شاعري با مشغله‌هاي فراوان

در ابتدا بگويم كه جناب محمدعلي بهمني چشم‌روشني شعر امروز ما هستند. شاعري كه هم در منش ‌و هم در روش زندگي شاعر است و هيچ‌چيزي را به جز شعر به رسميت نمي‌شناسد. آقاي بهمني شاعري است كه با غزل‌هاي شيرينش توانسته در دل اغلب علاقه‌مندان به شعر جا باز كند. آقاي بهمني را سال‌هاست كه مي‌شناسم و هميشه نسبت به ايشان ارادت داشته و دارم. يادم مي‌آيد كه زماني گروهي پيدا شده بودند كه با توجه به آثار شعري ايشان در قبل از انقلاب، انتقاداتي را متوجه او مي‌كردند و او را شاعري صرفا عاطفي و احساسي معرفي مي‌كردند اما بهمني توانست با توان و پشتكار مثال‌زدني‌اي كه دارد، خود را در نمونه‌هاي ديگري از شعر چون اشعار عاشورايي و انقلابي هم به اثبات برساند. مي‌توانم بگويم كه بهمني بعد از انقلاب به نوعي تولد دوباره در شعر رسيد. شعري كه «من من»هاي قبل از انقلاب را نداشت و شاعر با ديدي توسعه‌گرا و همه‌گير به ميدان آمده‌بود.

تقليد شعر بهمني از سوي بسياري ازجوانان شاعر نشان‌دهنده اين موضوع مهم است كه او دركمال استادي توانسته راهي هم دردل جوان‌ها باز كند. راهي كه بدون شك به نام خود او به ثبت‌خواهد رسيد. بهمني البته بطور صددرصد از فضاهاي احساسي دور نشده اما استفاده از اين فضاها در كارهاي بعد از انقلابش، نه به نفع حسي شخصي بلكه به نفع حس‌و حالي جمعي است. به جوانان اشاره كردم و اينكه بهمني توانسته با آنها ارتباطي خيلي خوب پيدا كند. من بارها به خود استاد هم عرض كرده‌ام كه شعرهايي به قول معروف«تو دل‌برو» دارد و اشتياق و استقبال جوانان ازآثار او هم ريشه در همين موضوع دارد. بهمني هميشه احساس را با نوعي تعقل درآميخته و معجوني‌ساخته است كه گواراست و مانا. تحول شعري بهمني فقط به دوران پيش از انقلاب يا بعد از انقلاب خلاصه نمي‌شود چون او انساني خلاق است و هميشه درحال به روز كردن خود. اگر شما اهل دنبال كردن اين شاعر هستيد بي‌گمان متوجه شده‌ايد كه هرغزل او به نوعي پيوند با جامعه دارد و مي‌تواند به راحتي با هر مخاطبي از هر سطح سواد ارتباط برقرار كند. بهمني عاطفه‌اي قدرتمند دارد و همين عاطفه سكوي پرش او به سمت سرودن شعرهايي عالي و ماندگار است. بهمني شاعري است كه در هرگرايش از سرودن شعر خيلي سريع از سوي مخاطبان به رسميت شناخته شده و موفق شده است؛ توفيقي كه به اين راحتي‌ها شامل حال هرشاعري نمي‌شود. بهمني شاعري است كه هرگاه بخواهد به راحتي مي‌تواند شعر آزاد بگويد و هرگاه بخواهد شعرهاي صرفا عاشقانه و حتي حماسي و آييني. يكي از مشكلات بهمني اين است كه درگير كارهاي پراكنده و مشكلي مانند كارهاي چاپي و رسيدگي به كارخانه و كارگر و اين قبيل مسائل است؛ كاري كه گرچه مخل جهان شاعرانه اوست اما او توانسته با همه اين مشكلات جاي خالي براي حرف نزدن و نسرودن نگذارد و با شعر بر همه آنها پيروز شود.