حساب مديران از پزشكان جداست
فرزاد موتمن
زماني كه فيلم «باجخور» در سينماها اكران شد، سازمان نظامپزشكي به من به عنوان كارگردان فيلم، اعتراض كرد؛ يكي از شخصيتهاي فيلم پزشكي با پروانه كار لغو شده بود كه قاچاق ميكرد. دقيقا همان روزي كه اعتراض سازمان نظامپزشكي به اين شخصيت در فيلم «باجخور» منتشر شد، يك دانشجوي رشته پزشكي به بانكي در ميدان مادر رفت و سرقت مسلحانه كرد.
پليس وارد عمل شد و در تعقيب و گريز، با تيراندازي در پل صدر، موفق شدند اين دانشجو را دستگير كنند. همان اتفاق، خودش جوابي براي سازمان نظامپزشكي شد؛ اينكه نميتوانيم بگوييم همه در يك صنف بد يا خوب هستند. حالا بعد از اينهمه سال، نظامپزشكي بازهم اعتراض كرده. اعتراضي كه به نظر من ربطي به جامعه پزشكان ندارد و دقيقا از مديران سازمان ميآيد. مديراني كه فكر ميكنند ميتوانند ابزاري براي مميزي باشند و براي اعتراض آستين بالا بزنند تا با توقيف يك فيلم و يك سريال، بال مميزي باشد. تاثير اين اتفاق هم اين است كه ما هنرمندان، بعد از جريانات و اتفاقهايي از اين دست، براي نوشتن هر شخصيتي يا ساختن هر فيلم و سريالي، خودمان از اينكه لباسي از يكي از مشاغل را به تن كاراكتراهاي بد قصه كنيم، بترسيم و به خودسانسوري دچار شويم.
در حالي كه قصه، فقط قصه است و تنها خاصيت آن سرگرمي براي مردمي است كه هركدام يك شغل خاص دارند و به خوبي ميدانند كه در اصناف مختلف خودشان هم آدمهاي خوب و بد وجود دارد. بايد اين فهم و شعور و فرهنگ به وجود بيايد كه اعتراضهايي از اين دست، تنها باعث خودسانسوري هنرمندان ميشود و هيچ نتيجه سازنده ديگري ندارد. مديران صنوف مختلف بايد بدانند كه نميتوانند فارغ از آنچه كه قانون اساسي تعريف كرده، نقشي در مميزي داشته باشند و اعتراضهاي اينچنيني تمام شود.