سقوط تالار حافظ به كانال 68 هزار واحدي
شاهين ياسمي / ديروز شاخص كل بازار سهام 284 واحد افت كرد تا با 41/0 درصد نزول به كانال 68 هزار واحدي سقوط كند. افت روز گذشته شاخص كل بورس در حالي بود كه قيمت نفت خام روز گذشته بازهم كاهش پيدا كرد. روز گذشته هر بشكه نفت خام برنت 56 دلار، نفت خام اوپك و امريكا 52 دلار قيمت خورد كه نشاندهنده افت يك دلاري نسبت به روز سه شنبه و به دنبال خبر آزادسازي صادرات نفت شيل است. بدينترتيب كاهش قيمت جهاني نفت بيشترين تاثير را بر صنايع پتروشيمي، پالايشي و نفتي بورس ميگذارد.
اين در حالي بود كه بر خلاف روند بازار جهاني نفت، روز گذشته قيمت دلار امريكا به 3500 تومان كاهش يافت ولي اين اتفاق تاثيري بر روند بازار سهام نداشت. شايد بتوان اين طور تحليل كرد كه ديروز هم نماد «فارس» تاثيرگذارترين عامل افت شاخص كل بود و به تنهايي شاخص را 68 واحد عقب برد. اما اتفاق جالب بازار ديروز مثبت شدن و افزايش تقاضا در گروه قندي بود كه به دنبال شايعات درباره تعديل مثبت قنديها رخ داد. در بازار ديروز تنها قنديها و داروييها تقاضا داشتند ودر ساير گروهها معاملات در فاز منفي انجام شد.
وال استريت سقوط كرد
آقاي بورس ديروز از هميشه غمگينتر بود و نگراني از چهرهاش ميباريد. ديروز نخستين خبري كه از راديو شنيد باعث شد استكان چاي از دستش رها شود. شنيد كه «امريكا صادرات نفت شيل و ميعانات گازي را آزاد كرد». خبري كه مثل پتك روي سر قيمت نفت خام ميكوبد و آن را با شيب بيشتري به پايين هل ميدهد. سريع دفترچه يادداشت معروفش را از كيفش بيرون كشيد و شروع به حساب و كتاب كرد. از عرق سردي كه بر چهرهاش نشسته بود، معلوم بود كه قرار است اتفاق بدي بيفتد. نيم ساعتي دو دو تا چهار تا كرد تا برآوردي از كاهش قيمت نفت و تاثيرش بر بازارهاي پول و سرمايه به دست بياورد. نتيجه منفي بود؛ چراكه اينبار چهره آقاي بورس قرمز شده بود.
تلفن را برداشت و با آقاي بازار تماس گرفت. آقاي بازار تلفنش را از دسترس خارج كرده بود. طبيعي هم بود. ديروز دلار و طلا ارزان شده بود و معمولا در چنين مواقعي آقاي بازار پودر ميشود و در زمين فرومي رود ولي روزهايي كه دلار گران شود، به صورت آنلاين در شبكههاي اجتماعي و اسكايپ در حال بازار گرم كردن است.
اما آقاي بورس معاملهگر با تجربهيي است و بيدي نيست كه بااين بادها بلرزد. او تجربههايي مانند سقوط آزاد بورس در دولت نهم و قهر 11 روزه رييس دولت دهم را از سر گذرانده و به اصطلاح پوست كلفت شده است. آقاي بورس امروز با آقاي بورس ديروز يكي نيست. وقتي اتفاق بدي بيفتد، در نگاه اول هيجان زده ميشود ولي ياد گرفته كه صبور باشد و هيجاني رفتار نكند. وقتي نتوانست با دوست و رقيب ديرينهاش تماس بگيرد، تبلتش را از روي طاقچه برداشت و برنامه تحليل تكنيكالش را باز كرد. يك سري اعداد و نمادها را وارد كرد، بعد از چند ثانيه چند نمودار باز شد. روي نمودار فيبوناچي زوم كرد؛ نموداري كه شيبي نزولي داشت. به سايت بورس تهران وصل شد. صفحه اول سرتا پا قرمز بود. وقتي ريز معاملات را آورد، تنها دو، سه گروه سبز رنگ را بالا و پايين كرد. با خيال راحت يك نگاه اجمالي به داروييها انداخت و به سراغ گروه ديگر رفت؛ گروه قندي ها! آقاي بورس دل خوشي از قنديها ندارد. اگر پاي صحبتهايش بنشينيد، هيچوقت نميشنويد كه از يك قندي تعريف كند. ديروز آقاي بورس با يك نگاه عاقل اندر سفيه، زيرلب لبخندي به قنديهاي مثبت زد و در دل گفت: «خودتي، تو نميتوني منو گول بزني» !
جدول معاملات را بالا و پايين كرد تا مطمئن شود بقيه گروهها همچنان بر طبل نزول ميكوبند. تبلت را كنار گذاشت و دوباره سراغ دفترچه يادداشت رفت. چهارصفحهاش پر بود از اسامي شركتهاي بورسي كه قرار است به حسابشان پول واريز كند. زير لب غرولندي ميكند و ميگويد: «واقعا كه همه چي آرومه، من چقدر خوشحالم ! قبلا دو زار سود ميدادن، حالا يا زيان ميدن يا اگر بخوان سود بدن، افزايش سرمايه هم ميدن، تا يه چيزيم روي سودشون بذاري و دو دستي تقديم كني! واقعا اونايي كه رفتن سراغ فاركس و بورسهاي خارجي كار درستي كردن.»دفتر را سر جايش ميگذارد كه خبر تازهيي مثل بوق توي گوشش زنگ ميزند و مو را بر بدنش سيخ ميكند، « وال استريت سقوط كرد!»