نگاهي به قوت و ضعف شاگردان كيروش
عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگو
رضا سالار
پس از تمام حواشي خط خوردن دو بازيكن محبوب و البته در اندازههاي خود توانمند، تيم ملي از ايران دور شد تا حواشي كمتري داشته باشد؛ تيمي كه مانند ۴ سال پيش و حتي دو هفته پيش محبوب نيست و هالهاي از انرژي منفي در حوالياش چرخ ميخورد. اگرچه عكسهاي تيم ملي و شادي و خنده در بين اعضاي تيم به وفور ديده ميشود، اما موج منفي مردم به گوشهگوشه اين تيم سرايت كرده. شايد كيروش گمان نميكرد كه خط زدن دو بازيكن و از طرفي جواب منفي او به پيشنهاد ادامه هدايت ايران چنين جو بدي راه بيندازد.
اما در نهايت تيم ملي به تركيه رفت تا پس از برگزاري اردوي خود، به ديدار تيم تركيه برود. شكست برابر تركيه آن هم در خانه اين تيم در يك بازي تداركاتي نميتواند مبناي تحليل كاملي از شرايط تيم كيروش باشد. اما ميتواند يك شماي كلي از تيم ملي را نشان دهد؛ چراكه اين بازيها قرار است بخشي از مشكلات تيم را براي كادر فني نمايان كند. اتفاقا اين ديدار توانست به شكل كاملي تمام ضعفهاي تيم ملي را عريان كند. معلوم نيست تغيير پست بازيكنان در ديدار تركيه براي تست بازيكنان در ديگر خطوط است يا تمهيد كيروش براي فريب تيمهاي ديگر.
تركيب ايران مانند تيمهاي پرتغال و اسپانيا كاملا مشخص نيست و شايد كيروش اين ديدارها را فداي ناشناسماندن تيمش ميكند. چشمي در قلب دفاع، شجاعي در پست دفاعي خط مياني و حضور همزمان طارمي و انصاريفر و آزمون و جهانبخش يعني كيروش ميخواهد هنوز نحوه چيدمان خود را تست كند. اگرچه جنگ چارچوب دروازه تيم ملي خيلي ملايم پيش ميرود، اما واقعيت اين است كه هيچ كدام از گلرها، يك بازيكن ششدانگ براي اين منطقه نيستند. بيرانوند هنوز اشتباهات بچگانه و كمرشكني ميكند. گلرهاي ديگر هم تجربه بينالمللي كمي دارند.
در خط دفاع بهشدت كند هستيم و اشتباهات اين خط غير قابل جبران است. كيروش كه تاكيد دارد از غفوري گذشت چون در پست خود بازي نميكرد، حالا بگويد كه آيا چشمي در پست خود بازي ميكند؟ چشمي با تمام توانمندي خود در خط هافبك و پست هافبك دفاعي، وقتي در دفاع قرار ميگيرد اشتباهات بدي ميكند. جنس بدن و فيزيولوژي روزبه يكي از دلايل كندي اوست. چشمي در استقلال هم همين اشتباهات را كرده. آيا كي روش چشمي را در اين پست و در بازيهاي استقلال نديده بود؟ ديگر مدافعين هم اگر چه در هوا موفق هستند، اما روي زمين دچار خطا ميشوند. رضاييان نتوانست رفت و آمدهاي خود را انجام دهد و شايد توقع كيروش همين بود كه او در پست خود بماند. اما از آن طرف ميلاد محمدي در مسير هجومي خود رفت و آمد داشت و اتفاقا هر دو گل به نوعي از سمت او بود كه به مركز زمين منتقل شد.
در خط مياني شجاعي با رويكرد دفاعي بازي كرد و از هجومهاي او خبري نبود. اينكه انصاريفر پشت مهاجمين و شايد به عنوان هافبك هجومي بازي كند يك ترفند عجيب بود كه خود انصاريفر هم تا زماني كه در زمين بود متوجه پست و نحوه بازياش نشد. مهاجمين خوب تغذيه نشدند و فقط جهانبخش بود كه باز هم نمايش خوبي داشت. اما يك نكته را در همين بازي بايد اميدواركننده دانست. جايي كه تيم ملي در فاز هجومي خود موفق بود. در لحظاتي تيم تركيه كاملا در اختيار بازيكنان ايران بود و فقط بدشانسي و سهلانگاري منجر به گل نشدن توپها شد. به ويژه در نيمه اول و پس از گل تركيه بود كه شكل بازي تيم ملي اميدواركننده بود. حملات با برنامه و كار تركيبي تيم خوب بود اما گلي در كار نبود. نيمه دوم اما بازي افت كرد و همانطور كه تركيه در حال تست بازيكنان خود بود، ايران هم تغييراتي انجام داد.
آنچه در اين بازي تداركاتي چشمگير شد، دو نكته بود. اول اينكه در فاز دفاعي مشكلات عديدهاي داريم. دفاع كند و آسيبپذير يك زنگ خطر است. اما در فاز هجومي با داشتن مهرههاي خوب ميتوان اميدوار بود. بازيكناني كه اگر سهلانگارانه بازي نكنند، ميتوانند گلزن هم باشند. اين ديدار يك پيام ديگر هم داشت. يك اشتباه ميتواند تمام اندوخته يك تيم را از بين ببرد.
دو گل از تركيه خورديم كه بيشك در بدترين حالت هم بيشتر از آن نميخورديم. اما يك گل زديم كه شايد ميتوانست بيشتر هم باشد. نكته جالب اين ديدار تعويضهاي كيروش بود. جايي كه خط دفاعي تيم ملي در طول بازي هيچ تغييري نكرد و تمام تغييرات در فاز هجومي بود. همين هم باعث شد كه در لحظات پاياني و هجوم همهجانبه يك گل از روي نقطه پنالتي نصيب ايران شود. وقتي در ديدار دوستانه ايران برابر ازبكستان، غفوري و حسيني فيكس بودند، گمان نميكردند فردا به خانه بروند. حالا هم چشمي و بيرانوند در لبه تيغ هستند.
اين تيم نكات اميدواركننده داشت. اما سخت... اما دور.
دو گل از تركيه خورديم كه در بدترين حالت هم بيشتر از آن نميخورديم. اما يك گل زديم كه شايد ميتوانست بيشتر هم باشد. نكته جالب اين ديدار تعويضهاي كيروش بود. جايي كه خط دفاعي در طول بازي هيچ تغييري نكرد و تمام تغييرات در فاز هجومي بود.