حذف قابل
پيشبيني اميد
علي عالي
حذف تيمملي اميد ايران از جام ملتهاي اميد آسيا و ناكامياش از صعود به دور دوم رقابتها براي نخستينبار نه بازتاب منفي در مديران فوتبال ايران داشت و نه واكنشي از سوي جامعه برانگيخت. انگار بسياري از ما به شكستها عادت كردهايم و اين روحيه شكستخورده از زندگي روزمره به ديگر حوزهها نفوذ كرده است. خيلي از روزنامهنگاراني كه بهدعوت كيروش تا آكادمي فدراسيون فوتبال رفتند تا سرمربي تيمملي فوتبال ايران از برنامههايش براي جامجهاني روسيه بگويد، خوب بهخاطر دارند در حاشيه اين نشست، وقتي خبرنگاران با محمدرضا ساكت تنها شدند و از انتخاب عجيب اميرحسين پيرواني به عنوان سرمربي تيمملي اميد پرسيدند، پاسخ شنيدند: «فقط او با اين پولي كه ما ميدهيم حاضر است براي تيمملي پايه فعاليت كند.» اينكه در همه اين سالها چرا سيستم فوتبال ايران اكثر اوقات مربياي يافته كه رابطهاي نزديك با فدراسيوننشينها دارد يكسوي ماجرا اما فرار از دانش روز و علم مربيگري متصل به دنيا بهبهانه مالي، عذري بهمراتب بزرگتر براي كساني است كه بهدنبال پاسخي روشن هستند. روشن است در اين سالها در بخش فوتبال پايه شعار دادهايم و خالي از برنامه بوديم. در بسياري از زمينهها دچار مشكل شدهايم و عجيب اينكه برنامهاي براي حل آن نداريم. در سادهترين مسائل داخلي هم نتوانستيم به آنچه ميخواهيم دست يابيم. در ساختار فوتبال ايران چيزي بهنام «برنامهريزي» نميبينيم و براي همين براي فوتبال پايه آيندهاي متصور نيستيم. حذف تيمملي اميد، نااميدمان نكرد. خيليها حتي خبر نداشتند اين تيم حذف شده است. فوتبال همينقدر كوچك شده است. ميفهميد؟