قلب واقعيت ميكنيم
رضا حاجي كريم
امروزه اجراي طرحهاي عمراني و صنعتي در دنيا بدون رعايت ملاحظات محيط زيستي ممكن نيست و معمولا تلاش ميكنند اين طرحها را با حداكثر سازگاري با طبيعت اجرا كنند. در كشور اما انگار اين ملاحظات چندان جدي گرفته نميشود. براي مثال آقاي كلانتري رييس محترم سازمان حفاظت محيط زيست فرمودهاند كه با طرح انتقال آب درياي خزر به سمنان موافقند. ايشان همچنين اجراي اين طرح را جزو وظايف دولت برشمردهاند و ارزيابيشان اين است كه بايد براي بخش صنعت و شرب حتما اين انتقال صورت بگيرد. رييس سازمان حفاظت محيط زيست درباره استفاده از پساب در بخش صنعت هم گفتهاند كه اين آب سهم طبيعت است و با استفاده از آن در بخش صنايع موافق نيستند. درباره اظهارات ايشان و به طور كلي اجراي اين طرح پرسشها و نكات تاملبرانگيز متعددي مطرح است.
يكي از ادعاها اين است كه اگر آب خزر منتقل نشود جمعيت استان سمنان روانه تهران ميشوند. حالا سوال اين است كه اگر اين طرح اجرا شود آيا كسي براي زندگي و كار روانه تهران نميشود؟ ما نميتوانيم بگوييم كساني كه به پايتخت مهاجرت ميكنند صرفا بر اثر كمآبي اين كار را ميكنند. حتي به فرض اجراي اين طرح تكليف مردم بقيه استانها چه ميشود؟ چنان كه بارها در خبرها آمده مردم استان خوزستان تلاش ميكنند در استانهاي شمالي سرمايهگذاري و زندگي كنند؛ براي خوزستانيها چه بايد بكنيم؟ براي جلوگيري از هجوم خوزستانيها به شمال كشور چه بايد كرد؟ تكليف مردم بقيه استانها چه ميشود؟
بله! انتقال آب ميتواند يك داروي مسكن باشد اما راهحل قطعي و واقعي نيست. همين حالا يك ابرپروژه مطرح است با عنوان انتقال آب درياي عمان به خراسان رضوي كه دهها هزار ميليارد تومان پول نياز دارد. منابع مالي اين خطوط را چه كسي قرار است تامين كند؟ آيا به اندازه كافي در استان خراسان رضوي در زمينه بازچرخاني پساب، بهبود شبكه آبرساني و كنترل تلفات و اصلاح الگوهاي غلط مصرف كار و سرمايهگذاري شده است؟
يكي از راههاي تامين آب مورد نياز بخش صنعت در كشور جانمايي مناسب صنايع در مناطق مختلف است. به جز جانمايي استفاده از روشهايي مانند بهرهگيري از سيستمهاي بازچرخاني پساب و... هم از روشهاي مرسوم در كشور است اما ما چقدر به اين روشها توجه ميكنيم؟ آقاي كلانتري كه ميگويند پساب سهم طبيعت است. اما پاسخ اين است كه پساب را ميتوان يك بار در صنعت استفاده كرد و بعد به طبيعت داد. اتفاقا شهرك صنعتي سمنان يكي از نمونههاي موفق بازچرخاني فاضلاب در صنايع است و بهرهوري خوبي هم دارد. با توجه به دانش كارشناسان داخلي و كاهش هزينههاي استفاده از بازچرخاني پساب صنايع ميتوانند در اين زمينه سرمايهگذاري كنند و فاضلاب شهرها را بخرند و يك بار در سيستم صنعت استفاده كنند.
اصلاح شيوههاي استفاده از منابع آب بايد به عنوان يكي از روشهاي اولويتدار مورد توجه قرار گيرد. براي مثال در همين استان سمنان بخش زيادي از آب در شبكه فرسوده توزيع تلف ميشود. آيا اهتمام كافي براي جلوگيري از تلفات آب صورت گرفته است؟ اگر شيوه آبرساني بهبود يابد و جلوي تلفات گرفته شود بخش زيادي از نياز كنوني رفع ميشود. فرض كنيم كه به هر زحمتي آب درياي خزر را منتقل كنيم. هزينههاي نگهداري اين خط را چه كسي قرار است بپردازد؟ آيا صنايع مستقر در استان سمنان - با حال و روز كنوني صنايع در كشور- ميتوانند اين هزينه را بپردازند؟ آيا هزينه استهلاك و مصرف انرژي اين خط به طور دقيق محاسبه شده است؟ صنعت ما در بخشهايي مانند فولاد و پتروشيمي از خوراك يارانهاي استفاده ميكند اما آيا در بهرهبرداري هم بايد يارانه بدهيم؟ يا اينكه بخش صنعت توان اين را دارد كه متر مكعبي 20 تا 25 هزار تومان پول آب منتقل شده را بدهد؟ واقعيت اين است ما همه اين كارها را ميكنيم تا نپذيريم كه در يك كشور كمآب زندگي ميكنيم. با اين رفتارها در واقع داريم قلب واقعيت ميكنيم. بايد باور كنيم كه اجراي چنين طرحهايي نتيجهاي جز تعارضات منطقهاي و مخاطرات محيط زيستي در پي نخواهد داشت.