• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4219 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۶ آبان

هر وقت كلاغ قارقار كرده تيم ما باخته!

اسمعيل اميني

اي گزارشگرانِ فوتبال! ‌اي نويسندگانِ مطالب فوتبالي! گيرم كه قبول كرديم تعابيري مانند؛ سيو كردن، هت‌تريك، دبل كردن، كام‌بك و اين‌جور حرف‌ها، براي اظهار فضل و تفاخر به انگليسي دانستن نيست و ضرورتِ گزارشگري ورزشي است، اما لابد حق داريم بپرسيم كه در شصت، هفتاد سال گذشته، چطور اين همه گزارشگر فوتبال داشتيم كه بدون اين اداها، به زبان فارسي قابل فهم گزارش مي‌كردند و هيچ كمبودي احساس نمي‌شد؟

اما از اين عجيب‌تر اين است كه انگار نسلِ جديدِ گزارشگرانِ فوتبال، با آنكه تحصيلات دانشگاهي دارند، بيشترشان، اهل خرافاتند و عشق جادو و جمبل دارند.

روزِ بازي پرسپوليس و السد قطر، گزارشگر تلويزيون مي‌گفت: هر جاي دنيا كه هستيد، انرژي‌ها را به طرف استاديوم آزادي بفرستيد. من در خانه بودم و هر چه گوشه و كنار خانه را گشتم، هيچ انرژي به درد بخوري پيدا نكردم كه به استاديوم بفرستم، پس ناچار شدم كه چند تا پوزخند و نفرين بفرستم به باني خرافاتي از قبيلِ انرژي مثبت و انرژي منفي و انرژ‌ي‌هاي پنهان و آشكار ديگر و كسي كه اين تخم لق را در دهانِ بسياري از مجريان راديو و تلويزيون شكست.

از اين انرژي بازي، مسخره‌تر و پوچ‌تر هم داريم؛ مجموعه‌اي از آمارهاي سرِ كاري كه در تمام گزارش‌هاي فوتبال ارايه مي‌شود حرف‌هاي پوچي از اين دست:

- اين تيم با پيراهن اولش پانزده برد و دو باخت داشته و با پيراهن دومش اصلا برد نداشته.

- در بازي‌هايي كه روزهاي زوج برگزار شده، گل‌هاي اين تيم همه آفسايد اعلام شده است.

و بسياري اطلاعات بي‌فايده و غيرمنطقي و بي‌سر و ته كه معلوم نيست ساخته كدام ذهنِ‌ خيالباف و پريشان است؟

زماني بود كه در استاديوم امجديه (شهيد شيرودي امروز) زير تابلو، جمعي از شرط‌بندهاي حرفه‌اي جمع مي‌شدند و بر سرِ چيزهاي بيهوده شرط مي‌بستند؛ مثلا كلاغي قبل از بازي وارد زمين مي‌شد، شرط مي‌بستند كه اين كلاغ، وارد دروازه مي‌شود يا قبل از آن مي‌پرد و مي‌رود؟

يا مثلا شرط مي‌بستند كه داور اولين سوت را كه مي‌زند، با دست راست سوت را مي‌گيرد يا با دستِ‌ چپ؟ بعد براساس اين چيزها، براي برد و باخت تيم مورد علاقه‌شان، فال سعد و نحس مي‌زدند.

اين جماعت براي خودشان عالمي داشتند و سرگرم بودند، اما كسي آنها را به عنوان كارشناس فوتبال نمي‌شناخت.

اما با گذشتِ زمان انگار فرهنگِ نازل و سرگرمي عجيبِ آن جماعتِ اندك شمار و حاشيه‌نشين آن‌قدر جذابيت يافته كه اغلب گزارشگران و نويسندگان فوتبالي، خود را موظف مي‌دانند كه مروج اين نوع نگاه به مسابقات فوتبال باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون