برخيز و اول بكش (130)
فصل سيزدهم
مرگ در خمير دندان- مهر تاييد ترور سلامه
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
سلامه در حالت عادي، بيروت را به سختي ترك ميكرد و خودش را با امنيت خيلي شديد پوشش ميداد. او با كارواني از خودروهايي كه پر از محافظان مسلح با دوشكاهاي 22 ميليمتري و مسلسلهاي سنگيني كه روي وانتهاي تويوتا سوار بود، حركت ميكرد. آمز و همكاران عضو سيا خيلي موافق اين حركت نبودند. بيردز، در كتابش يادآوري ميكند كه سام ويمن، يكي از افسران مرتبط سيا با سلامه در بيروت، زماني از سلامه پرسيد: «اين توپهاي لعنتي چطوري از تو محافظت ميكنند؟ اين فقط به هر كسي نشان ميدهد كه تو كجا هستي.» سلامه فقط خنديد و گفت: «اوه، اين هم خيلي خوبه.» بيردز يادآوري ميكند كه به سلامه چندين بار از طرف سيا هشدار داده شده بود و حتي در برخي مواقع با لحن خيلي تند كه موساد به دنبال اوست. ويمن گفت: «من به او هشدار دادم. به او گفتم كه تو خيلي احمقي، آنها به دنبال تو هستند و تو هم در همين اطراف بيروت هستي. فقط موضوع زمان مطرح است... تو از تمامي اصول حركت اطلاعاتي خيلي تخطي ميكني. اسراييليها ميدانند كه تو كي هستي و آنها ميدانند كه تو چه كردي و به همين خاطر بايد مراقب باشي.» سيا حتي سلامه را با تجهيزات ارتباطاتي رمزدار مجهز كرد تا امنيتش را تقويت كند و همچنين به دنبال اين بود تا براي سلامه خودروي ضد گلوله بفرستد تا او را از اسراييليها محافظت كند.
براي دومينيك، تنها يك راه وجود داشت كه اين رابطه را ميشد تفسير كرد: «فرض كنيد كه ما، موساد، يك رابطه مخفي با اسامه بنلادن برقرار كنيم، نه به اين خاطر كه ما او را به عنوان جاسوسي كه براي پول كار ميكند، استخدام كنيم بلكه به خاطر يك رابطه دوستانه، تقريبا مثل يك متحد كه اطلاعات و موارد جالب دوجانبه را معاوضه ميكند. فرض كنيد كه ما او را براي يك ديدار دوستانه از دفتر مركزي خودمان، موساد دعوت كنيم، خيلي تحويلش بگيريم، طرفداري خودمان براي حمله به برجهاي دوقلو نشان دهيم و بگوييم كه ميفهميم چرا اين كار را كرديد، بگوييم كه تا زماني كه سفارتخانههاي ما را منفجر نكنيد، اشكالي ندارد كه سفارتخانههاي امريكا را منفجر كنيد، از او و همسرش در حد سلطنتي مهماننوازي كنيم و هر كاري را انجام دهيم تا او را از جانب نيروهاي واحد «سييل» نيروي دريايي امريكا كه آمدهاند او را بكشند، محافظت كنيم. اين كار توسط امريكاييها چگونه ديده ميشود؟» موساد نهايتا به نتيجهاي رسيد كه «اين كانال بسيار مهم را قطع كنند تا نشان دهند كه هيچ كس در امان نيست و همچنين به امريكاييها اين هشدار را دهند كه اين شيوه رفتار با دوستانش نيست.» هوفي، رييس موساد به مناخيم بگين، نخستوزير درباره رابطه بين سلامه و امريكاييها اطلاع داد اما بگين حتي با اين اطلاع توصيه موساد را براي ترور او قبول كرد.