خطر خودسانسوري نزديك است
اميرحسين علمالهدي
وقتي صنفي، دستمايه داستان يك سريال تلويزيوني يا فيلم سينمايي ميشود، به اين معنا نيست كه در واقعيت تمام اهالي آن صنف را هدف قرار گرفته. ما در ميان همه پزشكان خوب داريم، بد هم داريم. اگر نانواي خوب داريم، نانواي بد هم داريم. مهندس خوب و بد، معلم خوب و بد و. . . همه در جامعه اصناف ما وجود دارند و نگاه رسانهاي به اصناف مختلف، به معناي نظريه كلي دادن درباره تمام اهالي آن اصناف نيست. داستانها درباره شغلهاي مختلف براساس جذابيتهاي تصويري و سرگرمي نوشته و ساخته ميشوند و مثلا در همين سريال «در حاشيه»، شخصيتهايي كه حالا پزشك هستند، با تمي كمدي قرار است مردم را سرگرم كنند و فارغ از كيفيت و كميت سريال، طنز و كمدي و سرگرمي مردم در ايام نوروز، هدف است. اما اينكه ناگهان جامعه پزشكان از اين سريال ناراحت ميشوند و يك روزي سريال توقيف ميشود و روز ديگر، با پخش آن اعتراض ميكنند، ناآگاهي از رسانههاي سرگرميساز است. مخاطبان اين سريال هيچ كدام از اخلاقهاي مذموم و نادرست شخصيتها را به كليت جامعه پزشكان نسبت نميدهند، اما جامعه پزشكان به تمام آن دلايلي كه گفته شد، برداشت نادرستي از اين سريال ميكند و ميخواهد با اعتراض و توقف پخش سريال، به آنچه كه خود فكر ميكند، درست و صحيح است برسد و از تمام اهالي صنف پزشكان دفاع كند؛ اتفاقي كه بارها براي سريالها و فيلمهاي سينمايي مختلف افتاده و در نهايت هم نحوه برخورد مديران تلويزيون و سينما با اين اعتراضها، سرنوشت آن را مشخص ميكند. به اين ترتيب، فارغ از قوانين مميزي، اين اتفاقها باعث ميشوند تا خودسانسوري رواج پيدا كند. برنامهسازان و مديران، با اين پيشامدها و اعتراضهاي صنفي ميآيد، دچار خودسانسوري ميشوند و اگر اين روال ادامه پيدا كند، ديگر هيچ موضوع و قصهاي براي پرداخت وجود ندارد، چون ممكن است ناگهان اهالي يك صنف را ناراضي كند. در حال حاضر و درباره سريال «در حاشيه»، بايد اميدوار باشيم كه مديران تلويزيون با گفتوگو و تعامل، اين مشكل را رفع كنند و بعد از آنهم اميدوار به اينكه جامعهشناسان، كارشناسان رسانه و اهالي سينما و تلويزيون و مديران صنوف مختلف، با يكديگر به تعاملي درست و اساسي برسند تا سطح تحمل و دريافت اهالي صنوف مختلف را بالا ببرند و اين واقعيت كه سريالها و برنامهها براي گذراندن اوقاتي خوش ساخته ميشوند و نه ديگر هيچ، پذيرفته شود.