• 1404 سه‌شنبه 23 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3392 -
  • 1394 شنبه 23 آبان

حاج حسين آقا‌ملك، مردي كه انباردار نبود

حيات سبز نيروي عشق

فروغ بهمن‌پور / بعضي از آدم‌ها «انباردار» هستند. پول دارند پس مي‌خرند.هي مي‌خرند و هي انبار مي‌كنند. كليد انبار هم فقط دست خودشان است. من از اين دست آدم‌ها زياد ديده‌ام. نمي‌دانم شما هم در طول زندگي‌تان با اين جور افراد سروكار داشته‌ايد؟

اينها زندگي پررنجي دارند. دنياي‌شان تنگ است. خانه دل‌شان پر از عقده و كينه است. خوبي زندگي ما آدميان اين است كه بالاخره يك روز تمام مي‌شود و اين بار سنگين را تا آخر دنيا تحمل كند. همه يك روز به خاك سپرده مي‌شوند. من انباردار كم نديدم. همين چند وقت پيش يكي از آنها مرد بدون اينكه راهي براي دسترسي به گنجينه بزرگش براي كسي گذاشته باشد. خدا مي‌داند شايد كليد انبارش را پيش از مرگ بلعيده بود.اين جور آدم‌ها بدبخت هستند، بيمار هستند. بيماري‌شان خطرناك است. مرض‌شان يك جهاني را درگير مي‌كند. آنها صاحبان انبارهاي منجمدي هستند كه با چركي روح خود قفلي بر سر ميراث معنوي بشريت زدند... زدند و رفتند.

در مقابل بعضي از آدم‌ها «آقا» به دنيا مي‌آيند. بعضي از آدم‌ها بدون تظاهر و خرقه‌پوشي و خرقه‌بخشي ذاتا درويش هستند. براي خودشان چيزي نمي‌خواهند. پول دارند. فرهنگ دارند. عشق به ميهن دارند. پول دارند پس مي‌خرند. مي‌خرند و مي‌بخشند چون نظرشان بلند است. آنها آدم‌هاي پرشوكتي هستند.اين آدم‌ها چقدر خوشبخت هستند. دنياي آنها چقدر پاك است. اين دسته از آدم‌ها حسابدار و انباردار نيستند. پول و ثروت در دست اينها ابزاري است براي رسيدن خود و رسانيدن ديگران به جهاني آرماني؛ همان جهاني كه در سطر به سطر كتاب آسماني و نسخ خطي حفظ شده در گنجينه شخصي‌شان (بخوانيد ميراث ملي) از آن گفته شده است. اينها هميشه مي‌مانند. اصلا شرط بقاي آنها همين عاشقانه زيستن‌شان است. هيچ چيز در دنيا سخت‌تر از عاشقي نيست. اين را بزرگان فرهنگ و هنر ما گفته‌اند. آنها گفتند، طعم سختي را چشيدند و از اين همه سختي آثاري با هيئت آبرومند ساختند. ساختند و گذاشتند و رفتند. كسي بايد آنها را نگه مي‌داشت. كسي بايد حرمت عاشقي را پاس مي‌داشت «حاج حسين آقا ملك» از همين دسته آدم‌ها بود؛ آقازاده‌اي كه نشان داد آدمي فقط به نيروي عشق مي‌تواند از مرگي كهنه حياتي سبز بسازد.من هيچ‌گاه او را نديدم. با او نشست و برخاست نداشتم. سن من قد نمي‌داد يا عمر او كفاف نداد نمي‌دانم. اما خوب مي‌دانم اگر چند ده سالي زودتر به دنيا مي‌آمدم حتما مي‌رفتم سراغش، مي‌رفتم و مي‌نشستم كنارش تا حرف‌هايش را بشنوم. آدم‌‌هاي شايسته حرف‌هاي ديگري مي‌زنند. حرف‌هايي از جنس نقاشي‌هاي «كمال‌الملك» و دستخط «ميرزا‌غلامرضا». حرف‌هايي از جنس سرزمين كهن ايران و نسل ما چقدر اين حرف‌ها را كم دارد. نسل ما چقدر آقا و آقازاده با‌فرهنگ كم دارد.آدمي كه پول دارد و مي‌بخشد «آقا» منش است. عزت دارد . عزت مي بخشد.«حاج حسين آقاملك» ده‌ها سال است كه از اين جهان رفته اما هنوز دارد نفس مي‌كشد. هنوز هم بار سنگين حيات فرهنگي يك ملت را به دوش مي‌كشد. او استوار است. پابرجاست. اصلا به گمان من هر كسي كه برگي به موزه‌اي اهدا مي‌كند، هر كسي كه مالي را وقف مي‌كند، صياد سعادت است، زندگي‌اش حتي پس از مرگ سرشار از احساس رضايت است.

«حاج حسين آقا ملك» هنوز دارد زندگي مي‌كند. هنوز دارد خوشبخت زندگي مي‌كند. گنجينه‌اش درون مجموعه «باغ ملي» دارد نفس مي‌كشد. موزه و كتابخانه ملك «جان» دارد. «عزت» دارد.به شما پيشنهاد مي‌كنم سري به آنجا بزنيد و يك جهان زيبايي و عظمت را به رايگان تماشا كنيد. خيلي دور نيست...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون