رييسجمهور بر وعدههاي در نيمه راه مانده خود پايبند است
وعدههاي روحاني
روي كفه ترازو
گروه سياسي
16 سفر استاني در ايام انتخابات، براي حسن روحاني بيش از اينكه فرصت معرفي برنامهها باشد، زماني براي شنيدن مطالبات مردمي بود؛ مطالباتي كه اگرچه در طول اين سالها تلاشهايي براي تحقق آنها صورت گرفت اما براي تكميل شدن آن، دوره 4 ساله ديگري هم لازم بود تا بتواند در كارنامه كاري دولت ثبت شود. با آغاز سفرهاي انتخاباتي حسن روحاني به استانهاي مختلف كشور كه از روز سوم ارديبهشت ماه صورت گرفت، ميشد حدس زد آنچه مردم در انتخابات 92 طالب آن بودند به چه ميزان تحقق يافته و در نهايت چه تعداد از آن باقي مانده تا مطالبات دور بعدي رياستجمهوري روحاني را شكل دهند. شعارهايي كه در آن سال سر داده ميشد غالبا بر مبناي تغييري بود كه آحاد ملت خواستار آن بودند. اوضاع سياسي، اقتصادي، اجتماعي و حتي فرهنگي تا آنجا بهم ريخته بود كه هر فرد ايراني به دنبال مفري براي خلاص شدن ميگشت و در اين ميان چه فردي بهتر از حسن روحاني. كسي كه پس از ردصلاحيت آيتالله هاشمي از سوي شوراي نگهبان، آن هم تنها 20 روز مانده تا انتخابات، فرصت كمي براي آشنايي با مطالبات مردم را داشت، بهخوبي توانست با مانور بر شعار «تغيير» حرف دل ميليونها ايراني را بر زبان بياورد. او در خرداد ٩٢ به مردم قول داد كه گره پرونده هستهاي را باز و ديوار تحريمهاي آن را خراب و روابط و تعامل با جهان را بهتر سازد كه اينگونه هم شد. او به مردم قول داد كه گامهايي در اقتصاد، كشاورزي و بهداشت و درمان بر خواهد داشت و شرايط بهتري ايجاد خواهد كرد كه اين هم اينگونه شد. اما در اين ميان وعدههاي ديگري ماند كه همواره صداي واحد قشرهاي مختلفي از مردم به خصوص جوانان، دانشگاهيان و بسياري از چهرههاي سياسي شد تا هماينك هم در سال 96 با گذشت 4 سال از پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياست جمهور يازدهم، همچنان در ذهن مردم نقش ببندد.
وعدهها و قدرت بازوي روحاني
در دوازدهمين انتخابات رياستجمهوري و آنجا كه روحاني استان به استان ميگشت تا اقدامات و عملكردهاي چهارساله دولت يازدهم را اعلام كند، بارها بايد تاكيد ميكرد كه «نيمه راهيم و بازنميگرديم» تا همچنان نشان دهد بر سر عهدي كه با ملت ايران در انتخابات گذشته بسته، ايستاده است. او در اين سفرها وعده قابل توجهي نداد؛ او از پروژههاي آنچناني نگفت كه قرار است در استانهاي مختلف كلنگ آن را بر زمين بكوبد و معلوم نباشد چه سالي قرعه افتتاح به نامش ميخورد. او از ارقام نجومي براي نرخ اشتغالي نگفت كه ميخواهد براي جوانان اين كشور ايجاد كند، او تنها از موضوعاتي گفت كه از قدرت بازوي او بر ميآيد. از آزادي گفت و از اميدي ياد كرد كه بايد همچنان در بين جامعه وجود داشته باشد، از امنيت و آرامش گفت و رعايت حقوق اقليتها را جزو اولويتهاي كاري خود قرار داد. «نه» به دروغ، بداخلاقي، تخريب و تبعيض از ديگر وعدههايي بود كه حسن روحاني آن را در ميان جمعيتهايي كه به استقبال او آمده بودند، مطرح كرد. با اين حال آنچه از زبان روحاني در اين دوره از انتخابات مطرح شد، ادامه روندي بود كه او در اين چهار سال در پيش گرفته بود. اما آنچه كه از ميان جمعيت برميخيزيد غير از آنچه بود كه از قدرت بازوي روحاني برخيزد. او با شنيدن شعارهايي كه بدون استثنا در هر 16 استان كشور بدرقه راهش شده بود، با شنيدن فريادهاي رفع حصري كه از زبان عده زيادي از ملت ايران مطرح ميشد، ميتوانست تنها يك دليل را براي عدم تحقق آن برشمرد كه ارتباط مستقيمي با سقف آراي كسب شده او از ملت ايران دارد. روحاني نه اينكه آن وعده مهم خود را در خرداد 92 فراموش كرده باشد، بلكه به دنبال نيرويي بود كه بتواند آن را خرج تحقق شعار و مطالبه اصلي خود كند. او وقتي ميگويد كه بعضي كارها وجود دارد كه با راي 51 درصد انجام نميشود، وقتي صراحتا اعلام ميكند كه بازوي من قدرت بعضي چيزها را نداشت و وقتي علنا تكرار ميكند كه راي بالاتر كارساز خواهد بود، يعني تمام تلاشهاي خود را براي معدود وعدههاي انجام نشده خود بهكار بست و موفقيتي برايش حاصل نشد. اما در آستانه انتخابات رياستجمهوري فرصت خوبي بود كه او مهمترين وعده خود را بدهد. آنجا كه شرط ميگذارد و ميگويد «اگر همه پاي صندوقهاي راي بيايند من دربسته و سربسته قول ميدهم آنچه كه ميخواهيد شدني است» و در آن ميان باز هم شعارهاي رفع حصر برميخيزد، نشان از عزم او براي ادامه راهي دارد كه با راي 18 ميليوني شدني نبود. او اعلام ميكند كه «ما ميتوانيم با وحدت، اتحاد، همبستگي و آرامش و با كمك از رهبر عزيز و فرهيخته كه من حاضرم دهها بار دستان ايشان را براي برخي امور ببوسم مشكلاتمان را حل كنيم، اما شرط اين اتفاق آن است كه روز جمعه هر فردي به همراه 11 نفر ديگر پاي صندوقهاي راي بيايد.»
او در اين سفرها با بيان اينكه امروز حداقل نيمي از عهد و پيماني كه در خرداد 92 با مردم بسته بودم را انجام دادم، اظهار كرد: «بيش از 50 درصد عهد و پيماني كه در خرداد 92 بستم مربوط به دولت دوازدهم خواهد بود. ما با هم پيمان بستهايم و بايد تصميم بگيريم كه به عقب برنميگرديم»، تا نشان دهد كه وعدهاي جديد نخواهد داد تا آن 50 درصد باقيمانده وعدهها را محقق نكند. حال روحاني مانده و 24 ميليون رايي كه به سبد آراي او ريخته شده است. امروز رييسجمهور ايران، رييس دولت دوازدهم با 57 درصد آراي مردم، ساكن پاستور باقي ماند تا اميدها همچنان براي وعدههايش باقي بماند. او با پشتوانه 24 ميليوني براي عملي كردن مهمترين وعده خود، 4 سال فرصت دارد.
در ادامه نگاهي به وعدههايي كه حسن روحاني در طول 16 سفر انتخاباتي خود در كمتر از يك ماه داشته است، خواهيم داشت تا تفاوت او با ساير كانديداها بيش از پيش نمايان شود. آنگونه كه هرچه گشتيم در برخي از سفرها وعدهاي سرداده نشد تا حسن روحاني بدون آنكه وعدهاي بر وعدههاي خود بيفزايد به فكر تحقق آنچه در سال 92 اعلام كرده باشد.