• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4291 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۴ بهمن

هواي آرادكوه «بو» مي‌دهد

مرتضي با نگاه جوانش، لبخندي به صورت مي‌نشاند و مكالمه را اينطور پايان مي‌دهد. «مشكل خاصي نداره.»

دومين ماشين حمل زباله‌هاي بيمارستاني، نيم ساعت بعد رسيد؛ نيم ساعت بعد از ماشين اول. وقتي ماشين اول، زباله‌هايش را تخليه كرده بود و دو تن كيسه زرد و سياه زمخت، غرق در ده‌ها ليتر خونابه و شيرابه، زير 4 بيل آهك و نصف اتاقك كاميون، خاك دفن شد. ماشين دوم كه رسيد و با فرمان دهي ميدان دار، پس و پيش كرد، چند متري قبل از گودال دوم، ترمز زد و كمك راننده پياده شد، شير تخليه كنار مخزن زباله را باز كرد و شره خونابه و شيرابه ريخت كف محوطه، روي خاك، و رس قرمز هم ظرف ثانيه‌اي، ده‌ها ليتر شيرابه و خونابه را بلعيد. لوله كجا بود؟ كانال هدايت شيرابه كجا بود؟ آخرين قطره‌ها كه چكيد، راننده، كاميون را پس راند تا ابتداي گودال دوم و مثل همكارش، دريچه مخزن را بالا داد و انبوه كيسه‌هاي زرد و سياه، پرتاب شد به داخل گودال. مخزن كه خالي شد، بيل مكانيكي رفت سمت گودال كه كيسه‌ها را آهك پوش كند و نوبت را بسپرد به كاميون خاك كه 4 تن زباله عفوني – آشپزخانه‌اي را زير خاك دفن كند. و اين كل فرآيند دفن «بهداشتي» پسماند عفوني – بيمارستاني بود؛ همين دو ماشين، ظرف يك ساعتي كه ما بالاي سر گودال ايستاده بوديم...

 

نمايشي زير تيغ آفتاب

خبري از ماشين سوم نيست. راننده بيل مكانيكي و كاميون، بيكارند تا ماشين سوم، اگر برسد. از شيب سلول كه پايين مي‌رويم، تا مچ پاهايمان فرو مي‌رود در توده خاك رس نرم كوبيده نشده. اگر اين مسير، مسير تردد هر روزه 35 كاميون تخليه زباله عفوني و ده‌ها بار آمد و رفت بيل مكانيكي و كاميون آهك پاش و خاكريز و كمپكتور است، چطور بافت خاكي شيب منتهي به سلول، تا اين حد گسسته است؟ باقري توضيح مفصلي درباره نحوه دفن بهداشتي پسماندهاي بيمارستاني در آرادكوه دارد: «طبق قانون مديريت پسماند، متولي اصلي زباله‌هاي بيمارستاني، مراكز توليد اين زباله‌ها هستند، يعني بيمارستان‌ها، وزارت بهداشت و نظارت هم با سازمان محيط زيست است. يعني مراكز توليد پسماند، چه درمانگاه و چه بيمارستان، بايد اين پسماندها را مديريت كنند و وظيفه امحا و از بين بردن زباله‌ها هم با خودشان است به شرطي كه زباله‌سوز يا دستگاه اتوكلاو (دستگاه مخصوص استريل كردن قطعات) داشته باشند كه اين پسماند را بي‌خطر كنند و برچسب بي‌خطر روي آن بزنند و براي دفن به ما تحويل بدهند. ما به اجبار طي اين سال‌ها پسماند مراكز درماني را پذيرش كرديم. در روز حدود
70 الي 75 تن زباله بيمارستاني به اين محل مي‌آيد كه حدود 40 الي 50 درصد اين حجم، پسماند آشپزخانه‌اي مراكز درماني است. مراكز درماني دو نوع كيسه با رنگ‌هاي زرد و سياه تحويل مي‌گيرند و پسماند عفوني و اتاق‌هاي جراحي هم جدا از پسماند آشپزخانه‌اي بسته‌بندي مي‌شود و توسط خودروهاي مخصوص و متفاوت از خودروهاي حمل زباله خانگي جمع‌آوري شده و به سلول دفن بهداشتي منتقل مي‌شود. سلول دفن بهداشتي به طول 200 متر با عرض 50 متر و عمق 5 متر خاكبرداري و رس‌كوبي و شن‌ريزي و رس‌كوبي مجدد شده و براي شيرابه زباله‌ها هم مخزني در نظر گرفتيم و لوله‌گذاري كرديم كه شيرابه هيچ نفوذي به خاك نداشته باشد و در حوضچه شيرابه جمع‌آوري شود. شيرابه هم در پشته‌هاي قديمي بازچرخاني و فيلتر مي‌شود تا شدت غلظت و آلودگي‌اش كاهش يابد. آهك‌پاشي روي كيسه‌هاي پسماند هم باعث از بين رفتن آلودگي زباله‌ها خواهد شد اگرچه آلودگي پسماند بيمارستاني حتي با اين شيوه دفن هم به‌طور كامل از بين نمي‌رود و تنها راه‌حل، دستگاه زباله‌سوز در بيمارستان‌ها و دستگاه اتوكلاو براي بي‌خطر‌سازي زباله‌هاست.»

مسوول روابط عمومي لابه‌لاي توضيحاتش مي‌گويد: «محل قبلي دفن زباله‌هاي بيمارستاني، ايزوله و لوله‌گذاري نمي‌شد و شيرابه زباله‌هاي عفوني در كل محوطه رها مي‌شد. پريروز (هفته اول تير ماه) مراحل لايه‌گذاري سلول انجام شد. احتمالا امروز، فردا هم دفن كنيم.»

اين جمله يعني كه ما به بازديد محوطه‌اي رفته بوديم كه قرار بود در آينده نزديك و ظرف يك يا دو روز آينده (پس از بازديد ما) دفن زباله‌هاي عفوني - بيمارستاني در آن محل آغاز شود. يعني در همان زمان كه ما مشغول بازديد اين سلول استاندارد بوديم، پسماندهاي بيمارستاني در محل ديگري (محل اصلي و واقعي دفن پسماندهاي عفوني بيمارستاني) احتمالا فاقد استاندارد صددرصد، در حال دفن بود. يعني كه ما به بازديد محوطه‌اي رفته بوديم كه از سال 1389، با رعايت استانداردهاي مورد تاكيد قانون دفن بهداشتي پسماندهاي عفوني، راه‌اندازي شده بود اما معلوم نيست چه مدت از اين 8 سال، دفن پسماندهاي عفوني بيمارستاني در اين محل متوقف بوده يا انجام شده است اما قطعا با استناد به همين جمله مسوول روابط عمومي، در زمان بازديد ما، دفن پسماندهاي عفوني در محل ديگري انجام مي‌شده است، محلي كه ما از آن بي‌خبر بوديم.

 

بازگشت به ابتدا

در مسير برگشت، از كنار پشته‌هاي افقي زباله‌هاي در حال تخمير رد مي‌شويم. توده‌هاي تپه وار از زباله‌هاي سرند شده كه براي تبديل به كمپوست، بايد به مدت 6 هفته تا دوماه زير آفتاب بماند و شيرابه پس بدهد و خشك شود. اجازه نداريم پا روي زمين بگذاريم كه مبادا با يكي از كارگرها حرف بزنيم. از داخل ماشين، از پشته‌ها و از كارگرها و از سوله‌هاي لبالب از زباله سان مي‌بينيم. شيشه عقب ماشين را كه پايين مي‌كشم، كمتر از يك ثانيه كل اتاق ماشين پر مي‌شود از مگس، پر مي‌شود از غبار چسبناك و سياه رنگ خرده زباله‌هاي معلق در هوا و بوي تلخ و داغ برخاسته از برش‌هاي پهن و باريك شيرابه‌هاي در حال تبخير. باقري مي‌گويد حمل زباله‌هاي خانگي به آرادكوه، روزانه حدود يك ميليارد تومان براي شهرداري تهران هزينه ايجاد مي‌كند. ماده 8 قانون مديريت پسماند تاكيد دارد كه «مديريت اجرايي مي‌تواند هزينه‌هاي مديريت پسماندها را از توليد‌كننده پسماند، با تعرفه‌اي كه طبق دستورالعمل وزارت كشور توسط شوراهاي اسلامي بر حسب نوع پسماند تعيين مي‌شود، دريافت كرده و فقط صرف هزينه‌هاي مديريت پسماند كند.» جنيدي هم در پاسخ به «اعتماد» نوشته است: «بر اساس تعرفه‌هاي تعيين شده توسط شوراي شهر، شهرداري مي‌تواند از مراكز بهداشتي- درماني براي حمل و نقل و دفع پسماند تعرفه اخذ كند.» اما مهر ماه سال گذشته، رسول خضري؛ نماينده مجلس اعلام كرد كه: «پيش‌تر آيين‌نامه‌اي ميان شهرداري و بيمارستان‌ها براي دفن زباله‌هاي بيمارستاني و بي‌خطر كردن آنها به تصويب رسيده است، طي اين آيين‌نامه مبلغي از بيمارستان‌ها و مراكز بهداشتي به شهرداري پرداخت شده و اين نهاد زباله‌هاي بيمارستاني را دفن مي‌كند، اما گاهي ديده شده شهرداري‌ها تمامي زباله‌ها را يكجا دفن مي‌كنند. هزينه‌هاي بسياري بابت جداسازي و دفن زباله‌هاي بيمارستاني به شهرداري پرداخت شده اما متاسفانه شهرداري اين منابع را جاي ديگري هزينه كرده و زباله‌هاي بيمارستاني را همانند زباله‌هاي عادي دفن كرده است.»

5 كيلومتر دورتر از سايت دفن و بازيافت زباله آرادكوه، منطقه مسكوني است. مهدي آباد و كهريزك، همسايه‌هاي سايت پردازش و تخمير زباله‌هاي تهران هستند. هنوز 4 ماه مانده تا پرندگان دريايي مهاجر از راه برسند و مهمان پشته زباله‌ها باشند تا ابتداي بهار سال بعد. نزديك ظهر، فضاي داخلي سوله‌هاي عظيم پردازش زباله، تصاوير رانش زمين را تداعي مي‌كند. با اين تفاوت كه به جاي موج برداشتن خاك، كوهي از زباله سرريز شده است. اينجايي كه رسيده‌ايم، زوزه ماده سگ شنيده نمي‌شود. سگ‌هاي ولگرد، دور پشته‌ها پرسه مي‌زنند دنبال خرده‌اي قابل جويدن. زوزه هم نمي‌كشند...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون