مقاومت و زندگي روزمره
محمد زينالي اُناري
پژوهشگر فرهنگ عامه
هر يك از ما مقاومتهايي در زندگي روزمره انجام ميدهيم كه از آن خبر نداريم. اما در برابر هر اتفاقي كاري انجام ميدهيم و با آن مواجه ميشويم. شايد به يادتان باشد زماني كه بيمه به وجود آمده بود، خيليها سعي ميكردند از آن طفره بروند و اخيرا شايد ببينيد كساني كه به خاطر بيمه نكردن خودشان در سي سال گذشته، در پيري و فاقد حمايت زندگي ميكنند و به فقر و افلاس افتادهاند. اين يكي از اتفاقات رايج مقاومت در برابر يك صنعت است كه به همينسادگي رخ ميدهد. ماليات هم از اين دسته درخواستهاي دولتي است كه هزينه مصارف عمومي ميشود اما خيلي از مردم دوست دارند آن را دور بزنند و يكي از مفاهيم رايج در جامعه ما فرار مالياتي است. فرار از هزينههاي عوارضي و حق بيمه و... كه در گذشته خيلي هم رايج بود، يكي از مقاومتهايي است كه قوانين ناخوانده و اجباري در زندگي بومي مردم برانگيخته باشد.
در اوايل انقلاب اسلامي كه من كوچك بودم، ميشنيدم كه كار به نام ترويج روستايي و به روستاها مروج فرستاده ميشد و من به خاطر اين تشابه اسمي متوجه آن شده بودم. كار مروجان اين بود كه در روستاها اهداف توسعهاي كشاورزي را به صورت غيررسمي آموزش داده و آنها را براي تحولات و تغييرات كشاورزي آماده كنند. البته اين با روند مقاومت روستاييان در حفظ الگوهاي سنتي كشاورزي معيشتي خودشان شايد شكستخورده به نظر برسد، اما اين رويه در بيمه، ماليات و بسياري از خدمات ديگر دولتي وجود نداشته و شايد رسانههاي شهري مانند روابط عمومي و مطبوعات بهخصوص در نقاط دوردست نتوانستهاند چنين موضوعي را گوشزد و تبيين كنند. در نتيجه، مقاومتهاي مردم در برابر مطالبات عجيب و غريب و ناشناخته شكل ميگرفت. خود ميشنيدم كه يكي از نزديكان عزيزم با لحن تحقيركنندهاي (با اشاره به بيمه) ميگفت: «بيمه ميخواهد مراقب من باشد؟!»
يكي ديگر از مواردي كه در جامعه ما مشهود است، مقاومت در برابر صنعت است. پيش از اينكه صنعت جاي كار فيزيكي را بگيرد، تعداد كارگر بسيار زياد بوده و مردم خود حملونقل اسباب و اثاث را در عموم جاها انجام ميدادند. اما بعد از بهراه افتادن درشكه و امثالهم، طبيعي بود كه آنها با گذاشتن تخته و شكاندن چرخ آن، مانع جايگيري اين وسيله در شغلهاي جاافتاده بودند. اما اين اتفاق وقتي كه خودرو به ايران آمد، ميسر نبود، بازارهاي گستردهاي از خودرو و مكانيكي به راه افتاد و مردم از خودروهايي كه بايد به محض تخريب از چرخه زندگي كنار بگذارند، مجددا و با تعميرات اساسي استفاده ميكردند. از اين جمله است، تعمير اساسي موتور، پيچي كردن كمك فنر و تركيببنديهاي متعددي كه در بازار خلاقانه مكانيكي راه افتاده است تا مشتريهايي كه ميخواهند خودروي خود را نگه دارند، آن را تعمير كنند.
مكانيكي، نمودي از مقاومت مردم در از دست دادن سرمايه خود در برابر صنعتي كه با قيمتهاي نابرابر مدام در پي تعويض خودروها و قطعات است، ميباشد. راه افتادن مكانيكيهاي بسيار در پيرامون شهرها، بازار يا بخش عظيمي از فرهنگ مقاومت اقتصادي در برابر تخريب سرمايههاي آنان است، اما همين بازار هم به نوبه خود يك ميدان گسترده براي ورود افراد مختلف شده است. در چنين حالتي، اين فعاليتها بدون نظارت، ترويج و... مانده و محل مبارزه دو قدرت صنعتي و مردمي است. از سويي مردم ميخواهند با تعمير خودرو و وسايل خودشان صنعت را كه ميخواهد آنان را با قوانين خاص خود شكست بدهد و مال و منال شان را به راحتي از دستشان بگيرد، شكست دهند. صنعت هم سعي ميكند در اين بازار ورود كرده و اجناس خود را به جاي تعمير با تعويض جابهجا كند. لذا ميبينيم كه روز به روز مكانيكيها و خدمات متنوع ماشين به جاي ارزانتر شدن، هزينهبر هم ميشوند تا جايي كه يكي از مكانيكيها آن روز به من گفت: «اگه بولبرينگ دينام را تعمير كنم، از تعويضش گرانتر ميشه!»
مردم سعي ميكنند با پايين نگه داشتن هزينهها از هدررفت سرمايههاي شخصي خود ممانعت كنند و از اين رو ميل شديدي به فايق شدن برابر هزينهتراشيهاي مختلف بالاسريها دارند. شايد عوارض خدماتي جديد هم شبيه به مالياتهاي متنوعياند كه در تاريخي طولاني ارباب و رعيتي و با اسمهاي گوناگون از فرودستان اخذ ميشد. آنها ياد گرفته بودند در برابر هزينهتراشيهاي قدرت مركزي ايران به هر نحو ممكن مقاومت كرده و بازارهاي مقاومت خلق كنند. در برابر هزينههاي عمل پزشكان، روي به جوشاندهها ميآورند؛ در برابر هزينههاي حل اختلافات اساسي زندگي روي به خطوط اسرارآميز وردبافان ميآورند. براي بيمه، كه يك پسانداز عمومي است، قدرت خدا را به رخ ميكشند و براي تعويض خودرو، محاسبهگري خود را!
گذشته از عدم كفايت مالي براي تامين هزينههاي متنوع جديد، همه اين نوع مقاومتها كه به خاطر ترس اسطورهاي از قدرت مسلط اجرا ميشود، زمينههاي تاريخياي دارد كه نياز به ترويج و رفع نگراني مردم توسط كارداران صنعتهاي مختلف دارد. در همه اين بازارهاي مقاومت كه در بازارهاي زيرزميني فراغت، حل اختلاف، تعمير اجناس و... وجود دارد، اتفاقات زيادي رخ ميدهد كه شايد توليدكننده فرصتهاي غير قابل كنترل براي شاگردان مكانيكي (و بيمه نشدن آنها)، شكل گرفتن پاتوقهاي خطرناك و بنگاههاي غيررسمي شود. صفت هيولايي و شيادگونه صنعت، شايد به خاطر اين است كه با توليدات متنوع خود به زندگي ساده و كم خرج مردم حمله ميبرد و اين امر نياز به گفتوگو و تفاهم محلي دارد كه هزينه نبود آن را مردم در مشكلات به وجود آمده در زندگي خود ميپردازند.