاوت نشدن به‌نوعي دفاع شخصي دست مي‌زنند و با جست‌وجو، كنكاش، عيب‌جويي و اتهام‌زني به ديگران، خود را از معرض عيب‌جويي و انتقاد دور نگه مي‌دارند. همين است كه از ترس اينكه قضاوت نشويم، ديگري را قضاوت مي‌كنيم و اين‌ چرخه‌‌اي است كه در همه ‌گروه‌هاي اجتماعي جريان دارد. جامعه‌اي موفق خواهد بود كه از اين ‌رفتارهاي نادرست فاصله بگيرد. ما افراد جمع‌گرايي هستيم، به نظر ديگران اهميت زيادي مي‌دهيم و تحت‌تاثير اين نظرات قرار مي‌گيريم. همين است كه درگير حرف‌‌ها و نقدهاي مردم مي‌شويم و با ‌آنها همراهي مي‌كنيم. در حالي كه بلوغ رواني هر فرد زماني محقق مي‌شود كه با شناخت از خود، به تصميم‌ها و رفتارهايي كه انجام مي‌دهد اطمينان داشته. ما عادت مي‌كنيم كه اجازه دهيم نظرات ديگران وارد زندگي ما شود و از طرفي ديگر خود را ناظر به زندگي و رفتارهاي ديگران مي‌دانيم. اينچنين است كه اتهام زدن، نقد و پيش‌داوري درباره همه افراد جامعه از خانواده و آدم‌هاي نزديك تا سياستمداران و چهره‌ها را حق خود مي‌دانيم و اين رفتارها را در حاشيه‌ بحث‌ها و جنجال‌ها، از اتفاق‌هاي كوچك اجتماعي تا اتفاق‌هاي بزرگ مثل ماجراها و بحث‌هاي سياسي، فرهنگي و... در ميان آدم‌ها مي‌بينيم. بايد ياد بگيريم كه هركسي حق دارد براساس آنچه كه به آن باور دارد، زندگي كند و نه به خودمان اجازه اتهام و پيش‌داوري و قضاوت بدهيم و نه به ديگران.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون