«اعتماد» رواج شايعهها در شبكههاي موبايلي را بررسي ميكند
گروگانگيري خيالي با «تله» تلگرام
يزدان مرادي/ كاملا دروغ بود، اما همه آن را باور كردند. صبح ديروز، وقتي تهرانيها با زير و رو كردن شبكههاي موبايلي، تصاوير «يورش كماندوهاي مشكي پوش پليس با سلاحهاي جنگي به يك پاساژ» را ديدند، مطمئن شدند كه خبر «گروگانگيري در بازار موبايل ايران» حقيقت دارد. هنوز چهره آنها از شنيدن اين خبر در بهت فرو مانده بود كه ضربه آخر نيز زده شد؛ «پليس نتوانست كاري انجام دهد. هر 27 گروگان كشته شدند.» خبر دهان به دهان ميچرخيد و بر گسترهاش افزوده ميشد اما خارج از دنياي مجازي، كاركنان بازار موبايل ايران گوشيهاي خود را ميفروختند و از خواندن خبر و ديدن تصاوير آن تعجب ميكردند؛ «شايعه» با سرعت شگفتآوري منتشر شده بود.
صبح ديروز خبري با عنوان «كشته شدن 27 نفر در گروگانگيري بازار موبايل ايران» در شبكههاي اجتماعي منتشر شد. شايعهاي كه تنها چند دقيقه پس از انتشار، پليس آگاهي تهران بزرگ را به واكنش واداشت. روابط عمومي پليس پايتخت در همان ابتدا، خبر را شايعهاي بياساس دانست و گفت: «اين خبر كاملا كذب است. همه نقاط پايتخت در امنيت كامل است و مشكلي وجود ندارد. ضمن اينكه پليس با تمام افرادي كه با نشر اينگونه مطالب، قصد تشويش اذهان عمومي و شايعهپراكني داشته باشند برخورد ميكند.» چند ساعت پس از تكذيب خبر، اصالت تصاوير آن نيز زير سوال رفت. هنوز مشخص نيست چه كساني تصاوير مربوط به مانور پليس در اهواز و ياسوج و گروگانگيري بانك انصار شوش در سال 92 را به خبر كذب «گروگانگيري در بازار موبايل ايران» دوخته و از آن شايعهاي ترسناك ساختهاند. اين خبر تنها شايعهاي نيست كه در ماه گذشته بين ميليونها كاربر شبكههاي اجتماعي ايران دست به دست شده است. با جستوجويي كوتاه در شبكههاي مجازي ميتوان شايعههاي ريز و درشتي را يافت كه هركدام در ابتدا نقش يك گلوله كوچك برف را بازي ميكنند اما وقتي ذهن مخاطب را در محاصره خود ميگيرند، گويي از بالاي سراشيبي يك كوه به پايين ميغلتند. در ابتدا سرعتشان كند است اما وقتي ميليونها نفر آنها را باور كنند، بر سرعتشان افزوده ميشود و به بهمني عظيم تبديل ميشوند كه ميتوانند ذهن مخاطبان را دفن كنند. اين شايعهها، آب نميشوند تا زمانيكه از موج تكذيبهاي مسوولان نيز بهمني ساخته و به آنها كوفته شود.
شايعه اول؛ قتل قهرمان پرورش اندام ايران
خبر «كشته شدن بابك محمدي، قهرمان پرورش اندام ايران» نيز شايعهاي ديگر است كه هفته گذشته همراه با تصويري دلخراش در شبكههاي اجتماعي منتشر شد. روابط عمومي فدراسيون بدنسازي و پرورش اندام ايران اين خبر را تكذيب كرده است. رضا سلطاني، مدير تيمهاي ملي فدراسيون بدنسازي ايران گفت: «فردي به نام «بابك محمدي» جزو قهرمانان پرورش اندام ايران نيست و عكس دلخراشي هم كه در اين زمينه منتشر شده و در آن فردي با صورتي خونآلود و چاقويي در سر ديده ميشود نيز مربوط به علياكبري نيست و تنها يك تشابه ظاهري سبب انتشار اين مطالب و عكسها شده است. واقعا جاي تاسف دارد. خود آقاي علياكبري هم از شنيدن اين خبرها شوكه و ناراحت شده است». اكنون علي اكبري، قهرمان پرورش اندام، در باشگاه در حال وزنه زدن است تا بر حجم عضلات خود بيفزايد.
شايعه دوم؛ ريزش پل صدر
چندي پيش تصاويري در فضاي مجازي منتشر شد كه خبر از ريزش پل صدر تهران ميداد. خبر به سرعت دست به دست ميشد اما كسي گوشش به حرف آنهايي كه ميگفتند «ما همين چند دقيقه پيش از روي پل رد شديم» بدهكار نبود. جلال ملكي، سخنگوي آتش نشاني تهران، در گفتوگو با «اعتماد» تكذيب اين خبر را اينگونه شروع كرد: «در اين چند ساعت ما را كلافه كردهاند، مدام زنگ ميزنند كه آيا پل صدر ريزش كرده؟ واقعا انتشار اين اخبار كذب چه سودي دارد؟» پس از فروكش كردن موج انتشار خبر ريزش پل صدر و تاييد شايعه بودن آن، مشخص شد خبر و تصاوير آن مربوط به ريزش يك پل در كيلومترها آنسوتر از مرزهاي ايران است؛ پلي در يكي از خيابانهاي چين.
شايعه سوم؛ مرگ علي دايي و علي ضيا در حادثه منا
علي دايي، فوتباليست مشهور ايران تاكنون چند بار به دروغ مرده است. هر از گاهي، عدهاي او را ميكشند و برگههاي ترحيمش را در فضاي مجازي پخش ميكنند. آخرين بار به دو ماه پيش برميگردد. وقتي حادثه منا رخ داد و مردم ايران در التهاب فرو رفته بودند، خبر رسيد كه «علي دايي، يكي از كشتهشدگان حادثه است». اما اينگونه نبود. پس از چند روز مشخص شد اين «دايي علي دايي» است كه در حادثه منا جان خود را از دست داده. عدهاي با دست بردن در خبر، شايعهاي ساختند و نوشتند: «علي دايي در منا كشته شد.» پيش از آن نيز اخباري مبني بر كشته شدن علي ضيا، مجري تلويزيون ايران در حادثه منا در شبكههاي اجتماعي منتشر شده بود كه محلي از حقيقت نداشت.
شايعه چهارم؛ مرگ علي انصاريان
تصاوير صورت خونآلودش را در فضاي مجازي پخش كردند تا شايد همه، شايعه مرگش را باور كنند. اما او زنده است. شايعه مرگ علي انصاريان، فوتباليست سابق باشگاه پرسپوليس از يك «پست خالي در اينستاگرام» آغاز شد. او چندي پيش پستي خالي در صفحه اينستاگرام خود منتشر كرد تا عدهاي همان را دستمايه قرار دهند و به شايعه مرگ بازيكن محبوبشان تبديل كنند. انصاريان در واكنش به اين شايعه در صفحه اينستاگرام خود نوشت: «ممنون كه نگران بوديد ولي هنوز نفسي هست.»
شايعه پنجم؛ نقشه داعش براي ابتلاي مردم به ايدز
سردار حسين ساجدينيا، فرمانده نيروي انتظامي تهران تاكيد كرده است كه هيچ عضو گروه تروريستي داعش در ايران وجود ندارد. با اين وجود عمليات انتحاري هفته گذشته اين گروه در پاريس، كه دستكم 170 كشته بر جاي گذاشت، پاي آنها را به بازار شايعات شبكههاي اجتماعي ايراني باز كرده است. خبر ترسناك است: «داعشيها ميخواهند در پوشش نيروهاي امدادي، براي تست ديابت به در خانهها بيايند و با سرنگهاي آلوده، مردم را به ايدز مبتلا كنند.» شايعهاي است كه اين روزها دست به دست در شبكههاي اجتماعي ميچرخد اما وزارت بهداشت آن را تكذيب كرده و نسبت به آن هشدار داده است. بازار شايعه هميشه داغ است. بعيد نيست پس از خواندن اين گزارش بار ديگر خبر كشته شدن يك قهرمان يا گروگانگيري در يك پاساژ روي گوشي همراهتان سبز شود. شايد اين خبرها نيز شايعه باشد، بهتر است قبل از اعتماد و انتشار آنها كمي درباره اصالت آن فكر كنيد...