قرباني بدسليقگي و سودجويي بساز و بفروشها
نيوشا طبيبي
بخشي از كارون كه از شهر اهواز ميگذرد، گردشگاهي عمومي و مورد علاقه شهروندان است. مردم براي تفريح و استراحت و خوردن شام به كناره اين رود مهربان ميآيند و از حركت مواج آن لذت ميبرند. اما دريغ از كارون كه مقادير زيادي فاضلاب شهري و صنعتي به آن سرازير ميشود. ريخته شدن فاضلابها به رودخانهها، معضلي است كه از سر سوءمديريت و بيتوجهي بيشتر رودخانههاي كشور را آلوده كرده و حيات جانوري و گياهي را در آنها به مخاطره افكنده و چهره شهرها را زشت و نابسامان كرده. آلودگيهايي كه از سر بيمبالاتي و بيمسووليتي دستگاهها و سازمان حفاظت محيطزيست عارض شده به كنار، چرا مردم با رود مهربان شهرشان چنين رفتار ميكنند؟ ريختن زباله به كارون سنگدلي ميخواهد.
معماري شهرهاي ايران فداي بدسليقگي و سودجويي بساز و بفروشها شد. ديگر كمتر نشاني از معماري ويژه هر شهر ديده ميشود. همه شهرها شبيه يكديگر، از تعداد بيشماري قوطيهاي سيماني بدرنگ و بدشكل تشكيل شدهاند. استفاده از طرحهايي كه هيچ نسبتي با شهرها و زيباييشناسي ايراني ندارند در نماهاي ساختمانها و يكجا گردهم آوردن اين همه كجسليقگي، به راستي عجيب است. بسياري از ساختمانهايي كه در تهران و شهرهاي بزرگ و كوچك تخريب ميشوند، نماهايي زيبا و بنايي مستحكم و مقاوم دارند كه شايد با اندكي تعميرات بتوانند دهها سال ديگر برپا بمانند. ممنوعيت تخريب خانههاي بيش از 50 سال و اتخاذ ساز و كاري سخت براي تخريب خانههاي قديمي كه هنوز قابل سكونت هستند، امري لازم است.
هر ساختماني كه در محلهاي تخريب ميشود، آسايش و آرامش ساكنان محل و همسايگان تا مدتها از دست ميرود. مقادير زيادي آب براي تخريب و ساختن بناي جديد به هدر ميرود. بافت و تركيب جمعيتي محله تغيير پيدا ميكند، امكانات محدود محلي بين افراد بيشتري تقسيم ميشود. صدور بدون مطالعه و آسان جواز تخريب و عدم نظارت دقيق بر شكل و اندازه بنا، شهرها را از هويت تاريخي خود خالي كرده است. ديگر به سختي ميتوان از روي شكل نماي ساختمانها تفاوتي بين شهرهاي مختلف ايران قائل شد.
ما دست بساز و بفروشها را براي نابودي و زشت كردن شهرهايمان و نابودي آسايش و آرامش عمومي باز گذاشتيم. آنها براي احداث ساختمان و كسب درآمد خواب شبانه محلهاي را ضايع ميكنند، سد معبر ايجاد ميكنند، پيادهروها را تبديل به انبار مصالح ميكنند، جدولها و سنگفرشها و درختان شهر را تخريب و نابود ميكنند، ولي هيچكس مانع كار آنها نميشود. بهراستي تا كي اين وضع ادامه خواهد داشت؟ چشمانداز شهر اهواز در نبود ضوابط ساخت و ساز و نگاهي زيباييشناسانه در معماري شهري، به چشماندازي خشك و بيروح تبديل شده، كارون آلوده و در بيشتر مواقع كمبود آب كارون اين نازيبايي را تشديد ميكند. اگر ضوابطي محكم بر ساخت و ساز شهري حاكم بود، امروز اهواز معماريي متناسب با فضاي شهر و كارون و فرهنگش ميداشت.