انتقاد نظام پزشكي فاقد مبناي حقوقي است
كامبيز نوروزي
ما با اين مشكل اعتراضهاي اقشاري به آثار تلويزيوني و سينمايي، طنز و غيرطنز گاه و بيگاه روبهرو هستيم. در آثار طنز اقشار مختلف اجتماعي حضور دارند و افراد نبايد به آثار طنز به ديد توهين و هتك حرمت كساني يا اقشاري نگاه كنند، اين نوع مواجهه با آثار طنز تلويزيوني و سينمايي درست نيست. طنز غير از توهين است و نبايد آثار هنرمندانه طنز، توهين قلمداد شود. اين رفتارها نشان دهنده آن است كه حتي اقشار مدرن و تحصيلكرده جامعه هم آنچنان كه بايد با مقتضيات دموكراسي آشنا نيستند. ضمن اينكه نبايد از ياد برد، طنز در سينما و تلويزيون يا ديگر گونههاي هنري منطق خودش را دارد. در صورتي ميتوان يك اثر طنزآميز را به نوعي توهين تلقي كرد كه عرف و اخلاق جامعه آن را توهين بداند؛ مثلا استفاده از الفاظ ركيك توهينآميز است. از طرفي آثار هنري اعم از طنز و غير آن هم ميتواند محل بحث و گفتوگو و نقد باشد؛ منتقدان هر اثر طنزآميزي هم اين فرصت و حق را دارند نقدهايشان را مطرح كنند. مساله ديگر اين است كه همانطور كه در فضاي عمومي و رسانهاي به انحاي مختلف رفتار دولتها مورد نقد و واكاوي قرار ميگيرد؛ طبيعي است كه نهادهاي صنفي و مدني هم در آثار طنزآميز و هنري چالشها و ايرادهايشان بازگو شود. مجموعه رفتارهاي اعتراضي نسبت به آثار سينمايي و تلويزيوني كه هر بار كساني صدايشان بلند ميشود، نشان ميدهد فرهنگ عمومي ما چندان با مناسبات دموكراتيك آشنايي ندارد. از سويي در هر اثر طنز چند شخصيت است كه هر كدام سن، جنسيت، لهجه و شغلي دارد و اگر بنا بر اين باشد كه نسبت به هر يك از اين شخصيتها اعتراض اقشار يا گروهي شكل بگيرد؛ عملا ديگر امكان ساخت اثري طنز نيست. از سويي اين دست رفتارهاي اعتراضي نه تنها مبناي حقوقي ندارد بلكه بر خلاف اصول آزادي بيان است و افراد تا زماني كه رفتار و اثرشان، آسيبي متوجه ديگري نكند و حقوقي از ديگران تضييع نكند، حق طرح ديدگاههايشان را دارند. علاوه بر اينها هنرمند حق دارد براي بيان نقدهايش در سازوكاري خلاقانه و انتقادي بر اساس قوانين مصوب عمل كند و اگر اين همه فشار از سوي اقشار مختلف بر نويسندگان و هنرمندان باشد آنها عملا فرصت كار كردن ندارند. هيچ گروه اجتماعي از نقد مصون نيست و ادعاي سازمان نظام پزشكي و اعتراضهايشان فاقد پايه و مبناي حقوقي است. اتفاقا نهادي مدرن و صنفي مانند سازمان نظام پزشكي بايد در راستاي ارتقاي آزاديهاي مدني و آزادي بيان حركت كند. طرح يك شخصيت منفي در يك سريال طنز مثلا در جامعه پزشكان به منزله اين نيست كه همه اين اقشار منفي هستند؛ اصلا و ابدا اينطور نيست. در همين اثر طنز وكيلي هست كه شخصيت نامتوازني دارد و نميتوان اين مساله را به همه جامعه وكلاي كشور نسبت داد.