آلودگي هوا شوخي نيست
هوشگ نوشاد
روزي سعدي عليهالرحمه در نشئه هواي پاك شيراز چنين فرمود: «هر نفسي كه فرو ميرود ممد حيات است و چون بر ميآيد مفرح ذات، پس در هر نفس دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شكري واجب.» در جاي ديگري نيز فرموده بود: «ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري.» سالها گذشت تا جانشين بر حق سعدي به نام «بعدي عليهالرحمه» در خلسه هواي ناپاك تهران چنين فرمود: «هر نفسي كه فرو ميرود مخل حيات است و چون برميآيد مخرب ذات، پس در هر نفس دو ذلت موجود است و بر هر كدام كفري واجب» و اضافه نمود: «كه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در خوابند تا غباري به كف آريم و به غفلت نخوريم.»
بنده وقتي بر اثر آلوگي هوا حالم بد شد فكر كردم ما اهل تهران باعث آلودگي هوا شدهايم. اما وقتي درست به فرمايشات مسوولان گوش كردم ديدم كه ما اصلا دخالتي در اين موضوع نداريم. چون نه اتومبيل غيراستاندارد داريم، نه بنزين بد و نه كارخانه دودزا. بنابراين مواد آلاينده بايد از جاي ديگري آمده باشد. پس گمان كردم مربوط است به تكنولوژي پيشرفته دشمنان و بدخواهان اين مملكت و چون ليست دقيق اين مواد را اعلام نكردهاند، من باتوجه به علائم باليني حدس ميزنم مواد سموم ذيل جزء آلايندههاي هواي تهران باشند كه به طور خلاصه شرح ميدهم:
1- كربن مونوكسايد (CO): اين شايعترين آلاينده است و در حالت طبيعي كمتر از يكدرصد هوا را تشكيل ميدهد. اين ماده پس از ورود به بدن به علت گرايش زياد به هموگلوبين به آن متصل شده و مانع رسيدن اكسيژن به بافتها ميگردد و باعث خفگي آنها ميشود و با اتصال به ميوگلوبين در عضلات، از جمله عضله قلب، با همين مكانيزم ميتواند باعث سكته قلبي شود. همچنين به علت آزاد كردن راديكالهاي آزاد صدمات جبرانناپذيري به جدار داخلي عروق ميزند و بهطور مزمن با ايجاد كمبود اكسيژن باعث ورم مغزي ميشود.
2- گوگرد: گوگرد به دو صورت هوا را آلوده ميكند؛ الف: دياكسيد گوگرد، ب: سولفيد هيدروژن. اين مواد حاصل مواد نفتي هستند كه پالايش كافي نشدهاند. اكسيد گوگرد بوي زننده دارد و بر اثر تماس با رطوبت مخاط تنفسي انسان تبديل به اسيد سولفورو شده كه مخاط تنفسي و چشم را ميسوزاند. در تماس با باران توليد باران اسيدي ميكند. اين ماده محلول در چربي است و به همين دليل از غشاي تمام سلولهاي بدن عبور ميكند و با اتصال به نوعي آنزيم باعث خفگي سلولي ميشود. اين عمل گاهي چنان سريع اتفاق ميافتد كه انسان ناگهان بيهوش ميشود. تحريك مخاطها از غلظت 50ppm شروع ميشود و در 100ppm حس بويايي خراب شده و علائم تنفسي پيدا ميشوند و گاهي ايست كامل تنفسي اتفاق ميافتد. اين ماده يك سم قوي عصبي است و در 500ppm باعث اغما و مرگ ميگردد و در مقادير كمتر به طور مزمن به بيماري پاركينسون و اختلال در تعادل و بينايي و كاهش حافظه و افسردگي ميشود.
3- بنزن: يك ماده حلقوي و از مشتقات نفت خام است و محلول در چربي است و از مخاط تنفسي و پوست وارد بدن ميشود. اگزوز اتومبيلها از منابع مهم توليد آن است. اين ماده سريع به پروتئينها ميچسبد و به انواع مختلف آثار سمياش را بروز ميدهد. در مغز استخوان باعث تخريب آن شده و كمخوني خطرناك توليد ميكند. سرطان خون يا لوسمي عارضه ديگر آن است. در مغز انسان باعث تهوع، استفراغ، گيجي، اختلال تعادل، هذيان، تشنج و درنهايت اغما و مرگ ميشود. باعث اختلال در ريتم قلب و دست آخر ايست قلبي ميشود. در ريه ايجاد ورم حاد ميكند و تنفس غيرممكن ميشود. سيستم ايمني را ضعيف كرده و انسان را در مقابل ميكروبها آسيبپذير ميكند.
4- سرب: سرب به صورت تترا اتيلسرب به بنزين اتومبيلها اضافه ميشود و از آن طريق وارد محيط زندگي ميگردد. راه ورود آن به بدن استنشاق است و چون محلول در چربي است سريع وارد همه سلولها ميشود. سرب در ميتوكندريها سيستم توليد انرژي را مختل كرده و سنتز هموگلوبين را متوقف ميكند و نتيجه آن هم كمخوني است. با آسيب به كليهها باعث فشار خون ميشود. كمكاري تيروئيد ميدهد. هورمون رشد كودكان را كم ميكند. دردهاي شديد شكمي و اندامها را سبب ميشود. باعث بيخوابي، بيقراري و لرزش دستها و كاهش حافظه و توهم و بالاخره اغما و مرگ ميشود. گفتني است كساني كه سالهاست در اين آب و هوا زندگي كرده و ظاهرا هنوز سالم هستند فكر نكنند كه هيچ آسيبي نديدهاند، بلكه بايد بدانند ضايعات بافتهاي بدن از يك حدي به بعد به آگاهي شخص ميآيند. مثلا براي افرادي كه ورزشكار حرفهاي نيستند، از كل دو ريه تا مادامي كه نيمي از آن خراب نشده، ممكن است آگاه نشوند.
آلودگي هوا شوخي نيست. جدي بگيريم.