مراسم تشييع جمشيد ارجمند برگزار شد
تابوتي از تجربه و هنر روي دوش سينماگران
الهام نداف
بيش از 10 روز است سينما رخت عزا به تن كرده، بعد از رفتن عباس كيارستمي، مليحه نيكجومند و بهمن زرين پور، فرشته مرگ بر شانه جمشيد ارجمند منتقد صاحب نام حوزه سينما نشست و يكشنبه صبح اهالي سينما بار ديگر براي بدرقه يكي از همكاران خود در خانه سينما جمع شدند. سيدرضا ميركريمي نخستين سخنران اين مراسم بود. به گفته او ارجمند منتقد، نويسنده، مترجم و شاعر بود و به جرات ميشود واژه اديب را براي او بهكار برد، او جلوهاي از ادب بود كه ما را ترك كرد.
ميركريمي در اين مراسم فرصت را غنيمت دانست و با اشاره به پرونده پزشكي عباس كيارستمي و حواشي ايجاد شده در روزهاي اخير عنوان كرد اين موضوع چندان فوري نيست و ميشود با صبر و حوصله آن را پيگيري كرد. مديرعامل خانه سينما خواسته بجايي از هنرمندان داشت. او براي جلوگيري از اتفاقات ناخوشايند و جلوگيري از توهين به سينماگران از جامعه هنري خواست روبهروي جامعه پزشكي قرار نگيرند. او معتقد است در اين زمينه هر كار جمعي يا فردي اگر قرار است انجام شود حتما با خانه سينما هماهنگ شود. در ادامه اين مراسم جواد طوسي روبهروي هنرمندان قرار گرفت و با بيان اينكه ما مستقيم و غيرمستقيم به كساني چون ارجمند و كيارستمي جفا ميكنيم، عنوان كرد اين هنرمندان ميتوانستند در دوره كهنسالي تنها نباشند. اين منتقد سينما با گلايه از سياستگذاران فرهنگي از آنها پرسيد با توجه به دانش و توانمندي گسترده جمشيد ارجمند، نميشد او را در حوزهاي جذب كنند و راهي براي بيرون آمدن از تنهايي او ايجاد كنند؟ به اعتقاد طوسي بخشي از گوشهنشيني اين منتقد قديمي به كم كاري سينماگران و هنرمندان مربوط ميشود و از اين پس نبايد پل ارتباطي عاطفي را محدود به مجلس ترحيم كنيم. طوسي فصل مشترك ارجمند را با عباس كيارستمي هويتمندي شان دانست و چرا كه كيارستمي هم با وجود شهرت جهانياش همواره به ريشههايش تكيه ميكرد. «عدهاي از جوانان نسلي كه در نهضت ملي شدن صنعت نفت شركت كرده بود بعد از شكست اين نهضت تصميم گرفتند با رفتن به يك مجله سينمايي يعني «ستاره سينما» اين شكست را فراموش كنند. در آن نسل جمشيد ارجمند هم بود، گرچه آن زمان نقد سينمايي نمينوشت و فعاليتهاي سياسي داشت و به خاطر آنها اوايل دهه 40 به زندان هم افتاد. » اين معرفي فريدون جيراني از جمشيد ارجمند منتقد معتبر سينما بود.
او به نشرياتي چون «فردوسي» و «ستاره سينما» كه ارجمند در آنها قلم ميزد اشاره كرد و يادآور شد با آثار اين منتقد سينمايي در دهه 50 بود كه سينماگران و اهالي هنر فهميدند نقد سينمايي و نقد سياسي چيست. اما چرا خاطرات ما از او به قبل از انقلاب برميگردد و بعد از انقلاب خاطرات زيادي از او نداريم؟!
ليلي گلستان، نويسنده و مترجم نيز از حاضران در اين مراسم بود. او كه دوستي ديرينهاي با ارجمند داشت اين هنرمند را مهربان، شريف، نجيب، باشعور، باهوش و با سعه صدر توصيف كرد و با افسوس گفت هيچكس نميتواند جاي او را در حوزه نقد ما بگيرد چون او هرگز در رابطه با كساني كه آثار آنها را نقد ميكرد حب و بغض و مسائل ديگر را در نظر نميگرفت و انسان بسيار شريفي بود. طهماسب صلحجو منتقد سينما نيز در بخشي از اين مراسم گرفتن زير تابوت فرهنگسازان كشور را فاجعهاي دانست كه تنها با از دست رفتن آنها معلوم ميشود چه كسي از جامعه هنري رفته است.
در مراسم تشييع جمشيد ارجمند فرزاد رسول اف از همكاران اين منتقد قديمي، به جايگاه علمي او اشاره كرد. به گفته رسول اف ارجمند، دكتراي اقتصاد گردشگري از دانشگاه مارسي را داشت و در ايران نيز در همين زمينه فعاليت كرد و در موسسه اقتصاد كشاورزي نشريهاي را پايهگذاري كرد كه همچنان منتشر ميشود.
چند نشريه علمي و اقتصادي در حوزههاي مختلف با همكاري او در ايران راهاندازي شد كه همگي به سردبيري اين منتقد اداره ميشد و با توجه به تسلط او به مسائل اقتصادي و ادبيات ژورناليستي، اين نشريات هر كدام در حوزه خود مايه افتخار بودند. جايگاه علمي ارجمند فراتر از چيزي است كه مردم با آن آشنا هستند اما فروتني او اجازه نميداد در اين باره تبليغ كند. علي عباسي، تهيهكننده «سوته دلان»، جهانبخش نورايي، نويسنده و منتقد، فخريزاده، مدير انتشارات روزنه كار و سيروس علينژاد منتقد سينما از ديگر سخنرانان اين مراسم بودند كه هر كدام به بخشي از خاطرات و شخصيت علمي و فرهنگي جمشيد ارجمند اشاره كردند. در پايان اين مراسم شاهرخ دولكو منتقد سينمايي و داماد ارجمند از سينماگران و همراهان قدرداني كرد و پيكر اين منتقد فقيد به آرامگاه ابدياش در قطعه هنرمندان بدرقه شد.
بهمن فرمانآرا، داريوش شايگان، رخشان بني اعتماد، حبيب رضايي، ابراهيم مختاري، هوشنگ گلمكاني، محمد مهدي عسگرپور، محمد متوسلاني، ناصر عنصري، اميرشهاب رضويان، عزيز ساعتي، مازيار ميري و حبيب اسماعيلي از جمله حاضران در اين مراسم بودند.