محمود دولتآبادي نشان شواليه گرفت
آثار ادبي، اعتبار ملي ما است
اعتماد| يكشنبه شب در سفارت فرانسه نشان شواليه هنر و ادب به محمود دولتآبادي اهدا شد. ظرف يك ماه اخير هنرمندان ديگري همچون داريوش مهرجويي و كيومرث درمبخش هم اين جايزه را دريافت كردند بيآنكه تمايلي براي صحبت درباره مسائل و مشكلاتشان در زمينه مسائل فرهنگي نشان بدهند. اما محمود دولتآبادي در همان سفارت فرانسه بحث را به بلاتكليفي و حواشي زوال كلنل كشاند.
محمود دولتآبادي در مراسمي با حضور معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با لحني اعتراضي گفت: سالهاست حقوق مدني و انساني من، حق كار، بازنشستگي، بيمه نشر آثار و حق پيگيري سرقت آثار من در سينما و تلويزيون زير پا له شده است. اين نويسنده پيشكسوت همچنين به موضوع انتشار جعلي رمان «زوال كلنل» چاپ افغانستان اشاره كرد و از وزارت ارشاد خواست تا جلوي اين كار گرفته شود.
من اهل گله نيستم
محمود دولتآبادي در نشستي كه 25 آبانماه بهمناسبت هفته كتاب در بنياد شعر و ادبيات داستاني برگزار شد، با توجه به اينكه سيدعباس صالحي - معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - هم در اين مراسم حضور داشت، به موضوعات مطرحشده چند وقت اخير درباره انتشار آثارش اشاره كرد و گفت: من اهل گله نيستم. به راه عشق گام نهاديم و آمديم و ميرويم. اما من 30 سال است كه در اين جامعه زندگي و كار ميكنم. من به اين سرزمين تعلق دارم. من عاشق كشورم هستم. رمز اصلي اين است. با اين حال، در تمام مدتي كه خانهنشين بودهام در ميان تمام مقامات فرهنگي تنها با سه نفر صحبت داشتهام. يكي از آنها جواد فريدزاده اهل خراسان بود كه با او گفتوگويي دوستانه داشتيم. يكي آقاي درّي بود كه رفتارش دوستانه نبود و سومين شخص آقاي صالحي بود و هست كه به اعتبار منش و عرق خراساني بودن، يك جلسه گفتوگوي دوستانه داشتهايم.
نويسنده «كليدر» اظهار كرد: زماني در اين مملكت جنگ بود. من براي گرفتن مجوز انتشار آثارم به وزارت ارشاد رفتم. فردي كه آنجا بود من را تهديد كرد. من به او گفتم فكر نكن با اين تهديدها من از اين مملكت ميروم و در كافههاي پاريس مينشينم و به شما فحش ميدهم. ما دو خط موازي هستيم كه هيچگاه به هم نميرسيم. زمان مشخص خواهد كرد كه چه كسي وقتي موشكباران صدام به تهران برسد در اين شهر ميماند. گذشت و موشكباران صدام به تهران رسيد و من در زمان موشكباران با زن و سه بچهام در تهران ماندم اما نميدانم آن فرد ماند يا رفت.
دولتآبادي سپس گفت: در همان زمان كه در ايران جنگ بود، دبير كانون نويسندگان سوئد به من گفت، چرا ميخواهي به ايران بروي؟ آنجا جنگ است! من هم به شوخي جوابش را دادم و برگشتم.
اين نويسنده سپس با اشاره به گفتههاي چند روز قبل خود كه گفته بود ميخواهم براي بار آخر به وزارت ارشاد بروم و با مسوولان صحبت كنم، اظهار كرد: دليل اينكه گفته بودم ميخواهم با يكي از مقامات صحبت كنم، اين بود كه به آنها بگويم چرا جلو يك كتاب جعلي را نميتوانيد بگيريد و نميگيريد. كتاب و اسم من را جعل كردهاند. اسم ناشر معلوم است. ضابط ارشاد در محل كار اين ناشر، كتاب را ضبط كرده است ولي چرا اين كتاب جعلي در شهرستانها به اسم من به فروش ميرسد و كسي نيست كه جلوي آن را بگيرد؟ پس ارشاد چه قيموميتي دارد؟ كار وزارت ارشاد اين نيست كه بگويد كتاب من اشكال ساختاري دارد. البته اين اشكال ساختاري نيست؛ شاهكاري ساختاري است. اگر اينطور نبود، منتقد غربي آن را همتاي گرونيكاي پيكاسو نميدانست.
دولتآبادي در ادامه اظهار كرد: اين روزها از مشهد به من خبر دادهاند كه اين كتاب (زوال كلنل) در افغانستان چاپ شده و به مشهد آمده است و ديگري ميگويد اين كتاب به شيراز رسيده است. الان هم ميگويم اين كتاب اعتبار ملي ماست. آثار ادبي اعتبار ملي ماست. من از شما انتظار دارم جلو اين نقض حقوق معنوي مرا بگيريد. اين ديگر آبروي معنوي من است نه مادي. دسيسهيي است كه ميخواهد مرا خراب كند، اما كوه را نميتوان خراب كرد.
خالق «جاي خالي سلوچ» گفت: من از دل كوير ايران سلسله جبال پديد آمدهام. دل كوه ميتواند معدن جواهر باشد. آن را ميشود كشف كرد، اما نميتوان خرابش كرد.
نويسنده خطيب نيست
دولتآبادي همچنين درباره نفس حضورش در اين مراسم اظهار كرد: وقتي كه از اينجا به من زنگ زدند و گفتند موضوع برنامه درباره آثار پرمخاطب است، به اين فكر كردم كه اصطلاح پرمخاطب در مورد ادبيات، اصطلاح كاملا غلطي است. براي اينكه مخاطب معني خطابهخوان ميدهد، در حالي كه در 100 سال اخير در ادبيات بحث مفصلي وجود داشته در باب اينكه نويسنده خطيب نيست كه مخاطب داشته باشد.
اين نويسنده پيشكسوت اظهار كرد: ادبيات امري است كه آزادانه خلق ميشود، آزادانه در اختيار خوانندگان قرار ميگيرد، آنان هم آزادند كه اثري را بخرند و بخوانند يا نخرند و نخوانند. او در پايان اظهار كرد: من نميگويم هنرمند هستم، من هنرجو هستم و هنر ميورزم.
سيدعباس صالحي- معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي- نيز در بخشي از سخنانش درباره گفتههاي محمود دولتآبادي گفت: راجع به صحبتهاي آقاي دولتآبادي كه صحبتشان درباره مسائل حاشيهيي حوزه كتاب بود و ايشان آن را مطرح كردند، بايد بگويم، وزارت ارشاد نسبت به كتابي كه حداقل در داخل كشور مجوز نشر ندارد، حساس است و درباره انتشار و عرضه اين آثار سريعا پيگيري ميكند.
معاون فرهنگي وزارت ارشاد گفت: درباره اين مساله كه آقاي دولتآبادي مطرح كردهاند، يك بار قبلا با واسطه موضوع اينچنيني به ما منتقل شده بود كه وزارت ارشاد سريعا ورود پيدا كرد و خودشان ميدانند و ناشرشان هم در جريان قرار گرفت. يك مورد ديگر هم كه گفتند كه كتابشان در فلان جا و در جاده شيراز به فروش ميرسد، دوستان رفتند و پيگيري كردند. در مورد اخير هم كه گفته شد كتاب در افغانستان چاپ شده و به مشهد رسيده است، حتما دنبال ميكنيم تا آثار غيرمجاز نهتنها آثار ايشان، بلكه آثار هيچ كسي در فضاي نشر ايران غيرمجاز منتشر نشود و حق اين افراد تضييع نشود. محمود دولتآبادي كه در ميانه اين برنامه حاضر شد، بلافاصله پشت تريبون دعوت شد و سخنانش را كه بيان كرد، از محل برگزاري اين مراسم خارج شد.