حركت ايران و روسيه به سوي همكاريهاي راهبردي
همكاري نظامي با روسيه در خاورميانه با يك هدف مشترك ژئوپولتيك براي حفظ منافع مشترك دو كشور در سوريه و شرق روسيه و آن هم در مقابله با گروههاي افراطي تروريستي مورد حمايت برخي بازيگران منطقهاي نظير عربستان و تركيه و برخي كشورهاي غربي موضوعي است كه براي سياست خارجي دو كشور و همچنين مسائل منطقهاي و بينالمللي ابعاد و پيامدهاي گستردهتري خواهد يافت. آنچه در اين باره اهميت دارد، اين است كه خاورميانه امروز نه تنها دچار بحران امنيتي و نظامي است بلكه با بحرانهاي اساسي در ابعاد نرمافزاري و ايدهاي براي شكلگيري دولتهاي آينده و نظم استقرار يافته در خاورميانه در دوران پسا عثماني روبهرو است؛ اينكه تا چه اندازه تهران و مسكو ميتوانند در تثبيت نظم و ثبات پيشين يا شكلگيري نظم جديد براي آينده موثر باشند، پيش از هر موضوعي به ايدههاي دو كشور براي شكلدهي به نظم جديد بستگي دارد و از اينجا است كه در واقع ميتوان حتي نشانههاي تفاوت ديدگاه دو كشور در آينده را جستوجو كرد. منفعت مشترك مقابله با تروريسم و كشاندن رقبا و دشمنان به پشت ميز مذاكره موضوعي است كه تهران و مسكو را در چهار سال گذشته كنار هم قرار داده است و هنوز هم ميتواند مبنايي براي همكاري و تشريك مساعي ميان دو قدرت باشد. تهران و مسكو با مقاومت و با قدرت در اين سالها توانستهاند در برابر موج ويرانگر تروريسم و افراطيگري مقابله كنند و در گذر زمان، افكار عمومي جهاني و برخي كشورهاي ديگر نيز به اهميت اين همكاريها براي صلح و امنيت نه تنها در منطقه خاورميانه بلكه در عرصه جهاني نيز صحه بگذارند. اينكه آيا در گذر توافق وين و روند مذاكرات پس از آن، دو طرف تا چه اندازه بتوانند از اين همكاريها براي مرحله استقرار ثبات و دولتسازي در سوريه پسا بحران موثر باشند، به ابتكارات ديپلماتيك به ويژه در تهران وابسته خواهد بود. به نظر ميرسد ظرفيتهاي ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران براي شرايط و عرصههاي مذاكره جديد و گفتوگو و شكلگيري روند صلح در سوريه پس از بحران مستلزم ابتكاراتي است همچنان كه عرصه مبارزه و جنگ اراده خود را بر طرفهاي رقيب تحميل كرده است، در حوزه ديپلماسي نيز از اين امر مهم سربلند بيرون آيد.
٭ استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران