سخنگوي شوراي نگهبان:
نظر شوراي نگهبان، حرف آخر است
اين روزها عملكرد شوراي نگهبان درست مانند روزهاي انتخابات و اعلام ردصلاحيتها زير ذرهبين قرار گرفته است. لوايح چهارگانه يا همان FATF از زماني كه مطرح شدند تا زماني كه در صحن مجلس مورد بررسي قرار گرفتند و پس از اينكه راهي شوراي نگهبان شدند؛ باعث شد تا فارغ از زمان احراز صلاحيتها، عملكرد اين نهاد نظارتي در بوته نقد قرار گيرد. شايد از همين رو است كه سخنگوي شوراي نگهبان نسبت به هميشه تلاش دارد تا تعامل بيشتري با رسانهها برقرار كرده و در مورد موضوعات مختلف پاسخ دهد. عباسعلي كدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان در برنامه «بدون توقف» شبكه سوم صداوسيما شركت كرد تا به سوالات پاسخ دهد. البته شكل و فرم اين برنامه با يك برنامه معمول گفتوگو محور كمي متفاوت بود و كدخدايي به جاي اينكه مطابق معمول رو به روي مجري برنامه بنشيند و به سوالات پاسخ دهد، مقابل 6 جوان نشست كه اتفاقا به لحاظ ظاهري هم اندكي با نرم خانمهاي صداوسيما متفاوت بودند و به پرسشهاي آنها پاسخ داد.
ماهيت و وظيفه شوراي نگهبان
كدخدايي در بخش آغازين سخن به ماهيت و وظيفه شوراي نگهبان اشاره كرد و در اين خصوص گفت: همه جوامع نظارت را به حكم عقل پذيرفتهاند كه در اداره جامعه مكانيزمهاي نظارتي را هم داشته باشند. ما در زندگي اجتماعي روزانه هزاران مورد از نظارت را مشاهده ميكنيم. در مسابقات ورزشي، در رفتوآمدها و مدرسه؛ پس نظارت يك امر ضروري است براي حيات اجتماعي انسانها. در ايران و در كشورهاي ديگر نظارت با عناوين مختلف مثل دادگاه عالي و شوراي قانون اساسي و غيره صورت ميگيرد و در كشور ما هم بعد از پيروزي انقلاب اين مكانيزم بسيار موثر درنظر گرفته شد در حالي كه قبل از آن نظارت قانونمندي نداشتيم. كدخدايي ادامه داد: يك زماني هست كه شوراي نگهبان وظايفش را به خوبي انجام نميدهد و يك زماني نظرها با هم متفاوت است. وقتي يك مصوبه به شوراي نگهبان ميآيد بايد رايگيري كنند كه مغاير با قانون اساسي هست يا نه؟ برخلاف موازين شرع هست يا خير؟ و اين بستگي به نظر اعضا دارد. آن حقوقدان كه بيرون از جمع شوراست ممكن است خيلي از مسائل را نداند. مثلا يكي از آنها صحبتي داشت درباره اختياراتي كه مجمع تشخيص مصلحت دارد و درباره اين موضوع مصاحبه كردند و مقاله نوشتند ولي از مصوبهها بياطلاع بودند و بعدها متوجه اشتباه خود شدند ولي به آن اعتراف نكردند. آنچه در سخنان كدخدايي در مورد وظيفه نظارتي بيش از توضيحات به چشم ميخورد؛ موضوع قضاوتها بود. سخنگوي شوراي نگهبان تاكيد كرد كه اين نهاد نظارتي نگراني در مورد قضاوتها ندارد. او ادامه داد: هر مصوبهاي كه در شوراي نگهبان مطرح شود و به مصوبات قبل از انقلاب اشاره داشته باشد، ميتواند در مورد آن مصوبه نظر بدهد. ما در شوراي نگهبان به عنوان يك حقوقدان، موازين فقهي و شرعي را بايد درنظر داشته باشيم. پيشنهاد خوبي است كه اگر قانون تصويب كند، اعضاي شوراي نگهبان فقط در دو دوره فعاليت داشته باشند. قائممقام دبير شوراي نگهبان با اشاره به اختلافنظرها در قانون اساسي عنوان كرد: اصل دوم و چهارم قانون اساسي تكليف آن اختلافنظرها را روشن كرده است و ميگويد شوراي نگهبان در موازين اسلامي، بايد نظر بدهد. كسي نميتواند اعتبار آن مرجع را زير سوال ببرد. مثلا در بحث انتخابات، قانون اساسي در اصل ۹۹ ميگويد كه نظارت در انتخابات برعهده شوراي نگهبان است. وي بر همين اساس اضافه كرد: در قانون انتخابات هم آمده وظايف نظارت و اجرايي را به تفسير تعيين كرده. قانون انتخابات مجلس، خبرگان، رياستجمهوري و قانون همهپرسي. يعني همه اينها يك قانون عادي ديگري را در كنارش دارد. در همه اينها هم جزئياتي بيان شده و وجه مشترك همه ما پذيرش قانون اساسي و قانون عادي است. اگر كسي به قانون انتخابات اعتراض دارد، اين شوراي نگهبان است كه به مجلس فشار ميآورد تا قانون را اصلاح كنند، چراكه ما نميتوانيم ظرف مدت ۵۰ روز 12 هزار نفر را بررسي صلاحيت كنيم.
نظر شوراي نگهبان پايانبخش مطالب است
وي افزود: قانون اساسي و قانون عادي ميگويد نظر شوراي نگهبان پايانبخش مطالب است البته در وظايف نظارتي چندين مرحله وجود دارد. نظارت حوزه انتخابيه، نظارت استان، هيات مركزي و در شوراي نگهبان چندين مرحله ديگر. كدخدايي خاطرنشان كرد: ما قوانيني داريم كه بعضيها به ما ايراد ميگيرند مثلا خدماترساني به ايثارگران كه مجلس ملزم به اصلاح آنها ميشود و نهايتا به تاييد ميرسد. در حوزه انتخابات هم گاهي اوقات ممكن است شما يك فرد را مطرح بفرماييد ولي افراد مختلفي از جناحهاي گوناگون در طول ادوار مختلف انتخابات بودند كه مورد تاييد شوراي نگهبان واقع نشدند. او يادآور شد: نميتوان بعضي از اسامي را ذكر كرد و باعث ايجاد مطالبي در جامعه شد. افراد متعددي بودند كه بعد از شنيدن نتيجه خيلي ناراحت شدند. در خاطرم هست كه در انتخابات مجلس در يكي از حوزههاي انتخابي اختلافاتي در شمارش آرا بود كه شوراي نگهبان بازشماري كرد و نتيجه منجر به اين شد كه راي نهايي آن صندوق مخالف راي ما بود. شما اگر ميخواهيد بفرماييد كه شوراي نگهبان نظراتش سياسي است، بايد مصداق روشني را بفرماييد و شوراي نگهبان دلايل كافي و قانوني براي رد صلاحيت آن مصداق نداشته باشد.