• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4102 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۰ خرداد

بهايي كه بايد براي زندگي اجتماعي بپردازيم

نسرين ضميري

دانيل دفو در كتاب «رابينسون كروزوئه» از زبان قهرمان داستان مي‌نويسد: «بدون هيچ اميدي به رهايي در جزيره‌اي متروك و ترسناك افتاده‌ام، تنها و بدون ارتباط با ديگران. فردي تنها و جدا از نوع بشر و جامعه انساني. اينجا كسي نيست كه با او حتي سخن بگويم».

انسان موجودي اجتماعي است. انسان‌ها از بدو تولد تا لحظه مرگ وابسته و نيازمند به ديگر انسان‌ها هستند و به تنهايي حتي اگر بتوانند نيازهاي مادي خود را برآورده كنند، نيازهاي روحي و رواني خود را نمي‌توانند. انسان‌ها براي برآوردن اين نيازها گرد هم مي‌آيند و پيوندهاي گسترده‌اي ايجاد مي‌كنند. در طول تاريخ براي هرچه بهتر زندگي كردن در كنار همديگر قوانين و هنجارهاي اخلاقي و اجتماعي به وجود مي‌آورند. گاهي برخي از افراد جامعه از اين قوانين و هنجارهاي ايجاد شده فاصله مي‌گيرند يا با آنها مخالفت مي‌كنند. در اينگونه موارد فرد خاطي با تنبيه و جريمه مجازات مي‌شود و چنانچه بيمار باشد تحت درمان قرار مي‌گيرد تا آرامش جامعه تداوم يابد. همان طور كه وجود اجتماع باعث برآورده شدن نيازهاي مختلف انسان مي‌شود، آسيب‌هايي را نيز متوجه آنان مي‌كند. آسيب‌هاي اجتماعي نوعي بي‌نظمي در قوانين و هنجارهاي جامعه است. به عبارتي چنانچه انسان دچار محروميت ناشي از برآورده شدن خواست‌ها و نيازهايش شود آسيب مي‌بيند. آسيب‌هاي اجتماعي به هر نوع عمل فردي يا جمعي اطلاق مي‌شود كه در چارچوب اصول اخلاقي و قوانين و هنجارهاي جامعه قرار نمي‌گيرند و در نتيجه با واكنش منفي جامعه روبه‌رو مي‌شوند. به همين دليل غالبا اين گونه افراد سعي مي‌كنند اعمال خود را از ديد جامعه پنهان سازند. انواع مهم آسيب‌هاي اجتماعي عبارتند از اعتياد و تهيه و توزيع مواد روانگردان، بزهكاري و اعمال مجرمانه، تجاوز، تن‌فروشي، قتل، طلاق، ناراحتي‌هاي حاد رواني و... برخي از روانشناسان اعتقاد دارند بيماري‌هاي رواني در واقع راهي براي ابراز مشكلات زندگي هستند، مشكلاتي كه فرد را در تطابق با محيط زندگي ناتوان مي‌سازند. آسيب‌هاي اجتماعي قربانياني نيز دارند. كليه افرادي كه در معرض اين آسيب‌ها قرار مي‌گيرند قربانيان آسيب‌هاي اجتماعي هستند. بار ديگر انتشار خبري مبني بر «آزار و اذيت دانش‌آموزان پسر مقطع متوسطه يكي از دبيرستان‌هاي غيرانتفاعي تهران» احساسات جامعه را برانگيخت و افكار عمومي را جريحه‌دار كرد. اگرچه آسيب‌هاي اجتماعي در همه جوامع وجود دارد و قربانياني نيز به جا مي‌گذارد اما كاملا قابل درك است كه ما انتظار نداريم در جامعه ما كه پايبند به دين و معنويت و اخلاق است در اين ابعاد رخ دهد. مانند هر اتفاقي از اين دست كارشناسان و دست اندركاران و فعالان حوزه رسانه موضوع را از زواياي مختلف مورد نقد و بررسي قرار مي‌دهند و توصيه‌هايي نيز به خانواده‌ها و مسوولان مي‌كنند و حتي مجلس نيز به دنبال طرح سوال از وزير محترم آموزش و پرورش است و تا چند روز ديگر يا موضوع را فراموش مي‌كنيم يا سرگرم موضوع ديگري مي‌شويم. اما در اين مورد خاص آنچه تامل‌برانگيز است اين است كه چگونه واقعه‌اي در اين ابعاد (تعدادي بين شانزده تا چهل نفر) رخ مي‌دهد؟ در مركز كشور در يكي از مناطق بالاي شهر، در يك مدرسه غيرانتفاعي و با وجود والدين تحصيلكرده و تا برملا شدن موضوع هيچ كس مطلع نمي‌شود. فردي كه دانش‌آموزان را مورد آزار و اذيت قرار داده به طور حتم يك بيمار است، اما چگونه هيچ كدام از والدين و مسوولان مدرسه متوجه نشده‌اند؟ اين همه غفلت حيرت‌انگيز است. آنچه بايد انجام گيرد مطالعه و بررسي همه‌جانبه از سوي جامعه‌شناسان و روانشناسان اجتماعي است. بايد ريشه‌يابي شود چگونه زير پوست زندگي ما اين حادثه رخ مي‌دهد و كسي حواسش نبوده. اين ميزان از بي‌توجهي هولناك است، به راستي سرمان كجا گرم بوده؟ با توجه به دانش و اطلاعاتي كه از موارد مشابه داريم مي‌توانيم حدس‌هايي بزنيم و فرضيه‌اي مطرح كنيم، اما كافي نيست. چنين حادثه‌اي نياز به پژوهشي ميداني دارد و ما نيازمند بررسي‌هاي كارشناسانه هستيم. شناسايي علل واقعي و پيشنهاد راه‌حل براي پيشگيري از موارد مشابه. در سال 1964 زن جواني در شهر نيويورك با ضربات چاقو به قتل رسيد. آنچه اين رويداد را قابل توجه ساخت اين بود كه 38 نفر از همسايگان به مدت 30 دقيقه شاهد ماجرا بودند اما هيچ كس اقدامي نكرد، حتي با پليس هم تماس گرفته نشد، ولي اين موضوع دستمايه بررسي‌هاي زيادي از سوي پژوهشگران مختلف شد و تبديل به ارايه فرضيه و نظريه‌اي علمي شد كه در تمام جهان مورد استفاده قرار مي‌گيرد. هر جامعه‌اي متناسب با شرايط خاص خود مشكلات و آسيب‌هاي خاص خود را دارد. افزايش آسيب‌هاي اجتماعي، جامعه را با بحران مواجه مي‌كند. آسيب‌هاي اجتماعي توان جامعه را كاهش مي‌دهند و مانع رشد و توسعه مي‌شوند.

زندگي در اجتماع ضروري است، تا زماني كه در اجتماع زندگي مي‌كنيم آسيب‌پذير هستيم. بايد مهارت‌هاي زندگي در اجتماع را بياموزيم. بايد هشيار باشيم هيچ كس مقدس نيست. استاد، معلم، مدير، هنرمند، ورزشكار، قاضي، روحاني، روانشناس، مشاور، پزشك، خبرنگار، پليس و... . قبل از هر چيز انسان هستند با تمام ويژگي‌هاي هر انساني. ما يا بايد مهارت‌هاي زندگي اجتماعي را بياموزيم يا بايد به جزيره‌اي متروك برويم و درد و رنج تنهايي را تحمل كنيم؛ راه سومي وجود ندارد.

روانشناس سازماني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون