دايههاي مهربانتر از مادر
سيد عبدالجواد موسوي
آخرين آلبوم محسن چاوشي براي گرفتن مجوز رسمي دچار مشكلاتي شده. چاوشي تهديد كرد اگر تا چند روز ديگر مجوز آلبومش صادر نشود آن را در فضاي مجازي منتشر خواهد كرد. صداي چاوشي كه درآمد صداي متوليان امر هم درآمد. اول گفتند: اصلا چنين چيزي نيست. بعد گفتند خود چاوشي پيگير كارش نبوده. حالا هم ميگويند به نفع خود چاوشي است كه اين آلبوم منتشر نشود. به اين نحوه از پاسخگويي كه كاري است زشت و كاملا غيرفرهنگي فعلا كاري ندارم. اگر مشكلي هست بايد خود صاحب اثر را صدا كنند و خيلي محترمانه به او توضيح دهند كه گير كار كجاست، نه اينكه بعد از هياهوي رسانهاي فقط براي رفع اتهام از خود جمال بيمثال خود را به ما نشان دهند. ديگر اينكه در اين آشفتهبازار موسيقي كه حضرات به هر بيهنري مجوز ميدهند تا روي صحنه عين قورباغه بالا و پايين بپرد و هر كلام سست و خزعبلي را به نام شعر تاييد ميكنند و هر بانگ گوشخراشي را به اسم موسيقي به خورد ديگران ميدهند فقط جا براي محسن چاوشي تنگ است؟ چرا مردم نبايد فكر كنند كه اين تهديدها و تحديدها به دليل خواندن آهنگ خوزستان است؟ نميشود چاوشي را وقتي قطعهاي براي شهداي وطن ميخواند حلوا حلوا كنيم و وقتي چيزي خلاف پسند ما ميخواند از خود برانيم. استفاده ابزاري از هنرمندان سالهاست كه ديگر جواب نميدهد. اين حرفهاي قيممآبانه كه نميخواهيم به فلاني مجوز بدهيم چون به نفعش نيست هم ديگر خريداري ندارد. يعني محسن چاوشي بعد از اين همه سال هنوز خير و شر كار خودش را نميداند و نميفهمد و مديران بالادستي بايد به او بگويند چه بخواند و چه نخواند؟ آلبوم تازه چاوشي چه مجوز بگيرد و چه مجوز نگيرد به زودي گوشهاي زيادي آن را خواهند شنيد و درباره آن قضاوت خواهند كرد. بهتر است به جاي مانع تراشي بر سر راه اثري كه منتظر فرمايش من و شما نميماند كاري كنيم كه لااقل ديگران به خير و نيكي از ما ياد كنند.