• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3577 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۸ تير

اسكورسيزي از نخستين و واپسين ديدارش با كيارستمي گفت

كيارستمي مسير نگاهم به جهان را تغيير داد

بهار سرلك

پانزدهم جولاي مارتين اسكورسيزي، فيلمساز امريكايي طي برگزاري بزرگداشتي براي عباس كيارستمي، در سالن دانشكده هنرهاي زيباي نيويورك سيتي، ياد و خاطره اين كارگردان را گرامي داشت. او كه با شنيدن خبر درگذشت كارگردان بزرگ سينماي ايران پيام تسليتي را در وبسايت هاليوود ريپورتر منتشر كرده بود، در اين مراسم فرصتي يافت تا از خاطره نخستين و واپسين ديدارش صحبت كند. در ادامه بخشي از اين سخنراني را مي‌خوانيد. متاسفانه نمي‌دانم آشنايي ما از كجا آغاز شد و فكر مي‌كنم شايد 14 سالي مي‌شود كه عباس را مي‌شناسم. در واقع قرار بود پروژه‌ها و سمينارهايي را با همكاري يكديگر برگزار كنيم. آخرين بار قرار شد فوريه 2017 با همديگر باشيم و در طول دوازده يا چهارده سال گذشته در مكان‌هاي مختلف در سراسر جهان از جمله پاريس، نيويورك و بيشتر در مراكش همديگر را ملاقات كرديم؛ او از من مي‌خواست در مراكش براي حضور در گردهمايي دانشجويي و سمينارها حضور يابم و صحبت كنم تا من را دست بيندازد. به نوعي در ذهنم، خودم را براي ملاقات سال آينده آماده مي‌كردم و حدس مي‌زدم اين اتفاقي است كه مي‌افتد، ولي به سرعت فردي را از دست مي‌دهيم و فكر مي‌كنيم هميشه و در آينده كنار ما خواهد بود. سپس حقيقت غايب بودن او تيري مي‌شود كه قلب‌مان را نشانه مي‌رود و مدام اين تير وارد و خارج مي‌شود و تاثيرش هم بسيار قوي است. گاهي به اين فكر مي‌كنم كه عباس هم يكي از همين آدم‌ها بود كه فكر از دست دادنش را نمي‌كرديم. او يك دوست بود. آخرين باري كه او را ديدم اكتبر گذشته در هتلي در ليو بود و او مي‌خواست قبل از رفتنش فيلم «24 فريم» را به من نشان دهد، اين فيلم را در كامپيوترم دارم. نمي‌دانم آن را ديديد يا نه، اما اگر نديديد مطمئنم كه اين فيلم نظرتان را جلب مي‌كند.
 او مي‌گفت: «استراحت كن، وقت زيادي نداريم و كارهاي زيادي داري. » من مي‌گفتم: «نه مي‌خواهم ببينم اين فيلم از چند تا فيلم‌ چهار دقيقه‌اي تشكيل شده. » كه نخستين آن راجع به نقاشي «دنياي كريستينا» اثر آندرو وايث است، بعد درباره كينگ ويدور و فيلم «جشن بزرگ» او كه بر وايث تاثير گذاشته، مي‌خواستيم درباره تپه‌ها و جنگل‌ها و جنگ‌ جهاني اول كه بر نقاشي وايث تاثير گذاشته حرف بزنيم. قرار بود سال آينده او را ببينم و درباره اين چيزها با او حرف بزنم. اين آخرين باري بود كه او را ديدم.  دوست دارم درباره نخستين باري كه او را ديدم صحبت كنم؛ در كن او را ديدم. من رييس هيات داوران بخش سينه‌فونداسيون بودم كه در آن دانشجويان به رقابت مي‌پردازند. سال دقيقش را فراموش كردم، نمي‌دانم 12 يا 13 سال پيش بود. بعد از آن در دوره‌اي چهار يا پنج فيلم از او ديدم. هنوز «كلوزآپ» را نديده بودم. وقتي بچه بودم يعني پنج يا شش سالم بود و سال‌ 48-1947، يا همين سال‌ها بود كه وقتي فيلم‌هاي رئاليست ايتاليايي را ديدم شوكه شدم و تحت تاثير صداقت و درستي سينماي ايتاليا قرار گرفتم؛ فيلم‌هاي «رم، شهر بي‌دفاع»، «از خودي‌ها»، «واكسي» و «دزد دوچرخه» را ديدم و مي‌دانم عباس هم اين فيلم‌ها را دوست داشت. مي‌خواهم بگويم در طول چند ماه اين چهار يا پنج فيلم را با هم ديدم و همين تاثير را 65 سال بعد (با ديدن فيلم‌هاي عباس) تجربه كردم و چيزي كاملا مسير نگاه من به جهان را تغيير داد. حالا من رييس هيات داوران هستم و او هم عضو اين هيات است و بايد در اين هيات با هم ديگر برخوردي داشته باشيم و به خاطر تاثيري كه اين فيلم‌ها روي من گذاشته بودند در ملاقات با او محتاط بودم؛ بالاخره بايد با او مواجه مي‌شدم و اميدوار بودم او بگويد ببين چه آدم باحالي است و عينك هم زده! اما چيزي نگفت. (مي‌خندد) خوش‌تيپ، خوش‌صحبت، آرام و در انتخاب كلماتش بسيار دقت مي‌كرد. در پايان روز اول كه تمام آن فشارهاي مراسم و آمد و شد را متحمل شده بودم، اعضا از من راهنماي عملكرد هيات داوران را خواستند و اينكه كدام فيلم خوب است و كدام بد. اين جلسه را برگزار كرديم. اما من اصلا ايده‌اي نداشتم كه معيار «قضاوت» چيست. در درجه اول، قضاوت يك فيلم مشكل است و قضاوت درباره فيلم‌هاي دانشجوها در هر روز جشنواره كن مشكلي ديگر بود و وقت هم كم بود و مانده بودم به اعضا چه بگويم. سپس عباس گفت: «اين روزها فيلم‌هاي كوتاه زيادي ساخته مي‌شود كه صرفا نمونه‌اي از داستان‌هايي هستند كه در آينده به فيلم بلند در دنياي تجاري تبديل مي‌شوند، مي‌شود پيشنهاد كنم چطور است كه اين فيلم‌ها را به مثابه يك فيلم فارغ از جنس آن تجربه كنيم.» پيش خودم گفتم دنبال همين مرد
 بودم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون