درباره مسابقات باريستاي ايران كه در كيش برگزار شد
فقط همين يك فنجان قهوه نيست
صفا هراتيان٭
داور آرژانتيني ميگويد: «اگر سالهاي پيش براي پيدا كردن يك قهوه خوب، بايد پنج كيلومتر راه ميرفتي، حالا ميتواني در ۵۰۰ قدميات، كافهاي پيدا كني كه قهوه خوب دارد». با شنيدن اينها فكر ميكنم اوضاع براي ما بهتر از اين است. به سالهاي گذشته برميگردم كه خيلي هم دور نيستند و يادم ميافتد كه در تهران مثل امروز نبود كه موضوع «قهوه» تا اين حد براي كافهدارها و مشتريان اهميت داشته باشد؛ حال و هواي «كافه» بود كه آدمها را به كافه ميكشاند. اما حالا در تالار شهر كيش برترين باريستاهاي ايران - همان قهوهچيهاي ديروز - از شهرهاي مختلف دور هم جمع شدهاند تا مهارت و هنرشان در درست كردن قهوه را به داوران نشان دهند؛ جواناني مشتاق كه دوست دارند كاري حرفهاي و درست انجام دهند و به مشتري كه دنبال يك فنجان قهوه خوب است، عطر خوش قهوه را تقديم كنند. شايد ظاهرش همين قهوه ساده باشد، اما اگر دقيقتر شويم، قهوه تنها بهانه است و ميبينيم كه چقدر همين چند سال اخير، نشستن در كافهها، معاشرت و گذران ساعتهايي به دوستي و آرامش، در فهرست تفريحات شهري ما اضافه شده؛ تفريحي كه هم آرامشبخش است و هم كارآفرين و حالا نشانههاي حركتش روي نمودار اصل و اصول حرفهاي از همينجا شروع ميشود؛ از تالار مسابقات باريستاي ايران و باريستاهاي جواني كه ميخواهند براي ارايه يك كار حرفهاي درست و دقيق، با يكديگر رقابت كنند. پايان رقابت هم شگفتانگيز است؛ باريستايي جوان از بندرعباس نماينده ايران در مسابقات جهاني است؛ مسابقات جهاني باريستا (WBC) كه تا چند ماه ديگر در سياتل امريكا برگزار ميشود و از خاورميانه تنها ايران و امارات ميتوانند نمايندهاي در آن داشته باشند؛ همان نمايندگاني كه باعث ميشوند ديگر براي نوشيدن يك فنجان قهوه خوب لازم نباشد كيلومترها راه رفت. همه اينها از رشدي ميآيد كه در سالهاي اخير در صنعت قهوه اتفاق افتاده و نيروي جواني كه به اين شغل به شكل حرفهاي و جهاني نگاه ميكند. كافهها حالا براي بقا در فضاي رقابتي، بهدنبال باريستاهاي مجرب و حرفهاي هستند؛ ديگر نميشود هر قهوهاي را بهراحتي جلوي مشتري گذاشت. دستگاه اسپرسوساز بايد سرحال و روبهراه باشد؛ دانه قهوه بايد باكيفيت باشد و باريستاي كاربلد بداند چطور هفت گرم پودر قهوه آسيابشده را به يك اونس اسپرسوي اصيــل تبديل كند. همينهاست كه رونــــــق يكبارهاي بــه كافهها و صنعت قهوه ايران داده؛ جايي كه نخستين قهوهخانههاي آن در عصر صفوي و همزمان با نخستين قهوهخانههاي امپراتوري عثماني شروع بهكار كرد؛ اما حالا اثري از «قهوه» در قهوهخانههايش نيست. قاعده بازي حالا اما تغيير كرده و قهوه رفتهرفته جايگاه فراموششدهاش را در فرهنگ روزمره ما پيدا ميكند. اگر خواست مشتريان نبود و اگر تمام اين اتفاقاتي كه تا امروز افتاده، نميافتاد، اين روزها سهم شهرها از تفريحات جواني خاليتر بود و كارآفريني ايجادشده هم تعطيل.
اما حالا ميشود به آينده اميدوارتر بود و دل خوش كرد به تفاهم ميان مردم و زندگي شهرنشيني در تكتك شهرهاي ايران و دريچههايي تازه براي ساعتهايي كه بايد در آرامش بگذرند؛ در سايه يك فنجان قهوه از دست قهوهچيهاي
حرفهاي امروز.
٭ از داوران مسابقات باريستاي ايران